تاثیر انتخابات ایران بر ادامه مذاکرات برجامی-راهبرد معاصر
نیویورک تایمز: غرب برای گفتگو با ایران به بازرسان هسته‌ای جهان متوسل می‌شود بن‌سلمان در دیدار با اسد: بازگشت قدرتمندانه سوریه، به سود همه کشورهای عربی است رسانه اسرائیلی: آمریکا ارسال سلاح به تل‌آویو را از سر گرفت اردوغان: توافق صلح بین آذربایجان و ارمنستان، فرصت تاریخی است ناتو از اعضای خود خواست اوکراین را در اولویت قرار دهند واکنش حماس به بیانیه نشست سران عرب در منامه ایران ادعای آمریکا درباره وضعیت یمن را رد کرد آغاز دادرسی دیوان لاهه در پرونده شکایت آفریقای جنوبی علیه رژیم صهیونیستی رهبر انصارالله: آمریکایی‌ها حمله به رفح را طراحی کرده‌اند دیدار بشار اسد و بن سلمان در بحرین بیانیه عفو بین‌الملل به مناسبت سالگرد اشغال فلسطین تداوم درگیری‌های پراکنده مرزی طالبان و پاکستان آغاز نشست سران عرب در منامه/ درخواست بن‌سلمان درباره غزه عبداللطیف رشید: ایران هیچ دخالت نظامی در عراق ندارد زلنسکی در خارکیف: وضعیت میدانی به شدت سخت است
یادداشت اختصاصی بشیر اسماعیلی، تحلیلگر مسائل بین الملل؛

تاثیر انتخابات ایران بر ادامه مذاکرات برجامی

با مشخص شدن نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایران، دورنمای انعقاد یک موافقتنامه استثماری با جمهوری اسلامی به نحوی که دست بالا با غرب باشد کمرنگ تر شده است. غربی ها به طور کلی و بر اساس تجربه، توان تعاملی کمتری برای کنش با جریان انقلابی در ایران را دارند، لذا یا باید فشار را افزایش دهند که تجربه نشان دهنده بی ثمر بودن آن است یا اینکه به موافقتنامه ای عادلانه تر تن در دهند.
بشیر اسماعیلی؛ تحلیلگر مسائل بین الملل
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۹ - ۰۳ تير ۱۴۰۰ - 2021 June 24
کد خبر: ۹۲۸۰۱

تاثیر انتخابات ایران بر ادامه مذاکرات برجامی

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ موضوعات متعددی درباره برجام و غنی سازی شصت درصدی در ایران مطرح است که طرف غربی به درستی و برای تنویر افکار عمومی آن را روشن نمی کند، چرا که پیش از افزایش حد غنی سازی در ایران به میزان شصت درصد، رویه غرب در احیای برجام، در قالب به درازا کشاندن پروسه مذاکرات تعریف شده بود. غربی ها با تصور اینکه امکان غنی سازی توسط ایران از میان رفته یا عزم جدی برای آن وجود ندارد، در صدد بودند تا با کش دادن مذاکرات از یک سو و فشار اقتصادی ناشی از افزایش تحریم ها از سویی دیگر، فرسایش ایران را افزایش داده و کشور را مجبور به عقد توافقنامه ای در راستای منافع آنها کنند.

 

این مسأله البته به احتمال زیاد به مسأله هسته ای محدود نمی شد و طبق قاعده دومینو، با متقاعد کردن ایران در مورد هسته ای، مسأله موشکی و نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه هم در دستور کار قرار می گرفت و در ادامه مسایل حقوقی بشری و ساختار نظام سیاسی هم مورد ادعا قرار می گرفت. در واقع هدف از برجام در اصل، شکستن یک سد در راستای فروپاشی دیگر سدها بود تا در نهایت از قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی کاسته شود.

 

این امر پیرو دغدغه های امنیتی رقبای منطقه ای ایران به ویژه عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی در وهله نخست و در وهله بعدی ایالات متحده و متحدان اروپایی آن صورت می گرفت تا از احیا قدرت سنتی ایران در غرب آسیا ممانعت به عمل آید و منافع ملی این کشورها مورد تهدید واقع نشود.

 

پس از اقدام راهبردی جمهوری اسلامی ایران در افزایش میزان غنی سازی و تهدید همزمان به خروج از ان پی تی، غرب به این نتیجه رسید که افزایش زمان مذاکرات خطر خارج شدن برنامه هسته ای ایران از کنترلی که مد نظر آنهاست را به طور قابل ملاحظه ای زیاد خواهد کرد.

 

بنابراین در روزهای اخیر، تلاش آمریکا و همپیمانان آن برای احیا دیپلماسی و تغییر لحن و رویه آنها بیانگر این مهم است که آنان می کوشند هر چه سریع تر امتیازاتی را به ایران داده و در عوض از ادامه وضع موجود جلوگیری کنند.

 

به علاوه با مشخص شدن نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایران، دورنمای انعقاد یک موافقتنامه استثماری با جمهوری اسلامی به نحوی که دست بالا با غرب باشد کمرنگ تر شده است.

 

غربی ها به طور کلی و بر اساس تجربه، توان تعاملی کمتری برای کنش با جریان انقلابی در ایران را دارند، لذا یا باید فشار را افزایش دهند که تجربه نشان دهنده بی ثمر بودن آن است یا اینکه به موافقتنامه ای عادلانه تر تن در دهند.

 

سیاست فشار حداکثری در دوران ترامپ با هدف فروپاشی اجتماعی در ایران یا متقاعد کردن دولت وقت برای امضای یک برجام جدید که منافع ایران را نادیده می گرفت صورت پذیرفت.

 

اینک هم کشور آن دوره سخت آخرین را بدون فروپاشی پشت سر گذاشته و هم دولتی سرسخت بر سر اصول و مواضع انقلاب اسلامی سرکار آمده است. بنابراین ادامه این وضعیت هر چند به سود طرفین نیست، اما ضرر امنیتی آن برای طرف غربی بیشتر خواهد بود.

 

یکی از نقشه های آمریکا در برجام جدید، کاهش یا رفع تحریم هایی مثل تحریم افراد و بخش های حقوقی در ایران بود که اساسا تاثیری در افزایش در آمد ارزی و آزاد ساختن پول بلوکه شده کشور نداشت.

 

به طور موازی اما ایران بایستی به تعهدات هسته ای خود عمل می کرد و در مرحله آخر، زمانی که برنامه هسته ای ایران طبق توافقات انجام شده، کند یا از جریان افتاده بود، آمریکا برای رفع تحریم های اساسی که موجب بهبود اقتصاد ایران می شد، شرط های جدید ارایه می کرد و مسایل دیگر را هم ضمیمه بحث هسته ای قرار می داد و در نهایت هم شاید هیچ گاه رفع تحریم ها صورت نمی پذیرفت.

 

با هوشیاری حاکمیت جمهوری اسلامی، این نقشه در ابتدای امر متوقف شد و غرب از این خیال باطل هم بیرون آمد.

 

اینک راه دیپلماسی در مذاکرات برجام باز است و ایران بر مبنای اصول عزت، حکمت و مصلحت، در صورت ارایه یک پیشنهاد دیپلماتیک مناسب که تضمین کننده منافع ملی کشور و به دور از فریب و بازی های سیاسی غرب باشد، استقبال مناسبی نشان خواهد داد. در غیر اینصورت اما سیاست مقاومت و ادامه غنی سازی در کنار سایر اهرم های فشار بر غرب پیش خواهد گرفته شد که در دراز مدت به سود غربی ها نیست.

 

در حالی که با بخش های مختلف حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در هماهنگی بیشتری به سر برده و مدیریت سیاست خارجی به نحو موثری تری میسر شده است، احتمال اینکه شاهد ترغیب بیشتر غرب به عقد یک توافقنامه منطقی و مرضی الطرفین وجود داشته باشد بیشتر از گذشته است. امری که نتیجه سال ها مقاومت ملی، هوشیاری و درایت بخش هایی از حاکمیت و تحول پدید آمده ناشی از انتخاب دولتی جدید در ایران است.

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده