صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۳:۲۷ - ۰۲ مرداد ۱۴۰۱ - 2022 July 24
کد خبر: ۱۴۳۵۵۹
یادداشت اختصاصی بشیر اسماعیلی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی؛

کدام دولت ها مخالف ارتقاء روابط میان تهران و ریاض هستند؟

بی‌شک نزدیکی ایران با عربستان اگر جنبه راهبردی و دائمی به خود بگیرد، آمریکا و رژیم صهیونیستی نخستین مخالفانش خواهند بود که از هر نوع کارشکنی سر راه آن دریغ نخواهند کرد. پیشتر نیز غرب با گسترش تفکر ایران هراسی، در منطقه ایجاد تنش کرد و بخش مهمی از تولید ناخالص ملی کشور‌های حاشیه خلیج فارس را برای خرید تسلیحات از چنگ آنها درآورد.

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان پنجشنبه گذشته در رسانه ملی گفت، «هفته گذشته پیامی از وزیر امور خارجه عراق دریافت کردیم که طرف سعودی آمادگی دارد گفت‌وگوها از فاز امنیتی وارد فاز سیاسی و علنی شود که ما نیز اعلام آمادگی کردیم این گفت‌وگوها در سطح سیاسی ادامه یابد و درنهایت به بازگشت روابط دیپلماتیک ایران و عربستان به حالت طبیعی خود منجر شود».


این گفته رئیس دستگاه دیپلماسی در کنار ابراز تمایل دولت به تنش زدایی با همسایگان و اعلام سفر آتی سفیران کویت و امارات به ایران، از عزم دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی به گسترش روابط با همسایگان خود در حوزه خلیج فارس حکایت دارد.


علاوه بر این، عربستان سعودی برای خود نقش رهبری و به اصطلاح «برادر بزرگ ‌تر» در میان کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس قائل است، بنابراین عزمش برای احیای روابط دیپلماتیک نقش تعیین کننده‌ای در تغییر دیپلماسی کشور‌های حوزه خلیج فارس با ایران خواهد داشت.


به جز قطر و تا حدی عمان، بقیه کشور‌های حوزه خلیج فارس تمایل دارند تا سیاست‌خارجی خود را همراستا با سعودی‌ها تنظیم کنند؛ در عین حال هزینه‌های احتمالی ادامه تنش با جمهوری اسلامی ایران می‌تواند عامل دیگری برای این کشور‌ها در راستای روی آوردن به تنش زدایی باشد.

وحشت هسته‌ای که به نادرست درباره ایران به راه افتاد، باعث شد عربستان تصور کند ادعای دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای توازن قوای منطقه‌ای را بیش از قبل بر هم خواهد زد


بهبود روابط اگر بر مبنای برنامه دیپلماتیک دقیق و درست پیش برود، برای ایران نیز دربردارنده نتیجه مهم و سودمندی خواهد بود؛. در عین حال لحاظ نکات زیر حائز اهمیت است.

 

 

موانع همکاری و تنش زدایی

  • توازن قوا و رقابت ‌های منطقه ‌ای: ایران و عربستان به اهمیت تنش‌زدایی و تأثیر مثبت آن بر منافع ملی واقف هستند، اما چالش هایی در این میان وجود دارد که موجب خلل در روند کاهش اختلافات می‌شود. نخست، اینکه ایران و عربستان دو رقیب منطقه‌ای برای همدیگر به شمار می روند؛ هر دو کشور از مساحت، جمعیت، ژئوپولتیک و منابع طبیعی برخوردارند که باعث شده قدرت‌های اصلی منطقه به شمار روند. در تمامی رقابت‌های منطقه‌ای در نظام بین‌الملل، موضوع اصلی حفظ توازن قوا میان نیروهاست‌.


بعد از گسترش نفوذ منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران که حوزه‌های وسیعی از خلیج فارس، دریای مدیترانه و دریای سرخ را دربرگرفت، عربستان دچار بیم و هراس شد. علاوه بر این، وحشت هسته‌ای که به نادرست درباره ایران به راه افتاد، باعث شد عربستان تصور کند ادعای دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای توازن قوای منطقه‌ای را بیش از قبل بر هم خواهد زد.


در عین حال جمهوری اسلامی ایران در سال‌های بعد از جنگ و متعاقب آن تحریم‌های شدید اقتصادی قادر شد بر توان دفاعی و قدرت ملی خود بیفزاید که این دور از ذهن عربستان بود؛ آنها انتظار داشتند ایران مانند عراق در ضعف و انزوا باقی بماند و وقتی این اتفاق رخ نداد، از خیزش دوباره قدرت ایران به هراس افتادند.


عربستان سعودی در سال‌های اخیر سیاست مهار و کاهش قدرت و نفوذ منطقه‌ای ایران را پیش گرفته است؛ سعودی ها در لبنان، یمن، سوریه و عراق حوزه‌های نفوذی در تضاد با ایران تشکیل داده‌اند و همزمان به جنگ رسانه‌ای و تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی ایران هم کمک مالی می‌رسانند.


رقابت منطقه‌ای میان قدرت‌ها در یک حوزه جغرافیایی طبیعی است، اما اگر عزمی برای تنش زدایی در آینده باشد، عربستان سعودی باید به این طرز فکر برسد که گسترش قدرت ایران در راستای حفظ امنیت ملی خود و بازدارندگی است و تهدیدی برای منافع ملی سعودی در آینده نخواهد بود.


در عین حال ایران قدرتمند و با‌ثبات به سود امنیت غرب آسیا و لازمه ثبات منطقه‌ای است، علم به این موضوع می‌تواند نگرش عربستان را از ایران بر هم زننده توازن قوا به ایرانی ثبات دهنده تغییر دهد و زمینه‌ساز نیل به پیمان‌های چند‌جانبه امنیت دسته‌جمعی باشد.

 

  • اختلافات مذهبی: در دوران معاصر استعمار و بعد از آن استعمار نو به طور هدفمند به اختلاف میان مسلمانان دامن زده است. موضوع وحدت اسلامی گمشده جهان اسلام و عامل ایجاد تنش و دودستگی در آن است. نهادهایی مانند سازمان کنفرانس اسلامی نتوانسته‌اند به شعار خود که منبعث از آیه شریفه «وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَميعًا وَلا تَفَرَّقوا» است جامه عمل بپوشانند.


عربستان در این میان با سرکوب جریان های شیعی، اعدام فعالان آن و نفرت پراکنی و ایجاد تفرقه، عملکرد بدی از خود به نمایش گذاشته و این در حالی است که موضع جمهوری اسلامی ایران در این رابطه شفاف بوده و بر مبنای خودداری از سیاست تفرقه افکنی است. ازجمله بیانات رهبر انقلاب اسلامی در این باره که فرمودند «در کشور، شیعه و سنّی در کنار هم قرنها است زندگی کرده‌اند، سالها است زندگی کرده‌اند، مشکلی نداشته‌اند. ما گاهی اختلاف در بین اقوام داشته‌ایم، درگیری در بین اقوام مختلف، قومیّتهای مختلف داشته‌ایم (اما) در بین شیعه و سنّی درگیری و اختلاف نداشته‌ایم؛ حالا (نباید) بهانه‌ای به وجود بیاید، چنین چیزهایی به وجود بیاید، که البته خوشبختانه بحمدالله چنین چیزی پیش نیامده، اما نباید بگذاریم پیش بیاید، باید مراقبت بکنیم. حالا این را که کسی حرف غلطی میزند، یک نفر هم احساس تکلیف میکند در مقابل او نباید کش داد، نباید ادامه داد. بنابراین بایستی همه این انسجام را حفظ بکنند».


بنابراین با امید نزدیک شدن دیدگاه بعضی از مقام های سعودی به اعتدال، افق‌های همکاری‌‌های دوجانبه روشن تر خواهد بود.

 

  • عامل خارجی: بعد از بروز حوادثی مانند تشکیل اوپک، بحران نفتی ۱۹۷۳ و اتحاد اعراب در برابر رژیم صهیونیستی به رهبری جمال عبدالناصر، غرب اطمینان بیشتری پیدا کرد که اتحاد میان مسلمانان به طور جدی منافع آنان را به مخاطره می‌اندازد.


سیاست استعمار کهن مبتنی بر «تفرقه بینداز و حکومت کن» دوباره با شدت بیشتری ازسر گرفته شد. در سال‌های اخیر «پیمان ابراهیم» که با حمایت دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا و پشتیبانی رژیم صهیونیستی با کشور‌های عربی منعقد شد، یادآور پیمان کمپ دیوید و راهکار جدیدی برای دامن زدن به این اختلاف ها بوده است.

نزدیکی ایران با عربستان اگر جنبه راهبردی و دائمی به خود بگیرد، آمریکا و رژیم صهیونیستی نخستین مخالفانش خواهند بود که از هر نوع کارشکنی سر راه آن دریغ نخواهند کرد


پیشتر نیز غرب با گسترش تفکر ایران هراسی، در منطقه ایجاد تنش کرد و بخش مهمی از تولید ناخالص ملی کشور‌های حاشیه خلیج فارس را برای خرید تسلیحات از چنگ آنها درآورد.


بی‌شک نزدیکی ایران با عربستان اگر جنبه راهبردی و دائمی به خود بگیرد، آمریکا و رژیم صهیونیستی نخستین مخالفانش خواهند بود که از هر نوع کارشکنی سر راه آن دریغ نخواهند کرد.


در هر صورت کنار گذاشتن اختلافات میان ایران و عربستان مثبت و ثمر بخش است که بایستی برای نیل به آن بر موانع فوق فائق آمد. جمهوری اسلامی ایران به تازگی با نزدیک شدن به پیمان شانگهای و گروه «بریکس» در حال تشکیل بلوک جدیدی در برابر فشار غرب است. به هر روی اگر این دست اتحادیه ها در میان همسایگان مسلمان شکل بگیرد؛ به خاطر وجود گفتمان اسلامی و عامل وحدت‌بخش اسلام بسیار مستحکم‌تر خواهد بود.


عربستان در سال‌های اخیر بار‌ها شاهد تزلزل در سیاست‌های آمریکا نسبت به خود بوده و زمان اینکه بداند باید نقش فرمانبر و مطیع صرف بودن خود نسبت به آمریکا را تعدیل کند، فرا رسیده است. اینها همه ظرفیت‌های بروز همکاری مستمر میان ایران و عربستان و دیگر کشور‌های اسلامی همسایه است که باید بسیار دقیق و با نظر داشتن موانع موجود به آن نگریست.

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: