به گزارش راهبرد معاصر، حالا چند هفتهای از انتخابات ۱۴۰۰ گذشته و میتوان گفت که کلید دولت به دست یکی از افراد نزدیک به جریان اصولگرایی افتاده است، اما در این میان نقش اصلاح طلبان چیست؟ حالا اصلاح طلبان از مجلس مانده و از دولت رانده چه تدبیری برای آینده خود در نظر دارند؟ این سوالی بود که از برخی چهرههای جریان اصلاحات پرسیده و البته جوابهای جالب توجهی هم دریافت کردیم.
اصلاحات مطالبهگر تر از همیشه
علی صوفی از اعضای جبهه اصلاحات و دبیرکل حزب پیشرو اصلاحات در گفتوگویی در این باره گفته است که «اصلاح طلبان در حال حاضر در وضعیتی هستند که نه دستی در قدرت دارند و نه اعتباری نزد مردم برای آنها باقی مانده است، اما دوری اصلاح طلبان از قدرت فرصتی برای بازسازی درونی جریان اصلاحات است.»
این چهره سیاسی اصلاح طلب تاکید دارد که اصلاح طلبان سرمایه اجتماعی شان یعنی مردم را از دست داده اند و حتی تکرارهای خاتمی و دیگر چهرههای شاخص جریان اصلاح طلب هم نتوانسته اندکی از اعتماد مردم به جریانهای سیاسی را برگرداند.
او میگوید اصلاح طلبان در این دوران که نه مشابه بعد از انتخابات ۸۴ است نه مشابه روزهای بعد از انتخابات ۸۸، مطالبه گر خواهند بود منتهی این مطالبه گری از قدرت و حاکمیت خواهد بود.
موضوعی که علی نمازی فعال اصلاح طلب هم برآن تاکید کرده و گفته است که سید ابراهیم رئیسی در ایام انتخابات شعارهایی را مطرح کرده، البته ما برنامه منسجمی از او شاهد نبودیم، اما اصلاحات درخواست اجرایی شدن همین وعدهها را از دولت دارد و اگر طبق زمان بندی طبیعی نتواند به وعدههای خود عمل کند باید اطلاع رسانی کرده و همه را در جریان قرار دهد. اصلاحات باید به عنوان یک منتقد دلسوز مردم، نظام و کشور در صحنه حضور یافته و نقش خود را در تعامل با دولت جدید در حمایتگری و انتقاد ایفا کند. معتقدم این برنامه خوبی است که اصلاح طلبان باید به دنبال آن باشند.
او در ادامه گفته جریان اصلاحات در گذشته ثابت کرده که وقتی دولت را از دست میدهد در فکر کارشکنی، تخریب و ایجاد مزاحمت نیست، بلکه به عنوان یک دلسوز نگاه انتقادی به رقیب و دولت دارد. اصلاحات ضمن اینکه به تجدید قوای خود خواهد پرداخت، از سوی دیگر هم توجه به عملکرد دولت جدید خواهد داشت. اصلاح طلبان در گام نخست در فکر سازماندهی خود هستند و این یعنی عبرت آموزی و توجه به نیازهای کشور در شرایط تازه و ارزیابی موجودی خود، اصلاحات قطعا باید به سمت ساماندهی و رفع نواقص خود برود و شروع تازهای برای کار تشکیلاتی خود در دستور کار قرار دهد.
بازسازی، چاره اصلاحات برای تجدید حیات
عیسی چمبر عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان با تاکید بر اینکه نباید از کمک به دولت دریغ کرد گفت که اصلاح طلبان باید یک بازنگری تشکیلاتی داشته باشند و آماده شوند برای رخدادهای بعدی که مورد اقبال مردم قرار بگیرند؛ زیرا همه رخدادهای سیاسی کشور معطوف به انتخابات ۱۴۰۰ نخواهد بود. ما قبل از انتخابات هم معتقد بودیم که جبهه اصلاحات باید اصلاحاتی را در دستور کار خود قرار دهد، زیرا این جبهه از طیفهای مختلفی تشکیل شده که در بزنگاهها معلوم نیست از چه افرادی حمایت خواهند کرد. در ابتدا باید از احزاب مختلفی که به صورت اقماری هستند و یا در روی کاغذ هستند فاصله بگیریم.
محمدعلی وکیلی نماینده اصلاح طلب مجلس دهم هم به بازسازی درونی جریان اصلاحات تاکید کرده و دراین باره گفته که در حال حاضر بهترین فرصت برای جریان اصلاح طلب وجود دارد که اصلاحاتی درون خود انجام داده و مسیری که طی کرده را آسیب شناسی کند. ابتدا اصلاح طلبان باید مشخص کنند که اصلاح طلب در جمهوری اسلامی هستند و یا اصلاح طلب بر جمهوری اسلامی؟
وی درباره راه حل مشکلات پیش روی جریان متبوع خود هم تاکید کرده که باید بال چپ اصلاح طلب یعنی اصلاح طلبی براساس خط امام باز تعریف شود؛ در گذشته جناح چپ قدیم که بعدا نامش بال چپ اصلاح طلبی شد یک عناصر گفتمانی داشت که در جامعه محبوبیت خود را به دست آورده بود. آن عناصر گفتمان صورت بنایش بر گفتمان جمهوری اسلامی بود. اما ما در پروسه زمان و در تغییرات گرفتار جابه جایی در گفتمان خود شدیم و به نوعی بهم ریختگی گفتمانی رسیدیم. در حال حاضر هم باید این بازسازی در بر مبنای همین صورت بندی گفتمانی انجام دهیم.
او تشریح کرده که این روزها اصلاح طلبان به بن بست رسیدهاند که با عناصر مهمی که قوام جمهوری اسلامی بوده است فاصله گرفتهاند مثل مفهوم عدالت، حمایت از مستضعفان، متن مردم و ارتباط گسترده با مردم و زبان گویای آنها بودن اینها همه مفاهیمی بودند که در گذشته عناصر اصلی اصلاح طلبی قدیم بود، اما به مرور زمان تضعیف شده است.
اصلاحات مرده یا به کما رفته است؟
اما «سعید حجاریان» یکی از تئوریسینهای مطرح جریان اصلاحات در این باره تصریح کرده که «اصلاحات صندوقمحور مُرد؛ اما قبل از تدفین شکوهمند باید به اتاق تشریح برده شود تا علت مرگ روشن شود. آیا مرگ به علت کهولت سن بوده است یا میتوان ردپای قاتل یا قاتلانی را پیدا کرد؟»
با این حال اما «حسین مرعشی» سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی اصلاحات را زنده دانسته و گفته که «اصلاح طلبی نمیمیرد، ممکن است افراد جابه جا شوند.»
«عباس عبدی» دیگر تئوریسین اصلاحات هم در ارزیابی خود از دلایل شکست انتخاباتی خردادماه و پیش از آنکه در پی عاملی خارجی باشد، تکنسینهای اصلاحات را عامل شکست این جریان سیاسی و به حاشیه راندن آن از بطن جامعه دانسته بود.
حال باید دید که جریان اصلاحات از قدرت رانده و از مردم مانده باقی خواهد ماند یا راهی برای ورود مجدد به بطن جامعه پیدا خواهد کرد؟ پس شکست پیاپی اصلاح طلبان در انتخابات، آیا این جریان به پایان حیات سیاسی خود رسیده است؟ آیا جریان اصلاح طلبی را باید حذف شده از سپهر سیاسی ایران تصور کرد؟ به هر حال شاید اگر اصلاحطلبان بخواهند دوباره به دایره سیاست کشور بازگردند یک راه پیش رو داشته باشند، راهی به نام اصلاح اصلاحات./باشگاه خبرنگاران