صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

میقات مدیا

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۴:۴۴ - ۰۳ شهريور ۱۳۹۸ - 2019 August 25
کد خبر: ۲۰۱۸۷

کابوس تمام نشدنی دانش آموز رودباری

تنبیه بدنی سجاد دانش اموز رودباری توسط معلمش، موجب شده تا او پس از گذشت شش ماه از حادثه، همچنان از راه رفتن بر روی پاهایش ناتوان باشد.

به گزارش راهبرد معاصر؛ مقوله تنبیه بدنی دانش آموزان توسط برخی معلمان سالیان درازی است که به چالشی برای والدین دانش آموزان و خود دانش آموزان مضروب بدل شده است، با این حال همچنان اقدام صریحی جهت ممانعت از این امر توسط مسئولین ذی ربط صورت نپذیرفته است.

 

سجاد دانش اموز رودباری، یکی از آسیب دیدگان این ناهنجاری اجتماعی می‌باشد. روزهای پایانی سال 97 برای "سجاد" و خانواده‌اش روزهای شاد شب عید نبود. برخورد فیزیکی و تنبیه بدنی از سوی معلم حادثه‌ای تلخ را برای دانش‌آموز رودباری رقم زد تا جایی که سلامتی و آینده او را به مخاطره انداخته است. با گذشت 6 ماه از حادثه، "سجاد" هنوز قادر نیست روی پای خود بایستد و راه برود و این دغدغه به کابوس تمام نشدنی او و خانواده اش تبدیل شده است.

 

ایلنا در همین زمینه به گفتگویی با سجاد و پدرش پرداخته است. محمدعلی رستمی پدر دانش آموز مورد ضرب و شتم قرار گرفته درباره این حادثه می‌گوید: ساعت 12 ظهر 25 اسفند ماه سال گذشته بود که مدیر مدرسه با من تماس گرفت و گفت جهت امضایی به مدرسه پسرت مراجعه کن و من تا وقتی پسرم را ندیدم مسئولان مدرسه نگفتند چه اتفاقی برای سجاد افتاده است.

 

رستمی ادامه داد: بعد از حادثه حتی مسئولان مدرسه پسرم را به بیمارستان منتقل نکردند و سجاد را در حالی دیدم که داشت گریه می‌کرد و پایش کاملا آویزان بود. وقتی از مسئولان مدرسه توضیح خواستم برگه ای را جلوی من گذاشتند که امضا کنم و مبلغ 40 هزار تومان به بهانه عیدی به من بدهند که من قبول نکردم و با ناراحتی گفتم شما به من زنگ‌ زده‌اید برای پول یا کمک به وضعیت فرزندم و مدام می گفتند اتفاقی نیفتاده است.

 

پدر سجاد درباره روز حادثه می‌گوید: پسرم با یکی از دانش آموزان درگیر می‌شود و معلم برای جدا کردن آنها با لگد به پای پسرم ضربه ای وارد می‌کند که باعث می‌شود 2 متر آنطرف‌تر پرتاپ شود و حتی به او سیلی می‌زند و از دست معلم فرار می‌کند و به داخل دفتر مدرسه می‌رود و وقتی موضوع را به مدیر می‌گوید پای پسرم همان جا قفل می‌کند و این در حالی بود که مدیر مدرسه از من خواست که موضوع را پیگیری نکنم. من که بسیار از شنیدن این موضوع ناراحت شدم گفتم پای سلامت فرزندم در میان است و او را به آموزش و پرورش شهرستان رودبار بردم.

 

وی عنوان کرد: حراست اداره آموزش و پرورش شهرستان رودبار وقتی در جریان این اتفاق قرار گرفتند به من گفتند فردا به مدرسه می‌رویم و فیلم حادثه را بازبینی می‌کنیم و بعد از آنجا سجاد را جهت معاینه به بیمارستان عباس آباد بردم. متاسفانه آنجا به دلیل کمبود پزشک گفتند پسرت را به بیمارستان رشت منتقل کن و عوامل بیمارستان موضوع را به پلیس 110 گزارش داده و صورت جلسه تنظیم شد و به رغم تمام مشکلات مالی پسرم را به بیمارستان رودبار بردم و آنجا عکس و مدارکی که تشکیل شد.

 

وی افزود: پزشک وقتی نتیجه سی.تی.اسکن را دید گفت مفصل رشد پای پسرتان آسیب جدی دیده است و چند نقطه دیگر از پایش استخوان پایش نیز شکستگی دارد و حتی در نامه پزشکی ذکر شده بود که در 15 سالگی 80 درصد رشد پای راست متوقف خواهد شد. نامه را به ما دادند که به پزشکی قانونی تحویل دهیم و در فاصله زمانی که من نامه را به پزشکی قانونی بردم کاملا نظر آنها تغییر کرده بود و وقتی پزشک آموزش و پرورش رودبار نامه را دید گفت من این نامه را قبول نمی‌کنم و وقتی علت را جویا شدم گفت این عکسبرداری زمانی انجام شده که پای پسرت به دلیل ضربه متورم بوده و 40 روز دیگر باید دوباره عکس گرفته و جوابش را برایم بیاورید.

 

پدر سجاد گفت: من باز هم پیگیر شدم تا اینکه یک پزشک نامه‌ای به من داد و گفت خواسته‌اند حق پسرت را ضایع کنند. این پزشک گفت اگر نیاز باشد تا پیش وزیر بهداشت هم همراهی‌ات می‌کنم و از حق پسرت دفاع می‌کنم چرا که چند جا از پایش دچار شکستگی شده است.

 

وی ادامه داد: برخی خبرگزاری ها این موضوع را پیگیر شدند ولی بعد از سه روز خبر کاملا از روی سایت‌ها برداشته شد. وقتی پیگیر شدم فهمیدم که از آنها خواسته شده خبر را حذف کنند.

 

رستمی ادامه داد: تا به امروز معلم خاطی بازداشت نشده و تا قبل از تعطیلات تابستانی در مدرسه مشغول به تدریس بود و حتی افرادی از بستگان این معلم زمانی که من مراحل قانونی را برای پیگیری پرونده می‌گذراندم سر راهم قرار گرفتند و مرا تهدید کردند و از من خواستند که از طریق قانونی پیگیر این موضوع نباشم و خودشان اقدام به درمان فرزندم خواهند کرد و این را گفتند که این آقا پنج سال است قرارداد دارد و دو سال دیگر باید رسمی شود و شما باعث بیکاری‌اش نشوید.

 

وی با گله مندی از اینکه حتی یک بار این معلم به دیدن پسرم نیامد و از ما دلجویی نکرد، گفت: او تنها یک پیامک روز اول برای من فرستاد و نوشته بود من اشتباه کردم و هزینه‌ درمان فرزندم را پرداخت خواهد کرد و تا امروز نه اداره آموزش و پرورش و نه این معلم هیچ هزینه درمانی برای درمان پسرم نپرداخته اند و این در حالی است که من برای درمان پسرم وسایل خانه‌ام از جمله یخچال‌ام را فروخته ام و در این هوای گرم نزدیک به دو ماه است به دلیل فروش یخچال از بیرون برای آنها یخ تهیه می‌کنم.

 

وی اضافه کرد: در حالی آموزش و پرورش اعلام می‌کند برای فرزندم مشکل جدی به وجود نیامده که بعد از سه ماه دوباره با عکسبرداری پزشکان به ما اعلام کردند که استخوان رشد پای کودکم هنوز ترمیم نشده و پزشک گفته باید به پای پسرم وزنه وصل شود چرا که پای آسیب دیده در حال باریک شدن است.

 

رستمی گفت: یکی از پزشکان معالج پسرم در استان گیلان حتی حاضر نشد پای پسرم را لمس کند و گزارش‌های دروغین و سی. تی. اسکن اشتباه‌ را به پزشکی قانونی تحویل دادند. در حالی پزشکان استان می‌گفتند نتایج سی.تی.اسکن نرمال است که پزشک تهران شکستگی را تایید کرد و هم اکنون پزشکی قانونی در این خصوص کمیسیونی تشکیل داده است که به زودی نتیجه‌اش اعلام خواهد شد و من حتی از یکی از این پزشکان خواستم که به سوگندی که یاد کرده وفادار باشد و پا روی حق نگذارد ولی با این وجود این پزشک خلاف واقعیت را نوشت و به دادگاه ارجاع داد.

 

وی افزود: من از طریق اطلاعات دادگستری استان پیگیر شدم و مدارک را به آ‌نها ارائه دادم، آنها نیز گفتند با این مدارک در حق شما اجحاف شده است.

 

وی افزود: من تا به امروز شخصا تمام  هزینه های درمانی فرزندم را متقبل شدم و ریالی از کسی دریافت نکردم و به همین خاطر حتی به دوستانم مقروض شدم. تنها کاری که آموزش و پرورش برای پسرم انجام داده این بوده که چهار جلسه معلمی را به خانه ما فرستادند که از درس عقب نماند.

 

رستمی گفت: چند روز پیش از اداره کل آموزش و پرورش برای گرفتن رضایت با من تماس گرفتند. من هم در جواب گفتم من درگیری یا دشمنی با کسی ندارم و اگر شما مشکلی‌ندارید چرا در رسانه‌ها اعلام می‌کنید آموزش و پرورش پیگیر روند درمان فرزندم است و بگذارید این پرونده روندش را طی کند. من دیگر به این آقایان اعتماد ندارم. یک بار فرزندم را به آنها سپردم و نتیجه‌اش این شد و آنها گفتند که پسرت را به ما بده تا درمانش کنیم ولی من دیگر به آنها اعتماد ندارم.

نظر شما