صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

میقات مدیا

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۳:۳۳ - ۰۳ اسفند ۱۳۹۶ - 2018 February 22
کد خبر: ۲۰۸
ناصری، عضو شورای مشورتی اصلاح‌طلبان:

اصلاح طلبان نبودند، روحانی بیشتر از 10میلیون رای نمی آورد

عضو شورای مشورتی اصلاح طلبان معتقدست: حمایت اصلاح طلبان از روحانی پدیده ای تلفیقی از راهبرد و تاکتیک بوده که نامش را می گذارم راهتیک. اگر این حمایت نبود، روحانی بیش از ده میلیون رای نمی آورد.

به گزارش "راهبرد معاصر"؛قصه اصلاح طلبان و روحانی کم کم می رود به مثنوی هفتادمن مبدل شود. پارادوکس های رفتاری اصلاح طلبان با دولت از سال 92 کلید خورد. آنجا که وعده های روحانی یک به یک بر زمین ماند تا ضرب المثل "هزار وعده خوبان یکی وفا نکند" برای اردونشینان اصلاحات تداعی شود. با این وجود دست دوستی اصلاح طلبان به سوی روحانی همچنان دراز است، حتی اگر قرار باشد هر از گاهی روحانی نسبت به آن بی تفاوتی کند. در این میان چهره های شاخص این جریان سیاسی نیز دلایل خاص خود را دارند. در گفت و گو با عبدا.. ناصری فعال سیاسی اصلاح طلب و عضو شورای مشورتی اصلاح‌طلبان به نسبت اصلاح طلبان با دولت پرداختیم.

 

 

متن کامل این گفت و گو پیش روی شماست:

 

 

در نسبت رفتاری اصلاح طلبان با دولت و شخص روحانی اختلاف آرا و نظر در اردوگاه جریان سیاسی اصلاح طلب دیده می شود. تا چه اندازه قائل به این اختلاف در جریان سیاسی متبوع تان هستید؟

 

این نکته کاملا درست است. حتما این اختلاف دیدگاه ها وجود دارد، به این علت که روحانی در انتخابات ریاست جمهوری 96 نیز مورد حمایت اصلاح طلبان قرار گرفت.

 

این حمایت در حالی صورت گرفت که آن ها همچون انتخابات 92 می دانستند از یک اصلاح طلب حمایت نمی کنند. بنا به مقتضیات، شرایط خاص کشور و شرایطی که ایجاد شد اصلاح طلبان در سال 92 از روحانی حمایت کردند. با روند حذف مرحوم هاشمی از کارزار انتخاباتی بود و ارزیابی ها صورت گرفته نسبت به کاندیدای تشکیلاتی خودشان عارف - که ممکن بود زمینه رای نداشته باشد این اتفاق رخ داد.

 

از دگرسو حمایت از آقای روحانی طبیعتا می توانست بخشی از اصولگرایان را نیز با اصلاح طلبان همراه کنند و نگذارند جریان قبلی یعنی جریان 84 و92 که تحت عنوان گفتمان مقاومت انقلاب تعریف می شد روی کار بیایند.اصلاح طلبان بر همین مبنا از آقای روحانی در انتخابات 96 نیز حمایت کردند و تا 1400 هم حتما حمایت خواهند کرد. اما بالاخره باید قبول کنیم و باید با گفتمان معنادار و هویت یافته اصلاح طلبی ارزیابی کنیم که روحانی یک اصلاح طلب نیست.

 

 

حمایت شما از روحانی راهبردی بوده یا تاکتیکی؟

بهتر است بگویم پدیده ای تلفیقی بوده که من اسمش را گذاشتم «راهتیک» . شرایط کشور امروز اقتضا کرده و اقتضا می کند که اصلاح طلبان برای انتخابات 98 و 1400 نیز کماکان با توجه به شرایط خطیر کشور این وضعیت را مد نظر دهند. برای این جریان سیاسی شرایط کشور مهمتر است تا این که آیا اصلاح طلبان سیستماتیک و تشکیلاتی در مسند قدرت بمانند یا نه. به رغم وجود اختلافات و به رغم بسیاری از توصیه هایی که اگر آقای روحانی 92 اجرا می کرد و در چینش نیروها و سیاست گذاری ها به کار می بست احتمالا با خیلی از مشکلات امروز روبه رو نمی شد، اما اصلاح طلبان سیاست حمایت از آقای روحانی تا 1400 ادامه خواهند داد.

 

شکل گیری اغتشاشات با شعار نه به گرانی کلید خورد و بخش اعظمی از شکل گیری آن به وعده های بر زمین مانده اقتصادی دولت و لایحه بودجه پرسروصدای 97 باز می گشت که بیانگر نارضایتی مردم از عملکرد دولت حداقل در حوزه اقتصادی است. تا چه اندازه با این موضوع موافقید؟

 

بالاخره بازنگری حتما باید در دستور کار تک تک مدیران ارشد یا هیئت دولت قرار بگیرد، اما واقعیت این است که این بازنگری ها هنوز نمود اجتماعی پیدا نکرده و ملموس نشده است. تنها اتفاقی که باید به فال نیک گرفت مسئله بودجه 97 بود که چون برای نخستین بار بعد از 40 سال وارد زندگی مردم شد و تبدیل به مسئله جامعه شد، همین عامل زمینه ورود مجلس و اصلاح بودجه 97 را فراهم کرد.

 

اما دیدیم که دولت به شکل بسیار مجدانه ای تلاش کرد که این اتفاق نیفتد، حرکت دولت به شکلی بود که این بودجه با رعایت دقیق مختصات ارائه شده در قالب لایحه مصوب شود و همان سیر خودش را ادامه بدهد.

 

دقیقا همین طور است. یکی از مشکلات دولت که خیلی از دوستان اصلاح طلب در مصاحبه های متعددشان نیز بدان اشاره کرده اند همان است که ما در اغتشاشات اخیر دیدیم؛ یعنی مطالبات اقتصادی و اجتماعی. معضلاتی که از همان ابتدا حتی خیلی از بزرگان در جلسات خصوصی گفته بودند و مکرر نیز می گفتند.

 

اگر چه چینش کابینه حق آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور است، اما دو پدیده می تواند پاشنه آشیل آقای روحانی و دولت او باشد؛ یکی سازمان مدیریت و برنامه ریزی و دیگری وزارت کشور. ما دیدیم که دولت مجدانه اصرار داشت بودجه 97 تصویب شود

 

بودجه ای که چارچوب آن توسط سازمان مدیریت و برنامه ریزی طراحی شد. از سوی دیگر همانطور که عرض شد در اعتراضات اخیر، بخشی از مطالبات مردم مطالبات سیاسی و اجتماعی بود که متولی آن وزارت خانه ای است که امر توسعه سیاسی را در اختیار دارد؛ یعنی وزارت کشور. بدین شکل این دو ارگان مبدل به پاشنه آشیل دولت شدند.

 

اصلاح طلبان امیدوار بودند که در دولت دوم روحانی به این پاشنه آشیل ها توجه جدی شود، اما متاسفانه هیچ توجهی نکرد. در مجموع اگر چه بعضی از وزرا نسبت به مشابه های خود در دولت اول مثل وزارت صنعت و وزارت نیرو قوی تر هستند اما در مجموع انفعال و به هم ریختگی را در دولت دوم بیشتر از دولت اول می بینیم.

 

در خلال صحبت هایتان به این نکته اشاره کردید که خط حرکتی دولت و شرایط کشور اصلاح طلبان را مجاب کرده تا همچنان از دولت حمایت کنند. به اعتقاد شما این تداوم حمایت از اصلاح طلبان تا چه اندازه به شرایط کشور برمی گردد و تا چه اندازه به شرایط سیاسی جریان اصلاحات؟

 

قطعا اصلاح طلبان دغدغه اصلی شان شرایط کشور است و حتی در آرزوی تشکیل جبهه نجات ملی هستند تا همه جریانات سیاسی که دغدغه ملی و مردمی دارند وسط بیایند و در واقع کشور را از این شرایط بحرانی نجات دهند. حتما اصلاح طلبان در ذات هویت اصلاح طلبی شان هست که نجات کشور و حل معضلات مردم در همه زمینه ها مسئله اولشان باشد، حتی اگر سبب شود در خانه هایشان بنشینند. اصلاحات گفتمان است و برچیده شدنی نیست، حتی اگر از نظر تشکیلاتی اصلاح طلبان گوشه خانه یا زندان بروند نجات کشور را و مسئله اول خود می دانند.

 

یعنی شما اساسا شانسی را برای رقابت جریان اصلاحات با دولت در انتخابات 98 و 1400 قائل نیستید؟ شانسی که شاید خیلی از چهره های شاخص جریان متبوع شما نسبت به آن ابراز عقیده کرده اند و آن را محتمل دانسته اند.

به عقیده من حتما تداوم حمایت از روحانی در دستور کار اصلاح طلبان می بایست قرار گیرد. اصلاح طلبان فعلا دغدغه اول شان این است که مسیرشان با هواداران دولت جدا نشود. این امر به خاطر مصلحت هایی صورت می پذیرد. چون علاوه بر این جریان، جریان اصولگرایی معتدل هم به این جمع پیوسته اند. به نظر من آنها هم با انگیزه درک شرایط کشور به این جمع پیوسته اند.

 

بنابراین برای پیشگیری از پیروزی جریانی که دغدغه مدیریت جهانی یا توهماتی اینچنینی در سر می پروراند، حتما اصلاح طلبان در انتخابات مجلس با هواداران دولت و حتی اصولگرایان معتدل رقابت به آن معنا نخواهد کرد. چنانچه در 94 در لیست فراکسیون امید و در بعضی شهرها چهره های شاخص اصولگرا مثل لاریجانی از قم در لیست امید اصلاح طلبان قرار گیرد، شاید در ظاهر رقابت وجود داشته، اما مصلحت کشور اقتضا می کرد که چنین اتفاقی رخ بدهد و 98 هم فکر می کنم مشابه 94 باشد.

 

به اعتقاد شما اگر در انتخابات 96 شاهد حمایت جریان اصلاح طلب از شخص روحانی نبودیم آیا باز هم پایگاه اجتماعی ایشان ظرفیت دریافت این 20 و اندی میلیون رای را داشت یا خیر؟

نه. بدون تعارف باید گفت و آقای روحانی نیز این موضوع را واقف هستندکه شخص ایشان و حزب اعتدال توسعه چنین پایگاه اجتماعی ای نداشته و ندارد .اگر اصلاح طلبان از آقای روحانی حمایت نمی کردند، شانس پیروزی او به شدت تقلیل پیدا می کرد.

 

 

تمام ظرفیت رای این پایگاه را تا چه اندازه می بینید؟

اگر چنین شرایطی به وقوع نمی پیوست، روحانی بیش از ده میلیون رای نمی آورد.

 

 

نظر شما