نویدکیا سرمربی سپاهان شد پیولی رسما از النصر اخراج شد کلیات لایحه ساماندهی پهپاد‌های غیر نظامی تصویب شد سخنگوی وزارت خارجه: حمله به پایگاه العدید دفاع مشروع بود و نباید اقدام علیه قطر محسوب شود تاج: شنبه درباره تاریخ آغاز لیگ تصمیم گیری می‌شود/ قوانین نقل‌ و انتقالات تغییر می‌کند اولین خرید تراکتور از پرسپولیس آمد قالیباف: به هر تجاوزی با قدرت پاسخ می‌دهیم/ برنامه هسته‌ای ایران با سرعت بیشتری به پیش می‌رود طرح تعلیق همکاری‌های ایران با آژانس در مجلس تصویب شد بیانیه بریکس در محکومیت تجاوز اسرائیل و آمریکا به ایران غذاهای مفید و مضر برای دندان درد را بشناسید پرسپولیس رسما قید گزینه استقلال را زد؛ زورمان نمی‌رسد و قیمت نجومی است! ساپینتو برای استقلالی شدن یک لژیونر شخصا وارد مذاکره شد پیکر سردار سلامی در گلپایگان تشییع می‌شود ویتکاف: در حال مذاکره با ایران هستیم ۳ جاسوس موساد در ارومیه به دار مجازات آویخته شدند + عکس

ماجرای آزار کودک ۹ساله در باغ انگور+ جزئیات

اگر چه همواره سعی می‌کردم مواظب رفتار‌های کودکانه فرزندم باشم و از او در برابر برخی حوادث ناخواسته یا اتفاقات شیطانی دیگر حفاظت کنم، اما متاسفانه در بین دو نیمه فوتبال ایران و عراق حادثه وحشتناکی رخ داد که ...
تاریخ انتشار: ۱۵:۳۳ - ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ - 2021 June 21
کد خبر: ۹۲۵۶۸

به گزارش راهبرد معاصر؛ مرد جوان که برای شکایت از نوجوانی ۱۷ ساله وارد کلانتری شده بود، در حالی که دستان کودک ۹ ساله اش را در دست می‌فشرد، به مشاور و کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: همیشه در رسانه‌ها حوادث عبرت آموز را مطالعه می‌کنم و از سرگذشت دیگران عبرت می‌گیرم. به همین دلیل توجه زیادی به پسر ۹ ساله ام داشتم تا حادثه خطرناکی برای او رخ ندهد.

 

خیلی به او توجه می‌کردم و نمی‌گذاشتم از مقابل چشمانم دور شود، اما متاسفانه هنگام پخش بازی فوتبال ایران و عراق حادثه وحشتناکی رخ داد که افکارم را به هم ریخت. آن شب پسرم درکوچه محل زندگی مان مشغول بازی کودکانه بود و من هم که نمی‌خواستم او را از بازی کردن باز دارم در حیاط منزلم را باز گذاشتم تا از داخل اتاق نظاره گر فرزندم باشم چرا که به بازی فوتبال خیلی علاقه مندم و نمی‌توانستم از این بازی حساس چشم پوشی کنم.


خلاصه بازی شروع شد و من در حالی که از هیجانات بازی لذت می‌بردم نیم نگاهی هم به سوی فرزندم داشتم تا خدای ناکرده حادثه‌ای برایش رخ ندهد، اما بعد از آن که تیم ایران گلی را وارد دروازه عراق کرد، من هم از خوشحالی همه چیز را فراموش کردم و همه افکارم درگیر بازی شد. وقتی داور سوت پایان نیمه اول را به صدا درآورد تازه به یاد پسرم افتادم، اما او را مقابل در حیاط ندیدم.

 

با اضطراب و نگرانی کفش هایم را پوشیدم و داخل کوچه آمدم، اما پسرم آن جا نبود. از کودکی که به تنهایی در کوچه بازی می‌کرد درباره پسرم سوال کردم و او گفت پسری به نام «م» دست او را گرفت و در حالی که رفتار طبیعی هم نداشت به طرف زمین‌های کشاورزی انتهای کوچه رفت.

 

با شنیدن این حرف‌ها هراسان به طرف باغ انگور دویدم که در زمین‌های کشاورزی انتهای کوچه قرار داشت. در همان تاریکی شب دو سیاهی را دیدم که به طرف من می‌آمدند. جست و جوهایم را متوقف کردم و به آن دو سیاهی خیره شدم. لحظاتی بعد فهمیدم که آن دو سیاهی «م» و پسرم هستند که به من نزدیک می‌شوند. پسرم به شدت اشک می‌ریخت و گریه می‌کرد. وقتی درباره گریه اش از او سوال کردم از ترس سکوت کرد و چیزی نگفت.

 

اما بعد متوجه شدم «م» پسرم را به زمین‌های کشاورزی کشانده و او را آزار داده است. این بود که به کلانتری آمده ام تا از او شکایت کنم. شایان ذکر است، با صدور دستورات ویژه‌ای از سوی سرهنگ احمد دهقان (رئیس کلانتری) گروه زبده‌ای از نیرو‌های انتظامی دایره اطلاعات کلانتری وارد عمل شدند و این نوجوان ۱۷ ساله را دستگیر کردند.

 

این متهم برای انجام آزمایش مصرف مشروبات الکلی به پزشکی قانونی معرفی و سپس با دستور مقام قضایی روانه کانون اصلاح و تربیت شد./خراسان

ارسال نظر