به گزارش «راهبرد معاصر»؛ بارش برف همواره یادآور روزهای تلخ و شیرینی است که از گذشته های دور در حافظه تاریخی مردمان این سرزمین نقش بسته است؛ دانه های سفید برف در زمستان همواره شادی و نشاط همگانی را به همراه داشته است، اما وقتی همانند سال 86 همراه با افت شدید دمای هوا، کمبود امکانات، بی تدبیری مسئولان و سردرگمی شهروندان باشد بحران می سازد؛ یعنی همان تصویری که این روزها معاندان به دنبال انعکاس و بزرگنمایی اش هستند.
کشورمان از وجود ذخایر انرژی غنی است و به تازگی مشعل سکوی نفتی دیگری به نام «بلال» در آب های جنوبی کشورمان روشن شد. با وجود موهبت خدادادی گاز در کشور، بی مبالاتی برخی شهروندان در مصرف بهینه گاز و همکاری نکردن عده قلیلی که خود را این روزها تافته جدابافته از مردم ایران می دانند، سبب سردی برخی خانه ها، مناطق و قطعی گاز در چند شهر شمال و شمال غربی کشور شد.
دولت برای تأمین گاز بخش خانگی تصمیمات سرنوشت سازی گرفت و با تعطیلی مدارس، دانشگاه ها، ادارات و شیفتی کردن بانک ها از مصرف انرژی در سایر بخش ها جلوگیری کرد
بی تردید می شد با اندکی کاستن از شعله های وسایل گرمایشی هوای سرد خانه هم نوعان خود را گرم کرد. البته از حق و انصاف هم نباید گذشت که بسیاری از مردم کشورمان هوای یکدیگر را داشتند و به جز برخی از مرفه نشینان مناطق یک و دو در شمال تهران و شهروندنماهای بی مبالات در برخی شهرها، شعله های وسایل گرمایشی را کم کردند و نقش مؤثری در صرفه جویی مصرف گاز داشتند.
با وجود عزم ملی برای کاستن از حجم مصرف گاز، به دلیل افت شدید دمای هوا در کشور که در برخی نقاط به ۲۷ یا ۳۰ درجه زیر صفر می رسید وضعیت برای مسئولان ذی ربط در حوزه تأمین انرژی چالش زا بود.
دولت برای تأمین گاز بخش خانگی تصمیمات سرنوشت سازی گرفت و با تعطیلی مدارس، دانشگاه ها، ادارات و شیفتی کردن بانک ها از مصرف انرژی در سایر بخش ها (به جز بخش خانگی) جلوگیری کرد تا با این تدبیر موفقیت آمیز، مردم کشورمان برخلاف اروپایی ها که این روزها به زغال، فضولات گربه و سگ و هیزم پناه برده اند، با وسایل گرمایشی خانه هایشان را گرم کنند و در شرایط سخت زمستانی زندگی با رفاه نسبی داشته باشند.
مردم همکاری خوبی در زمینه مصرف بهینه انرژی داشتند، اما نباید از این نکته غافل شد که کشورمان رکورددار مصرف انرژی در دنیاست و طبق آمار منتشر شده، ۳۰۰ برابر مردم دنیا گاز مصرف می کند. معاندان نظام جمهوری اسلامی همواره مترصد شرایط بحرانی برای کشورمان هستند تا از آب گل آلود ماهی بگیرند و در روزهای سرد و یخبندان به تکاپو افتادند بلکه نقطه ضعفی برای بزرگ جلوه دادن کمبودها بیابند.
افت فشار گاز و قطعی آن در چند نقطه از کشور که بخشی از آن ناشی از قطع ناگهانی گاز از سمت ترکمنستان بود، مستمسکی در دست معاندان نظام شد تا آن را به ابزاری علیه نظام تبدیل کنند، در حالی که سرما و قطعی برق و گاز این روزها به موضوعی عادی در آمریکا و اروپا تبدیل شده است و مقام های اروپایی برای فریب افکار عمومی، ضعف خود را با دلایل واهی توجیه می کنند.
سرما و یخبندان در سراسر دنیا با مصرف شدید انرژی و چالش همراه است و گاهی این چالش به قدری پیچیده می شود که برای مقایسه آن باید به شرایط مشابه گذشته رجوع کرد.
نگاهی گذرا به معضل بارش برف زمستانی در کشور گواه عملکرد مطلوب دولتمردان در تدبیر به موقع در اتخاذ تصمیم دورکاری مدارس، دانشگاه ها، ادارات و بانک هاست و ثابت می کند آنچه معاندان نظام به دنبالش هستند، تنها فریب افکار عمومی و سیاه نمایی از اوضاع داخلی است.
بحران بارش برف سال ۱۳۵۰ در کشور یکی از خاطرات تاریخی ناخوشایند است؛ روزهایی که برف آنچنان بر سر مردم این سرزمین بارید که ۲۰۰ روستا به طور کامل زیر برف مدفون و ناپدید شد و بیش از 4 هزار نفر کشته و مفقود شدند. مردم در برخی روستاهای دورافتاده و بدون امکانات در حالی که در خانه ها پناه گرفته بودند، منجمد شدند، نفت و گازوئیل ها یخ زد و زندگی مردم ایران با برف ۶ تا هشت متری و افت دمای بیش از ۳۶ درجه ای تعطیل شد.
اما مسئولان نظام شاهنشاهی چه کردند؟ شاه برای دور ماندن از سرما و خوشگذرانی به سوئیس رفت، مسئولان حکومت غافلگیر شدند و حتی به وزارتخانه ها نرفتند تا چاره ای بیندیشند. در این میان کامیونداران در راه مانده که گازوئیل هایشان یخ زده بود و شاهد گرسنگی مردم بودند، قید سود مالشان را زدند، به کمک مردم آمدند و بار مواد خوراکی را میان مردم توزیع کردند.
بحران بارش برف سال ۱۳۵۰ در کشور یکی از خاطرات تاریخی ناخوشایند است؛ روزهایی که برف آنچنان بر سر مردم این سرزمین بارید که ۲۰۰ روستا به طور کامل زیر برف مدفون و ناپدید شد
بوران و کولاک سال ۵۰ سبب شد تعداد زیادی از نواحی جغرافیایی که به عنوان روستا یا دهستان از آنها یاد می‌شد، به‌طور کامل از بین بروند، به طوری که بعضی از محققان می‌گویند روستاهای بسیاری به‌طور کامل از روی نقشه پاک شدند.
مدفون شدن ۱۲ روستا در منطقه سمیرم، مرگ بیش از یک هزار نفر در ارتفاعات گیلان و ۴۰ خانوار در یکی از روستاهای کشور، مدفون شدن قطاری بزرگ با تمام سرنشینانش و ... بخش تلخ این بحران است. طبق گزارش‌ها، در روستاهای کاکان و کمهر سپیدان هیچ فرد زنده‌ای باقی نماند. در شمال غرب نیز در نزدیکی مرز ایران و ترکیه، روستای شکلاب به‌همراه صد نفری که در آن ساکن بودند در زیر انبوه برف دفن شد.
هفت سال بعد، زمان پیروزی انقلاب اسلامی گاز، این نعمت خدادادی به دورترین روستاهای کشور رسید تا دیگر با یخ زدن نفت و گازوئیل مردم برای گرم کردن خانه هایشان دچار مشکل نشوند.
دی‌ماه 1386 ایران بار دیگر شاهد زمستانی متفاوت بود. بارش برف که از اواخر روز 15 دی‌ماه شروع شده بود، بیشتر نقاط کشور را سفیدپوش کرد و موجی از سرما و یخبندان سراسر کشور ازجمله پایتخت را فراگرفت. این سردترین زمستان بعد از سال ۱۳۵۰ بود که دمای هوای پایتخت را به 17 درجه زیر صفر رساند.
سرما و شرایط جوی بی‌سابقه علاوه بر تهران، زندگی در نقاط دیگر کشور را نیز مختل کرد، به گونه ای که شاهد یخبندان شدیدی در بسیاری از شهرهای کشور بودیم. بارش برف در استان‌های گیلان، مازندران و گلستان ادامه داشت و همزمان بر شدت سرما افزوده می شد؛ موج سرما نه‌تنها شمال کشور، بلکه استان‌های بوشهر، هرمزگان و به‌ویژه سیستان‌وبلوچستان را فراگرفت.
شدت بارش برف در استان گیلان به اندازه‌ای بود که بیشتر راه‌های ارتباطی این استان مسدود شد و در مناطقی نیز قطع برق و گاز، سقوط و شکستن درختان را به دنبال داشت.
چندی پیش نیز بارش برف و یخبندان و افت شدید دمای هوا در برخی استان ها تا منفی ۳۰ درجه سبب شد مصرف گاز افزایش بیابد و افزایش شدید مصرف انرژی سبب افت فشار گاز و قطعی آن شد، هر چند مسئولان ذی ربط با تمام توان پای کار ایستادند و با تصمیمات به موقع و تعطیلی های گسترده سبب مدیریت بهینه در توزیع انرژی در بخش خانگی شدند.
در زمستان سال جاری برخلاف روزهای سخت زمستان سال های ۵۰ و ۸۶، مردم با صرفه جویی، عایق بندی منازل و کم کردن شعله ها و بهره گیری از روش سنتی و خاطره انگیز پهن کردن کرسی، توانستند بدون خاطره تلخ روزهای سخت را پشت سر بگذرانند.
اگر بخواهیم مقایسه داشته باشیم، در این روزها مردم اروپا باید میان پخت و پز و گرم کردن خانه ها یکی را انتخاب کنند، با دوش آب گرم خداحافظی کنند تا زمستان سخت را به پایان برسانند، اما مردم ایران می توانند با مسئولان پاسخگو و پای کار بدون دغدغه، دوش آب گرم بگیرند و خط بطلانی بر تمام سیاه نمایی معاندان بکشند.