علی محمد بصیری تحلیلگر مسائل بین الملل در گفت و گو با راهبرد معاصر، درباره تحلیل مذاکرات پیشروی وین در دولت سیزدهم گفت: مذاکرات تا هر جایی در دولت کنونی پیش رفته است، در حال حاضر متوقف شده است تا دولت جدید روی کار بیاید. توقف مذاکرات تا استقرار دولت جدید نیز درخواست طرف های غربی خصوصاً امریکایی ها بود. با آمدن دولت جدید احتمالاً از نظر اجرایی مذاکرات عملاً باید جلو برود ولی واقعیت این است مذاکرات ربطی به دولت ها در ایران ندارد. مذاکرات تصمیم کلی نظام است که از سوی شورای عالی امنیت ملی مدیریت می شود.
وی ادامه داد: احتمالا بر اساس شرایط موجود شانس برای به توافق رسیدن کم است و بخاطر این امر در سخنان رهبری به دولت آقای روحانی گفته شد، هر چه اعتماد به غرب کردیم بازنده شدیم یعنی این یک سیگنال است که اعتماد به ادامه مذاکرات با غرب نیست. احتمالاً دولت بعد روی همین روند خواهد رفت. دیدار اخری که رهبری با اعضای دولت داشتند این بود که چیزی تاکنون بدست نیاوردیم و شاید بعداً هم بدست نیاوریم. چنین برداشتی سیستم و رهبری از مذاکرات دارند.
بصیری تصریح کرد: به نظر من، مذاکره کنندگان آتی بایستی خواسته ها را تقلیل دهند، همچنین گام به گام حرکت کنند، همچنین اعتقاد به بده بستان در مذاکرات باید وجود داشته باشد. وقتی یکجا بخواهند مسائل حل شود و بصورت حداکثری طرفین به خواسته خود برسند و یک طرف ببازد و یک طرف ببرد همین بن بستی می شود که عملاً در مذاکرات رخ داده است. این هم از طرف امریکایی ها وجود دارد و هم از سوی ایرانی ها وجود دارد که عملاً بلاتکلیف هستیم و به نوعی مذاکرات به بن بست رسیده است.
این تحلیلگر براین باور است: اگر این مذاکرات به نتیجه برسد درصدی از تحریم ها برداشته می شود و درصدی ایران به تعهدات برجامی خود برمی گردد ولی ظاهراً خواست حداکثری در دو طرف نیست برای اینکه درخواست هایی که طرف مقابل دارد برجام یک، دو، سه و غیره است که مجموعه این مسائل را با ایران حل کند. نه تنها بحث هسته ای بلکه بحث موشکی، بحث فلسطین، حقوق بشر و غیره خواسته های بزرگی است که در قالب این مذاکرات به نتیجه نمی رسد و گام های بعد را ایران حاضر نیست ورود کند چون معتقد است اگر این خواسته را عملی کند به نوعی نظام و انقلاب دچار استحاله می شود و چیزی از آن باقی نمی ماند همین امر باعث می شود وضعیت را بغرنج و پیچیده کند.
او در ادامه با اشاره به صحبت های رابرات مالی گفت: شکست از قول رابرت مالی در فشار حداکثری بدین معناست که در این فشار حداکثری ایران در 6 ماه تسلیم نشد و به خواسته های 12 گانه و 4 گانه اخیر پای میز نرفته و عکس آن عمل کرده است. ولی فشار حداکثری روی اقتصاد ایران و مردم اثرات زیادی داشته است که این را نمی توان انکار کرد. آنها هم هنوز امید دارند این فشار حداکثری روی مردم و اقتصاد ایران را شکننده کند و جامعه را از هم بگسلد و شورش های اجتماعی درست کند و از آن طریق سیستم بهم بریزد. از این لحاظ آنها امید دارند به این نتیجه برسند و این را پیگیری می کنند مگر اینکه بتوانیم با سیاست های ضد آن فشارها حداقلها را خنثی کرد که خواسته های انها محقق نشود.