صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۹:۰۴ - ۱۵ اسفند ۱۳۹۶ - 2018 March 06
کد خبر: ۲۳۹
دیدگاه - حسین کنعانی مقدم

مبادا اصولگرایی به وصولگرایی منجر شود

اگر بناست همانند گذشته فقط برای کسب قدرت ائتلاف کرده یا همگرایی داشته باشیم، این دیگر اصولگرایی نیست و بیشتر جنبه وصولگرایی خواهد داشت.

به گزارش "راهبرد معاصر"؛ اصولگرایان در مسیر حرکتی خود نسخه های شفا بخش بسیاری پیش روی خود می بینند، مهم این است که بتوانیم به این نسخه ها عمل کنیم.

 

دقیقا مشکل آنجایی است که تئوری های سازنده، عملیاتی نمی شود. بسیاری از این نسخه ها قابلیت این را دارد که گره از مسائل و مشکلات مردم بگشاید، اما تاکنون اراده ای را بر اجرای آن ندیده ایم.

 

بارها گفته ایم که اصولگرایان نیازمند یک ائتلاف سیاسی هستند، نه یک ائتلاف موقتی. ما نیازمند یک انسجام تشکیلاتی و ایجاد یک کادر رهبری برای جریان اصولگرایی هستیم، نیازمند یک تغییر در گفتمان هستیم که پتانسیل مبدل شدن به یک گفتمان قالب را در دهه آینده داشته باشد.

 

ما اصولگرایان باید بر این نکته توجه داشته باشیم که می بایست از مطالبات حزبی و جناحی عبور و به سمت مطالبات مردم خروج پیدا کنیم و به دنبال این باشیم که آرای خاکستری را جذب نماییم. ما باید در شرایط موجود و در وضعیتی که اکنون با آن روبرو هستیم یک نوع همگرایی را بین طیف های مختلف جریان اصولگرایی ایجاد کنیم و جذب حداکثری و دفع حداقلی را در دستور کار قرار دهیم.

 

ما نیازمند این هستیم که بتوانیم یک تغییر فاز در صحنه سیاسی ایجاد کنیم تا بتوانیم آرای خاکستری را که به مثابه آرای نامنظم است منظم نموده و متقاعد کنیم تا در صحنه به مشارکت حداکثری کمک کنند.

 

این ها همه نسخه هایی است که گفته می شود شفا بخش است، منتهی ما باید علت این که نسخه ها در حد شعار و یا منشور و فقط حرف باقی می ماند را پیدا کنیم.

 

مسئله ای که وجود دارد این است که ما اگر به سمت این برویم که اصولگرایی را در قانون گرایی و حق طلبی تعریف کنیم خیلی از مسائل ومشکلاتی که اصولگرایان و جریان قانلابی با آن روبروست حل خواهد شد. من اعتقادم این است یکی ازمبانی اصولگرایی، قانون گرایی و در چارچوب قانون، مطالبه حق نمودن و پاسخ دادن به مطالبات به حق مردم است.

 

تا زمانی که این موضوع در دستور کار قرار نگیرد، نمی توان یک گفتمان قالب را برای دهه آینده ایجاد کرد. در چنین شرایطی نمی توان شانسی را برای هر جناح سیاسی که مدعی این است که می تواند مدیریت اجرایی کشور یا مجلس را در اختیار بگیرد قائل شد.

 

بیان این نکته ضروری است که انتخابات گذشته ریاست جمهوری آزمون خوبی برای جمنا و اصولگرایان بود تا بر روی یک شخص به اجماع رسیدند. این فرآیند یک گام به سمت جلوست، منتهی وحدت برای ائتلاف های سیاسی که زودگذر و کوتاه مدت است عملا یک تاکتیک است نه یک استراتژی، چراکه ما نیاز به یک ائتلاف سیاسی داریم تا شخصیت ها، چهره ها، احزاب و گروه های مختلف همگام با مردم جبهه مشترکی را تشکیل بدهند.

 

به نظر می رسد که اگر بناست که ما مانند گذشته برای فقط کسب قدرت یا کرسی های مجلس یا جایگاه ریاست جمهوری ائتلاف کرده یا همگرایی داشته باشیم، این دیگر اصولگرایی نیست و بیشتر جنبه وصولگرایی خواهد داشت.

 

یعنی اگر برای وصول یک هدف کوتاه مدت ما دنبال این باشیم که اختلافات را کنار بگذاریم و به وحدت استراتژیک برسیم مرتکب اشتباه می شویم. نکته حائز اهمیت اینکه اصولگرایان در مبانی و در قالب جریان اصولگرایی هیچ اختلافی با یکدیگر ندارند، اختلاف بیشتر از تاکتیک هایی نشئت می گیرد که از سوی طیف ها و یا چهره های این جریان در مسیر هدفی واحد و مشخص اتخاذ می شود. البته باید تلاش کرد چند گانگی یا در واقع کثرت در وحدت را به حداقل برسانیم و به دنبال این باشیم تا وحدت را حفظ کرده و در بزنگاه انتخابات براساس مشی واحد گام های مثبت و رو به جلو را برداریم.

 

 

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: