به گزارش راهبرد معاصر؛ سیزدهمین دوره ریاست جمهوری کشور نیز به پایان رسید و آیت الله سید ابراهیم رییسی به عنوان رییس جمهور انتخاب شد. وعده نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری نشان داد مهمترین مشکل کشور در حوزه اقتصاد است و هر کدام از نامزدها برنامههایی در این باره مطرح کردند. با توجه به انتخاب رییس جمهور سیزدهم جمهوری اسلامی ایران انتظار میرود مشکلات اقتصادی در مسیر بهبود و حل شدن قرار بگیرد. در این راستا با آلبرت بغزیان استاد اقتصاد دانشگاه تهران گفت و گویی انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
استاد اقتصاد دانشگاه تهران گفت: اولین اقدامی که رییس دولت سیزدهم باید انجام دهد کنترل نرخ ارز و تورم است تا قدرت خرید مردم افزایش یابد. آلبرت بغزیان در گفت و گو با راهبرد معاصر افزود: در شرایطی که اقتصاد ایران در چند سال گذشته کوچک تر شده اقدامات توسعه ای باید جای اقدامات جاری را بگیرد. از دیگر اقدامات دولت سیزدهم استفاده از فرصت برجام است تا تحریمها برداشته شود و در عین حال کشور به سمت خودسازی و کاهش وابستگی به کشورهای خارجی پیش برود.
به گفته وی، نظارت بر زنجیره تولید کالاهای اساسی به منظور کنترل قیمت از جمله اقداماتی است که کارشناسان بیان میکنند. از سوی دیگر اجرای اصولی و دقیق هدفمندی یارانهها از دیگر اقداماتی است که باید در دستور کار دولت منتخب قرار بگیرد. به این صورت که دهک هایی که تحت پوشش سازمان های حمایتی هستند از یارانه نقدی ثابت برخوردار باشند اما برای دانشجویان و دیگر اقشار جامعه نیاز نیست که تا پایان عمرشان دریافت کنند و این یارانه باید به صورت هدفمند اجرا شود. از سال 89 تاکنون هر سال بین 42 تا 48 هزار میلیارد تومان برای یارانه نقدی پرداخت کردهایم اما قدرت خرید مردم اضافه نشد و هر چقدر هم که رقم این یارانه افزایش یابد باز هم کمکی به آنها نخواهد شد بلکه این مبالغ می تواند صرف توسعه زیرساخت های کشور به منظور ایجاد اشتغال و افزایش رشد اقتصادی شود.
بغزیان به اصلاح نظام بانکی اشاره کرد و گفت: هدایت نقدینگی به سمت تولید از شعارهایی بود که نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری روی آن تاکید داشتند و این در صورتی اتفاق می افتد که تولید بیش از سایر بازارها بازدهی داشته باشد. بانکها اکنون هزینه هایی دارند که دلیل اصلی آن بنگاهداری است و تا زمانی که این اتفاق در کشور می افتد هزینه تمام شده پول بالا می رود. اگر تسهیلات برای مسکن سازی پرداخت شود هم محرک اقتصاد و هم اشتغال خواهد بود.
استاد اقتصاد دانشگاه تهران با بیان اینکه فقرزدایی یک برنامه ده ساله را میطلبد تصریح کرد: در اقتصاد های بزرگ هم نمیتوان چهار ساله فقر را از بین برد اما میتوان سیاست هایی را اتخاذ کرد که ابتدا شاغلین و سپس بیکاران از فقر خارج شوند که مستلزم دستیابی این هدف واقعی کردن درآمد و ایجاد ظرفیت های اشتغال است. از دیگر راههای مقابله با فقر مقابله با تورم است. زمانی که نرخ تورم افزایش مییابد اقشار متوسط قدرت خرید خود را از دست میدهند و در دسته فقرا قرار میگیرد که این موضوع بستگی به سیاست های اجرایی دولتها دارد.
تامین کالاهای اساسی خانوارها موضوع دیگری بود که بغزیان به آن اشاره کرد و گفت: طی دو سال گذشته شاهد صف های روغن، مرغ، برنج و سایر کالاهای اساسی بودیم که دولت وقت باید از همین امروز به فکر از بین بردن این صف ها و تامین مایحتاج مورد نیاز مردم باشد.