به گزارش راهبرد معاصر؛ هنگامی که درباره ترکیب کابینه و انتخاب روسای نهادها و سازمانهای بزرگ دولتی صحبت می کنیم، برای تبیین اهمیت هر چه بیشتر موضوع و دقت عمل و دقت نظر بیشتر در انتخاب مسوولین و ترکیب کابینه، باید به سابقه و تجارب مدیریتی افراد نگاه کنیم تا قضاوتی منصفانه داشته باشیم.
در روزهای گذشته کابینه آقای رئیسی را به جوانی و ناپختگی متهم میکنند. ایراداتی که به جوانی برخی چهرههای آشنا و علمی کشور مثل آقای احسان خاندوزی گرفته می شود، بی تردید بی انصافی محض و اظهارنظری مغرضانه است. امروز کسانی نسبت به جوانی دولت جدید انتقاد میکنند که اتفاقا باید کابینه مسن و ناتوان دولت آقای روحانی را مورد نقدهای شدید قرار می دادند که با چشم بستن بر این موضوع به دلیل بهرهبرداری های سیاسی و جناحی، وضعیت اقتصادی امروز را بر مردم تحمیل کردند. وضعیتی که خروجی آن تورم و رکود بسیار بالا است. کسانی که باید نسبت به خروجی بد عملکرد شیخ الوزراهای ناکارآمد دولت آقای روحانی تندترین انتقادها را مطرح میکردند، سکوت کردند تا مبادا منافع آنها به خطر بیفتد. در حالی که مدیران شایستهای داشتیم که با استفاده از آنها میتوانستند مانع بروز وضعیت کنونی اقتصادی جامعه شوند.
خوشبختانه در سالهای گذشته کشور وزرای جوانی را به خود دیده که در پست های خود بسیار موفق عمل کرده اند. مدیرانی مثل آقای شمسالدین حسینی که قبل از رسیدن به وزارت، تجربه مدیر کلی داشت و در عین جوانی، وزیر موفقی بود. بسیاری از افراد دیگر مثل آقای فرزین که تجارب مدیریتی خوبی در عرصه های اقتصادی کشور دارند و گزینه های موفقی بودند. ما در دولتهای مختلف شاهد روی کار آمدن وزرای جوان و مسنی بودیم که موفق بوده اند؛ بنابراین سن نمی تواند ملاک خوبی برای رد کردن یک انتخاب درست برای دولت بعدی باشد.
متاسفانه انتخابهای آقای روحانی آنقدر مسن بودند که سن دولت آقای روحانی آنقدر بالا رفت که امروز انتخاب فردی که چهل سال از عمر او گذشته و در دوره پختگی به سر می برد از نظر برخی آقایان سن جوانی و خامی است! در حالی که براساس نظر سنجیها و کار کارشناسی شده با صراحت می توان گفت کلیت کابینه مورد نظر آقای رئیسی بسیار خوب است و کابینه ای جوان، انقلابی، مدیر و مردمی تشکیل شده است که نمره قابل قبولی میگیرند.
موضوع مهمی که در انتخاب کابینه نباید از آن غفلت شود سلامت نفس اعضای کابینه است. این موضوع یک مسئله بسیار تعیین کننده در سیستم مدیریتی کشور به شمار می رود؛ چرا که با روی کار آمدن یک مدیر پاکدست و با سلامت نفس، قطعا منافع عمومی بر منفعت جمع قلیلی ترجیح داده می شود. از این جهت سلامت نفس کابینه آقای رئیسی در سطح بالایی قرار دارد و موضوع امیدوار کننده برای پیشبرد اهداف اقتصادی دولت آینده است.
به هر حال انتقادات نسبت به وزیر پیشنهادی اقتصاد از جهاتی قابل قبول نیست. چراکه برنامههای اقتصادی آقای خاندوزی منسجم و علمی است و با تقریب خوبی تکلیف وزارتخانه و راهبرد و نقشه راه را مشخص کرده است. بههرحال، مساله مهم پیشرو انتخاب معاونین باتجربه واجرایی تا زمینه پیشبرد برنامههای تدوین شده را مهیا کنند.
از سوی دیگر، فردی مثل آقای میرکاظمی در دولت از این جهت حائز اهمیت است که دارای ذهنی مهندسی است که ساختارهای اقتصادی را به خوبی می شناسد. برخی به ایشان خرده میگیرند که تحصیلات مرتبطی با سازمان برنامه ندارد؛ درجواب به آنها باید گفته شود مدیرانی مثل علی میرکاظمی چند تجربه موفق عملی در کارنامه دارند و اکنون به مرحله پختگی لازم در امر مدیریت اجرایی رسیده است و بهخوبی قادر است تا مشکلات ناشی از ناکارآمدی مدیران سابق برنامه و بودجه را اصلاح کند. در مجموع کابینهی آقای رئیسی قابل دفاع است و بیشتر منتقدین از منظر سیاسی و جناحی به مدیران پیشنهادی نگاه می کنند و کابینه را مورد قضاوت و ارزیابی قرار می دهند و کمتر نقد کارشناسی و علمی دیده میشود.