صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۶:۵۴ - ۱۲ اسفند ۱۳۹۶ - 2018 March 03
کد خبر: ۲۳۳
آسیب شناسی رفتارهای سیاسی اصولگرایان در گفتگو با سخنگوی جمنا:

اشتباه انتخابات 96 را تکرار نمی‌کنیم

سید محمد حسینی گفت: در صورت عبرت آموزي ازسه انتخابات گذشته واصلاح پاره اى اشكالات ، درانتخابات مجلس و هم در انتخابات ریاست جمهوری ١٤٠٠می توانیم به طور قاطع نتیجه را به دست بیاوریم.

به گزارش "راهبرد معاصر"؛ جبهه مردمی جمنا با وجود عمر چندماه خود تلاش می کند در آرایش سیاسی اصولگرایان نقش جدی ایفا کند که البته تا حدود زیادی هم موفق بوده است. کسب تجربه از انتخابات 96 می تواند نگاهی متفاوت تر به طیف های مختلف و چهره های شاخص جریان اصولگرایی برای کنش و واکنش های سیاسی ارائه کند. در گفت و گو با محمدحسینی سخنگوی جمنا به آخرین وضعیت این جبهه پرداختیم. حسینی در این گفت و گو از اشتباهات اصولگرایان در انتخابات 96 سخن می گوید و از الزامات موفقیت جریان انقلابی در انتخابات های پیش رو رونمایی می کند.


جمنا تلاش می کند طیف های مختلف اصولگرایی را زیر چتر واحدجمع کند، مکانیزم اتخاذ شده از سوی شما برای تحقق این مهم به چه شکل است؟

جبهه مردمی نيروهاى انقلاب در انتخابات٩٦ توانست تجربیات خوبی را بدست آورد و تا حدودی در ایجاد هماهنگی و همدلی بین نیروهای انقلابی موفق بود.اگر چه نتیجه انتخابات آن چه مورد نظر بود، نشد اما اصولگرایان در نهایت توانستند به گزینه واحد برسند و این در نوع خود یک موفقیت محسوب می شود. بعد از انتخابات ضرورت داشت یک بازنگری اساسی صورت بگیرد و کاری که با شتاب انجام شده بود با تانی و تامل آسيب شناسى شودوزمینه اصلاح ساختارجبهه درسطوح مختلف شهرستان،استان وكشورفراهم آيد.


بعدازچندماه بحث وبررسي جمع بندي صورت گرفت و قرارشد ساختار جدید پياده شود و از شهرستان حرکت را آغاز کنیم. بدین ترتیب كه مجمع شهرستان باحضورحداقل ١١٠نفراز فعالان سیاسی وفرهنگى شكل گيردواين مجمع اعضاى شواى شهرستان راانتخاب نمايد. سپس این شوراهای شهرستانی مجمع استان را شکل می دهند و بعد شوراى استان را انتخاب می کنند و در نهایت مجمع ملی باحضورشوراهاي استانى ونمايندگان كميته هاي تخصصى شكل مي گيرد.


این یعنی شکل گیری حرکتی که بدنه اجتماعی فعال داشته باشد و این طور نباشد که در تهران صرفا عده ای تصمیم بگیرند و ابلاغ کنند.


نگاه طیف های جریان اصولگرایی به جمنا را چطور ارزیابی می کنید؟

جبهه مردمی توانست یک وفاق حداکثری ایجاد کند، فقط جبهه پایداری و برخی چهره هاى سياسى دراين مجموعه شركت نكردند و گرنه همه تشکل ها و احزاب ولایی و اصولگرا با جمنا همراهی کردند؛ از موتلفه تا ایثارگران و رهپویان و تشکل هایی مثل جبهه پیروان حضور داشتند. البته در مورد گزینه ریاست جمهوری اختلافی نبود .


درطراحى وساختار جدید جبهه سعى شده كه عمداشكالات وايرادات برطرف شود و راه برای مشاركت همه افراد حقیقی و حقوقی (نمايندگان تشكلها)و فعالین سیاسی باز باشد. ما راهی نداریم جز اینکه دست در دست هم بدهیم. اگر قرار باشد هر طیف اصولگرا برای خودش کار کند هرگز نتیجه نمی گیریم. در انتخابات ٩٦ كه همه با هم بودیم تازه١٦ ميليون رای داشتیم که كافى نبودو باید افزایش یابد. حالا اگر بنا باشد مثل سال ٩٢ هرطيف وحزبی برای خودش کاندیدايى مطرح كندشکست قطعى خواهد بود.


آیا جمنا خود را نسخه نهایی برای وحدت اصولگرایی می داند؟

جمنا یک ایده وسازوكاروحدت است ،اگر چهره ها وتشكلهاى سياسي ايده وطراحى موثرتري دارند هنوزكه درآغازنوسازى هستيم پيشنهادخودبراي وفاق وانسجام راارائه دهند بسم ا.. استقبال مي شودوموردبررسى واستفاده قرارمى گيرد.البته تاکنون هیچ کس پیش قدم نشده، نه سال گذشته و قبل از انتخابات ریاست جمهوری و نه بعداز آن. حرف خودشان را می زنند، اما پیشنهاد و طرحی ندارند که چه طور می شود همه را در کنار هم انسجام دادشايدبعضي هم صرفا خودراخالص وانقلابى مي دانند و اصلا اعتقادى به همگرايي وكسب نتيجه ندارند و ناكامي هاي مكررهم نمي تواند نگاه آن ها را عوض كند.


جمنا تا چه حد تلاش می کند هم افزایی بین نیروهای انقلابی شکل بگیرد؟

یکی از کارهای جمنا غیر از این که در استان ها و شهرستان ها شکل می گیرد این است که با عناصر فعال سیاسی تاثیرگذار و همین طور با احزاب وارد گفت و گو شود، حرف های آنها را بشنود و از آنها بخواهد با این جبهه همکاری کنند و پیشنهادهای خود را ارائه نمايندتابافراغ بال بررسي وعملياتى شود،فعلا تاانتخابات مجلس دوسال فرصت داريم ومي توان به دوراز شتاب زدگى بهترين مكانيزم را درنظرگرفت .


آیا در اندیشه تعامل مثبت تر با جامعه و جوانان هستید؟ به هرشکل یکی از ریشه های شکست جریان اصولگرایی در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری اخیر نداشتن ارتباط درست با مردم می باشد.


در اینکه ضعف هایی وجود داشته تردیدی نداریم. اگر می خواهیم در آینده موفق عمل کنیم در وهله اول باید یک نگاه آسیب شناسانه داشته باشیم. ما دچار کم کاری بودیم و فعالیت لازم براى پروژه عظيمي مانند انتخابات را نداشتیم، درحاليكه رقيب ازچهارسال قبل از انتخابات فعاليت جدي و مستمر داشت. ضعف عمده ديگر خود محوری ،منیت و خودخواهی بعضى اشخاص بودكه توهم پوشيدن جامه ى رياست جمهورى درسرشان بود.برای انتخابات ریاست جمهوری در ابتدا ٢١نفر کاندیدا داشتیم.


این نشان می دهد که روحیه واقع گرايي ، گذشت،ترجيح ديگران برخودکم رنگ شده است وبعضي حتي پس ازكناررفتن ارجمع گزينه ها حاضربه همكاري نشدندو طلبكار هم بودندكه چراگزينه نهايي نشده اند.ازديگراشكالات جمع بندي ديرهنگام براي تعيين گزينه نهايي بودكه فرصت كافي براي تبليغ وپاسخگويي به شبهات و اشكالات غيرمنصفانه وجود نداشت

.

جوان گرایی هم يك ضرورت اجتناب ناپذيراست. درشکل گیری مجامع و شوراها تاکید داریم که حداقل ٣٠درصد آنان جوان باشند و این اولويت ورويكرد نهادینه شود. این طور نباشد که به یک سری نیروهای تكراري از اول انقلاب خودرامحدودكنيم و از میدان دادن به جوان ها خوددارى نماييم. در شرایط جدید، مخصوصا در تاثیری که فضای مجازی برافكارعمومى دارد و تحولات سریعی که در ایران و جهان رخ می دهد جوان ها می توانند با خلاقیت و نوآوری کارهای بهترواقدامات موثرتري انجام دهند لذاباید باطيب خاطربخش قابل توجهى ازبرنامه ها را به آنها سپرد. همه به این جمع بندی رسیده اند و امیدواریم در عمل هم به این امرمهم پای بند باشند.


با توجه به مشکلاتی که در حال حاضر مردم با آن دست به گریبان هستند خصوصا در حوزه اقتصادی، آیا جمنا در اندیشه رفع این مشکلات و ارائه نسخه ای شفا بخش نیست؟

در انتخابات ریاست جمهوری هم بحث این بود که با دولت فعلی که دولتی ناکارامد است و مدیریت ضعیفی دارد و نمی تواند گره گشای مشکلات مردم باشد و صرفا گفتار درمانی و وعده درمانی می کند نمی توان ره به جایی برد.


اکثریت مردم به این مطلب رسیده بودند، اینکه این دولت کارایی لازم را ندارد اما در بخش دوم که می بایست ما جامعه را متقاعد می کردیم که نیروهای انقلابی می توانند کشور را بهتر اداره کنند موفق عمل نکردیم. اینکه این ظرفیت وجود دارد که مشکلات کاهش پیدا کند، گرفتاری اقتصادی کمتر شود و در نهایت سیاستگذاری ها به نفع مردم تمام شود را نتوانستیم درست به مردم تفهیم کنیم.


بخش عمده ضعف از خود ما بود، بخشی هم از بداخلاقی آن ها. جریان رقیب هیولایی از جریان انقلابی در ذهن مردم ساخت و رعب و وحشتی ایجاد کرد و از هر ابزار مشروع و نامشروع ، قانونی و غیرقانونی استفاده کردتاقدرت راازدست ندهد، حتی رسانه های بیگانه هم به کمک آن ها آمدند و گفتند بله؛ اگر نيروهاي انقلابي وبه تعبيرآنها تندروبیایند جنگ خواهد شد و بگیر و ببند راه می اندازند و آزادی را محدود می کنند.


این جنگ روانی گسترده راکه راه انداختند، توانستند بر مردم اثر بگذارند ولی به هر حال این حربه یک بار اثر دارد. وقتی مردم ببینند این ها به وعده هایشان عمل نکردند و آن تصویر خشنی که از نیروهای متدین ایجاد کردند با واقعیات تطابق ندارد قطعا مردم یک تجدید نظر جدی خواهند کرد. این طور نخواهد بود که این رويكردرا ادامه بدهند و چشم گوش بسته به یک جريان ناكارآمدرای بدهند.



تداوم انفعال قطعا شکست های دوباره برای جریان اصولگرایی به بار خواهد آورد.

همین طور است. لازمه اش این است که ما طرح ها و ایده هایی که در مورد کاهش مشکلات داریم به خوبی از طریق رسانه ها برای مردم تبیین کنیم. نیروهای توانمندی که در گذشته سابقه و تجربه دارند که بتوانند کشور را مدیریت و اداره کنند به مردم معرفی کنیم.



وحدت در اردوگاه اصولگرایی تا چه اندازه در اقناع افکارعمومی در جهت کارایی جریان انقلابی موثر است؟

همبستگی بین نیروهای جریان اصولگرایی قطعادر آینده سیاسی جریان انقلابی بسیار تعیین کننده است. اگر مردم احساس کنند بین نیروهای انقلابی جنگ قدرت وجود دارد و هر کسی به دنبال دست یابی به قدرت و موقعیت است، قطعا دراعتمادشان خدشه واردخواهدشد.


باید اعتماد مردم كه بزرگترين سرمايه اجتماعي است با صداقت وعملكرددرست جلب شود تا شاهد شرایط بهتری در کشور باشیم ؛تحقق اين مطلوب نیاز به هماهنگی و کار فکری دارد . نباید مثل دوره قبل باشد که در ظرف يكى دو ماه انوهي از اطلاعات وتحليلهارا بخواهیم با مردم مطرح کنیم. نزدیک انتخابات بخاطرهيجانات وتعصبات ديگرکسی چندان گوش شنوايى ندارد، باید در طول زمان و به تدریج کار فکری وتبيينى انجام شود تاتاثیر مثبت روشنگرى را شاهد باشیم.


چرا در انتخابات بر روی گزینه مدنظر و مطلوب تان تنها 45 روز کار رسانه ای شد. آیا این یکی از نکات اثرگذار در پیروزی گزینه جریان رقیب نبود؟

در سال ٨٨عليرغم فضاسازيهاي فراوان و آن همه تبلیغات داخل و خارج علیه نيروهاى انقلاب ، رأى٢٥ میلیونی داشتیم. يعنى نيروهاى ولايى توانسته بودند با ارائه خدمات صادقانه وگسترده دردولت نهم وديگرنهادهاى حاكميتى پایگاه مردمى مستحكمى داشته باشندو تا این حد اقشار موسوم به خاکستری را همراه خود کنند. وقتی جریانی کارامدی خودش را نشان بدهد موفق هم خواهد شد. امادر سال هاي بعدكه دچاراختلافات ومنازعات وتخريب يكديگرشديم وسرعت خدمت رساني كاهش يافت به تدريج ازاقبال مردمى كاسته شد.


در مورد سوال باید بگویم به نکته درستی اشاره کردید. این بار در انتخابات ریاست جمهوری با تاخیر وارد شدیم و اگر از شش ماه قبل گزینه نهايى مشخص شده بود در محافل دانشگاهی، تخصصى، هنری و اقشار مختلف كانديدا وتيم اصلي او حضور پیدا می کردندو به شبهات وشايعات وافتراها مستدل ومنطقى پاسخ داده می شد، دراين صورت فضاوشرایط عوض می شد. بهرحال تجربه شد تا در انتخابات بعد بر سر چهره اصلی زودتر به توافق برسیم.


اين با روزدوشنبه هفته آخرتبليغات رياست جمهري يعني ٣روز پیش از پايان فرصت تبليغات گزینه نهایی مشخص شد. معلوم است در این مدت کوتاه نمی توان جریان سازی كرد. در انتخابات ریاست جمهوری گزینه اصلی بايد از یک سال قبل يا لااقل ٦ماه قبل معلوم باشد تافرصت كافي براي سازماندهي وتبيين ديدگاه ها و راهكارهاى اجرايي و متقاعد ساختن نخبگان و توده هاي مردم وجود داشته باشدنه اينكه چندروزقبل از انتخابات فعاليت ها شتاب گيرد و هر كسي آتش به اختيار هر چه به ذهنش رسيدعمل كند!


البته اين امكان درصورتي فراهم مي شود كه در قانون انتخابات تغييراتي رخ دهد ازجمله تائيد صلاحيتها زودترانجام شود. اینکه فکر کنیم کاندیدا را پنهان نگه داریم تا تخریب نشود درست نیست، چراکه اگر بخواهند تخریب و بداخلاقی کنند ظرف یک ماه و یک ماه نیم هم می توانند. اما اگر فرصت بیشتری داشته باشیم، بهتر می توانیم پاسخگوى دروغ پردازي ها وشايعات باشيم.


متاسفانه در انتخابات٩٦ جمع بندی به هنگام نداشتیم و ظاهرا خود آقای رئیسی هم تردید داشت، و گرنه حداقل ازمهر ماه ٩٥ عده اى درخواست و تاكيدداشتند كه وى كانديداشود ولی ایشان حدود دو ماه قبل از انتخابات به این نتيجه رسید. به هرشکل این یک تجربه ای است که باید برای آینده درس آموز باشد.


با در نظر گرفتن این پیش فرض ها و با توجه به تجربه ای که سال ٩٦داشتید، اگر جریان انقلابی فضای مجازی را به شکل جدی تری نگاه کند، به اعتقاد شما سبد رای جریان انقلابی چه قدر است؟

فکر می کنم در صورت عبرت آموزي ازسه انتخابات گذشته واصلاح پاره اى اشكالات ، درانتخابات مجلس و هم در انتخابات ریاست جمهوری ١٤٠٠می توانیم به طور قاطع نتیجه را به دست بیاوریم.


باضعف مفرط دولتمردان شاهد ریزش شدید پایگاه اجتماعی دولت و حامیان دولت اعم از: کارگزاران و اصلاح طلبان هستیم. توده های مردم تعصبات سیاسی ندارند، وقتی ببینند این طيف کارامد نیستند در صورتى كه ما بتوانیم نسخه شفابخشي براي برون رفت ازمعضلات ارائه و جامعه را قانع کنیم که گروه های دلسوز و انقلابی به دنبال مصالح کشور هستند (نه منافع شخصی) قطعا مردم هم استقبال خواهندكردوحمايت خودراازجريان سياسي كار و ناتوان تكرارنخواهندكرد.

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: