صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۳:۱۱ - ۰۶ آذر ۱۴۰۱ - 2022 November 27
کد خبر: ۱۶۰۷۸۲
«راهبرد معاصر» گزارش می‌دهد؛

رمزگشایی ازسرگیری گفت‌وگوهای دیپلماتیک میان ایران و عربستان

جایگاه برجسته ایران و عربستان در جهان اسلام، بازار نفت، تحولات منطقه‌ای و رقابت میان قدرت‌های بزرگ این ضرورت را ایجاب می‌کند دو کشور با گفت‌وگوهای دیپلماتیک منافع یکدیگر را به رسمیت بشناسند و به سمت معماری روابطی بر پایه احترام متقابل، مداخله نکردن در امور داخلی و حسن هم‌جواری حرکت کنند.

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ چهارشنبه گذشته احمد الصحاف، سخنگوی وزارت امور خارجه عراق از تداوم جدی مذاکرات ایران و عربستان با نظارت بغداد خبر داد و از انتقال مسیر گفت و گوهای میان دو کشور از بُعد امنیتی به روند دیپلماتیک سخن گفت. لحن حاکم بر مواضع وزارت امور خارجه عراق در راستای سخنان فؤاد حسین، وزیر امور خارجه این کشور در نشست امنیتی منامه است. با وجود تشدید اختلافات میان تهران- ریاض به دلیل آشکارشدن دخالت‌های سعودی در امور داخلی ایران، به نظر می‌آید دو کشور برای حفظ امنیت منطقه و تأمین حداکثری منافع ملی خود بر بازماندن مسیرهای گفت و گوهای دیپلماتیک تأکید می کنند.


پس از روی کارآمدن دولت دموکرات‌ها در کاخ سفید، پادشاهی سعودی سیاست «رئالیسم تهاجمی» خود را در منطقه تعدیل و به سمت سیاست کاهش تش‌ها با سایر بلوک‌های منطقه‌ای به ویژه محور اخوانی و محور مقاومت حرکت کرد. به دنبال این سیاست جدید، مصطفی الکاظمی نخست وزیر پیشین عراق، بغداد را به محل مذاکرات امنیتی و غیر رسمی میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی بدل کرد.

با آغاز ناآرامی‌های داخل ایران و تشدید فعالیت‌های بازوهای رسانه‌ای، سیاسی و اطلاعاتی ریاض علیه تهران، مقام های ارشد نظامی ایران وعده انتقام و پاسخ قطعی به مراکز حامی تجزیه‌طلبان و تروریست‌های داعشی دادند


در پنج دور مذاکرات بغداد پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای در کاهش اختلافات بر سر پرونده‌های منطقه‌ای، به‌ویژه بحران یمن به وجود آمد. در آن زمان روند مذاکرات تهران –ریاض به قدری مثبت بود که وزیر امور خارجه عراق سخن از سرگیری روابط دیپلماتیک و احتمال دیدار میان وزیران امور خارجه ایران و سعودی در دور ششم یا هفتم مذاکرات بغداد به میان آورد. با وجود این، افزایش تنش‌های سیاسی در بغداد موجب به تعویق افتادن دور ششم مذاکرات در شهریورماه سال جاری شد.

 
با آغاز ناآرامی‌های داخل ایران و تشدید فعالیت‌های بازوهای رسانه‌ای، سیاسی و اطلاعاتی ریاض علیه تهران، مقام های ارشد نظامی ایران وعده انتقام و پاسخ قطعی به مراکز حامی تجزیه‌طلبان و تروریست‌های داعشی دادند. محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی در ظاهر از تمایل این پادشاهی برای بهبود روابط با ایران سخن گفته بود، اما نوع عملکرد این کشور در جریان ناآرامی‌های داخل ایران تصویری متناقض از گفتار تا عمل عربستان به نمایش گذاشت.


به عنوان نمونه در دو ماه اخیر رسانه‌هایی همچون اینترنشنال، العربیه فارسی، ایندیپندنت فارسی، الحدث و ... شبانه‌روزی در بسترهای مختلف تصویری و مجازی سعی در دمیدن به آتش نفرت و تشدید فضای دوقطبی در داخل کشور، به‌ویژه مناطق مرزی داشتند. نمونه دیگر دخالت‌های ریاض در امور داخلی ایران را می‌توان فعال شدن گروه‌های تجزیه طلب در خوزستان و سیستان و بلوچستان برای قاچاق اسلحه به داخل کشور و ایجاد فضای جنگی در داخل خیابان‌ها عنوان کرد.


مکمل این تحرکات همراهی برخی شخصیت‌های محلی مورد حمایت سعودی بود که با انتشار بیانیه‌های دوپهلو، حمله مستقیم به اصل نظام و تبری نجستن از اقدامات افراد مسلح در جریان درگیری‌ها زمینه اجتماعی- مذهبی لازم را برای تبدیل اعتراض مدنی به جنگ داخلی فراهم آوردند. اگر بن سلمان قصد دارد مقدمات لازم برای بهبود روابط میان ایران و سعودی فراهم شود، باید میان دخالت در امور داخلی ایران و آغاز فصلی جدید برای روابط دوستانه میان دو کشور، یکی را انتخاب کند. بی‌شک بهبود روابط میان ایران و سعودی نه تنها در راستای منافع دو کشور بلکه سبب تقویت امنیت و تشدید روند بازسازی و توسعه کشورها در منطقه غرب آسیا خواهد شد.

اگر یخ روابط میان دو کشور آب شود و به سمت گرم شدن حرکت کند، آن گاه قدرت‌های غربی به سرکردگی آمریکا کار بسیار سختی برای اعمال فشار به اوپک و تعیین قیمت نفت در بازارهای انرژی خواهند داشت


شاید یکی از متغییرهای مهم در وخیم‌تر شدن یا بهبود روابط ایران و پادشاهی سعودی، رقابت قدرت‌های بزرگ باشد. این دو کشور بزرگ منطقه به دلیل قرار گرفتن در نقاط ژئوپلیتیکی مهم و میزبانی از منافع سرشار هیدروکربنی از جایگاه ویژه‌ای در اقتصاد جهانی برخوردارند. به تعبیر راهبردنویسان بزرگ علم ژئوپلیتیک، این منطقه جغرافیایی هارتلند و هر قدرتی به دنبال رهبری جهان است، ابتدا باید کنترل این حوزه جغرافیایی را به دست بگیرد . در نظم سیال «یک-چند قطبی»، آمریکا، چین و روسیه به اشکال مختلف به دنبال نزدیک کردن خود به تهران و ریاض هستند تا به این وسیله وزن ژئوپلیتیکی خود را در منطقه اوراسیا (زمینی) و حوزه آبی ایندوپاسیفیک (دریایی) تقویت کنند.


اگر یخ روابط میان دو کشور آب شود و به سمت گرم شدن حرکت کند، آن گاه قدرت‌های غربی به سرکردگی آمریکا کار بسیار سختی برای اعمال فشار به اوپک و تعیین قیمت نفت در بازارهای انرژی خواهند داشت. همچنین روابط حسنه میان تهران- ریاض این فرصت را برای چینی‌ها فراهم خواهد کرد تا با اطمینان بیشتری بر روی مسیر زمینی و دریایی طرح یک کمربند- یک جاده سرمایه گذاری کند.

 
بهره سخن

در سال های اخیر پادشاهی سعودی توان مقابله با محور مقاومت در یمن، لبنان، سوریه و عراق را نداشته و در هر یک از این میدان‌ها به شیوه های مختلف شکست خورده است. حال ریاض که در خیابان صنعا، حلب و بغداد نتوانسته است برنامه‌های خود را اجرایی کند؛ به دنبال کشاندن درگیری به خیابان‌های تهران، مهاباد و زاهدان است. این همان وعده‌ای بود که چند سال پیش ولیعهد سعودی در قبال تقابل منطقه‌ای با ایران داده بود.


با وجود این، جایگاه برجسته دو کشور در جهان اسلام، بازار نفت، تحولات منطقه‌ای و رقابت میان قدرت‌های بزرگ این ضرورت را ایجاب می‌کند دو کشور با گفت و گوهای دیپلماتیک منافع یکدیگر را به رسمیت بشناسند و به سمت معماری روابطی بر پایه احترام متقابل، مداخله نکردن در امور داخلی و حسن همجواری حرکت کنند. بی‌شک بهبود روابط میان دو کشور نوید منطقه‌ای مستقل، آرام و پیشرفته را به دولت- ملت‌های منطقه می‌دهد. 

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: