صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

  • ۱۴:۲۳
  • يکشنبه ۰۶ شهريور ۱۴۰۱
  • Sunday 28 August 2022
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۴ - ۱۹ دی ۱۳۹۷ - 2019 January 09
کد خبر: ۲۲۵۱
دکتر محمدحسین پاپلی یزدی تشریح کرد:

نقش منفعل دیپلماسی در حل بحران آب

یک سری رودخانه هایی در پیرامون ما هستند که در ظاهر به ما مربوط نیستند اما این رودخانه ها بخاطر برداشت بی رویه آب و یا سدسازی های بزرگ، اثرات منفی زیست محیطی برای ما ایجاد کرده است.

به گزارش راهبرد معاصر؛  محمدحسین پاپلی یزدی رییس انجمن ژئوپلیتیک ایران در گفتگو با ما ایده‌هایی در مورد دیپلماسی آب مطرح می کند و شرایط حال حاضر فعالیت های بین المللی کشور حول موضوع آب را بی رمق و کند توصیف می کند که نیاز به توجه بیشتر مسئولین کشور دارد. وی پدید آمدن بحران های زیست محیطی و همچنین بحران های آبی در برخی نقاط کشور را ناشی از بی توجهی به موضوع دیپلماسی آب می داند. متن زیر مشروح گفتگوی ما با این استاد دانشگاه است.

 

جایگاه دیپلماسی آب را در حل بحران های آبی چقدر موثر می دانید و وضعیت جمهوری اسلامی را در حال حاضر در این موضوع چطور ارزیابی می کنید؟

 

دیپلماسی آب بخشی از دیپلماسی محیط زیست است. بنابراین ما باید دیپلماسی آب و محیط زیست را با هم ببینیم. ما یک آب های مرزی داریم که رودخانه های مشترک ما با همسایگان است. برای اکثر رودخانه های مرزی قرارداد و پروتکل داریم. از 1921 و پس از آن 1926 برای تمام رودخانه های مرزی پروتکل وجود دارد. ولی برای بعضی از رودخانه ها مثل هریرود، ما قراردادی با افغانستان نداریم. برای بعضی از رودخانه ها هم قرارداد داریم و این قرارداد مایه مناقشه و جنگ شده است مثل قرارداد 1975 الجزایر بر سر اروندرود که هنوز هم عراقی ها می گویند جای مذاکره دارد.

 

بنابراین یکسری حق و حقوق ماست که توسط وزارت امورخارجه و اداره کل رودخانه های مرزی وزارت نیرو پیگیری می شود. این یک مسئله روتین بوده و حتی از سال 1921 تا الان وجود داشته است.

 

بحثی که الان مطرح است بحثی فراتر از رودخانه های مرزی است. مثل رودخانه هایی که دور از ایران هستند. باید گفت آب در آینده یک کالای اقتصادی و سیاسی بسیار ارزشمند مثل نفت خواهد بود. سرمایه گذاری ما در بخش آب فعال شدن وزارت امور خارجه، بخش های دولتی، بخش های اقتصادی و بانکی و بخش های وقفی ما را می طلبد.

 

الان یک سری رودخانه هایی در پیرامون ما هستند که در ظاهر به ما مربوط نیستند اما این رودخانه ها بخاطر برداشت بی رویه آب و یا سدسازی های بزرگ، اثرات منفی زیست محیطی برای ما ایجاد کرده است. مثلا ترکیه حدود 23 سد بر روی رودخانه فرات ساخته است. تعدادی سد نیز بر روی دجله ساخته است. فقط سد آتاتورک بر روی رودخانه فرات، معادل 50 درصد کل آب های سطحی قابل استحصال ایران آب ذخیره می کند. ما سالی 100 میلیارد متر مکعب مصرف آب داریم و آن سد به تنهایی 49 میلیارد متر مکعب آب ذخیره می کند. این ذخیره سازی سدها توسط ترکیه باعث شده مشکلات بسیار زیادی برای سوریه و عراق بوجود بیاید و تالاب های این دو کشور خشک شوند و این باعث بروز پدیده ریزگردها در ایران شده است. بنابراین اینجا ما دیپلماسی ای باید داشته باشیم تا درباره آب و سدسازی در کشور ترکیه که در ظاهر به ما مربوط نیست ولی عملاً به خاطر مشکل زیست محیطی ای که به وجود آمده به ما مربوط می شود، ورود کنیم.

 

بنابراین دپیلماسی آب به این معنی است که ما در مورد آب های مرزی، آب های فرامرزی که به نحوی به ما مربوط می شود و اثرات زیست محیطی که بر ما می گذارد و آب هایی که از جاهایی دور احتمالا در آینده به ایران می آوریم مثل آب آمودریا، مذاکره کنیم.

 

الان دو سال است که دفتری در وزارت امور خارجه به نام دفتر دیپلماسی آب درست شده است ولی این دفتر باید گسترش پیدا کند و در حد معاون وزرات باشد. باید ما در همه کشورها وابسته آب داشته باشیم و آب و محیط زیست را به هم پیوند بزنیم. اگر ببینیم یک جایی از آب بهره برداری می کنند ولی روی محیط زیست تاثیر دارد و آن بر ما هم اثر گذار است باید وارد مذاکره شویم و از طریق گفتگو نگذاریم به ما خسارت های زیست محیطی وارد شود.

 

در حال حاضر چه چالش های آبی میان ایران و همسایگان وجود دارد و چه اثراتی در آینده به همراه خواهد داشت؟

 

بیشترین چالش های آبی ما در مرزهای شرقی است. ما بیشتر با افغانستان بر سر رودخانه هریرود و هیرمند چالش داریم. باید ما کارمان را با افغانستان ادامه دهیم چون افغان ها سدهایی را در دست اجرا دارند و ما بخش مهمی از آب شهر مشهد را از سد دوستی تامین می کنیم که با مشکل جدی روبروست. ما باید با افغان ها مذاکره کنیم تا بتوانیم حق آبه خود را بگیریم.

 

یک چالش دیگر در مورد رودخانه هیرمند است که افغان ها ممکن است آب را به جای اینکه به سمت ما هدایت کنند به سوی گودزره ببرند و مشکلات ما در سیستان بخاطر کمبود آب بیشتر خواهد شد. نه تنها برای کشاورزی سیستان که الان هم با مشکل روبروست بلکه برای آب شرب این استان هم با مشکل روبرو خواهیم شد. لذا باید با افغان ها بیشتر وارد گفتگو شویم و به فکر توسعه دوجانبه باشیم.

 

ما با ترکیه بیشتر بحث زیست محیطی داریم. عراق، سوریه، ترکیه و کشور ما باید مذاکراتی انجام دهند که ترکیه مقدار بیشتری آب در محیط زیست رها کند که باتلاق ها پر آب شوند و مشکلات ریزگردها مرتفع شود. ممکن است آنها بگویند بخشی از پدید آمدن این ریزگردها بخاطر سدهایی مانند گتوند است که مساحت هورالعظیم را کم کرده است.

 

رودخانه ارس هم مورد مناقشه است و آلودگی دارد به این دلیل که معادن مس ارمنستان و نخاله های این معادن آب این رودخانه را آلوده می کند.

 

این مذاکرات هم در حال انجام است. ما در مورد رودخانه های مرزی مان دائماً در حال مذاکره با طرف های مختلف هستیم. ولی در مورد رودخانه های فرامرزی باید بیشتر کار کنیم و چالش های ما در درجه اول با ترکیه است.

 

شما چه ایده هایی در خصوص دیپلماسی آب دارید و در این خصوص برای گذار از بحران آب از حیث دیپلماسی چه می توان کرد؟

 

یک بحث آب مجازی است. آب مجازی این است که مثلا ما در دشت هرات با آب هریرود مثلا دو میلیون تن چغندر قند تولید کنیم و ما به جای آب، چغندر قند بیاوریم و یا محصولات پرآب بر را در آنجا بکاریم و به ایران بیاوریم. وقتی که آب را به صورت محصول غذایی یا محصول صنعتی مثل پنبه وارد می کنند به آن آب مجازی می گویند. اینگونه ما می توانیم کشت فراسرزمینی انجام دهیم.

 

به طور کلی یک سری کشورها که دچار کم آبی هستند برای حفظ منابع خودشان، در کشورهای دیگر زمین اجازه می کنند و در آنجا کشت و کار می کنند و محصول آن را به کشور خود می آورند. بعضی از کشورها در قزاقستان این کار را انجام می دهند. بعضی از ایرانی ها هم در این کشور این کار را کرده اند ولی معلوم نیست محصول خود را به ایران می آورند یا در همان جا می فروشند.

 

عربستان در کنیا و دیگر کشورها زمین اجاره کرده است و به جای اینکه گندم را در عربستان بکارد، در زمین آن کشورها می کارد.

 

دو نوع عمده در این موضوع، قرارداد وجود دارد که یک نوع این است که قرارداد بلند مدتی برای تحویل محصولی خاص بسته می شود و یا اینکه در نوع دوم، زمین اجاره یا حتی خریده شود و محصول آن زمین به کشور منتقل شود.

 

مسئله دیگر تقویت بورس آب در ایران است. ما باید این ایده را داشته باشیم که در هرکجا آب هست سرمایه گذاریم کنیم و این سرمایه گذاری را به بازار بورس تبدیل کنیم. باید بورس آب داشته باشیم و مردم بتوانند سهام یک رودخانه یا چشمه ای را بخرند. باید در عرصه بین المللی وارد سرمایه گذاری روی آب و صنایع معطوف به آب شویم.

 

بی توجهی به بحث دیپلماسی آب در آینده چه تبعاتی را برای ما به همراه خواهد داشت و ما با چه خطراتی مواجه خواهیم بود؟

 

بی توجهی به بحث دیلماسی آب همین خطراتی که در این زمانه شاهد آن هستیم را پدید می آورد. مثلا خطر ریزگردها و همچنین چالش هایی که در شرق کشور شاهد هستیم از این دست است. الان آب شرق کشور به افغانستان وابسته شده است. آب شرب زاهدان، زابل، بخشی از شهر مشهد و سرخس و... وابسته به افغانستان است و فعالیت های ما در این باب کفاف نمی کند.

 

جاهایی که حق و حقوقی داریم و یا جاهایی که منافع مشترک داریم و یا جاهایی که منافع زیست محیطی داریم باید وارد گفتگو شویم.

 

برای ما به لحاظ تامین آب فرقی نمی کند که رودخانه مثلا آمودریا خشک شود و یا پرآب باشد ولی به لحاظ زیست محیطی وقتی دریاچه آرال خشک شود ریزگردهایی را در شمال شرق ما پدید می آورد که با بادهای 120 روزه تا زابل هم می آید. بنابراین عدم توجه به دیپلماسی آب این مشکلات را به وجود آورده است و ما اگر 50 سال قبل دیپلماسی فعال داشتیم الان وضعیت اینطور نبود.

 

وقتی ریزگرد پدید می آید مشکلات دیگری مانند مشکلات اقتصادی، امنیتی، بیکاری و... پدید می آید و بالاخره مردم از این وضعیت ناراحت اند و اعتراض می کنند. الان 25 استان کشور تحت تاثیر ریزگردها هستند که اینها اثرات اقتصادی و اجتماعی و تبعات سیاسی و امنیتی برای ما در پی خواهد داشت.

 

چه نقدهایی به وضعیت دیپلماسی آب و پیگیری هایی که در این خصوص تاکنون صورت گرفته است، وجود دارد؟

 

یک نقد این است که دیپلماسی آب خیلی کند پیش می رود. درست است که بعد از اینهمه پیگیری و مطالبه، اداره‌ای در وزارت امور خارجه درست شده است ولی این اداره در سطحی نیست که اثر گذار باشد و بتواند مشکلات را به سرعت پیگیری کند. این اداره کفاف حجم کار را نمی دهد، نه نیروهای زیادی دارد، نه بودجه ای دارد که بتواند کار مطالعاتی انجام دهد و نه اختیاراتی دارد. این مجموعه کارشناسانی نیار دارد که هم دیپلمات باشند و هم مسائل آب را بدانند. در اداره کل رودخانه های مرزی وزارت نیرو همه نیروها به ده نفر نمی رسند و نیروهای فنی دو نفر بیشتر نیستند. اینها کسری های ما از نظر سطح کار و از نظر ساختاری است.

 

همچنین پرسنل آماده ای که متخصص آب و کشاورزی باشد و در عین حال مسائل ژئوپلتیکی و دیپلماسی را بداند، نداریم. عدم پیوستگی کار هم یکی دیگر از معضلات است. اولین همایش دیپلماسی آب شاید بیست سال پیش برگزار شد و از آن زمان دیگر فعالیتی در این زمنیه انجام نشده است. خود وزارت نیرو هم به این مسئله خیلی توجه ندارد. معلوم می شود دیپلماسی آب اصلا جایگاهی ندارد.

 

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: