صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۳:۳۹ - ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۹ - 2020 May 15
کد خبر: ۴۲۹۶۳

ماجرای مجادله مهشید، ابراهیم حامدی و محسن چاوشی + فیلم پاسخ ابی

مهشید به متنی که محسن چاوشی در پست اینستاگرامی خود منتشر کرد، واکنش نشان داد و در پی آن مجادله ای رخ داد که در این خبر ماجرای مجادله مهشید، ابراهیم حامدی و محسن چاوشی به همراه فیلم پاسخ ابی را میخوانید.

به گزارش راهبرد معاصر، محسن چاوشی با انتشار پستی در مورد امام علی ورد حمله مهشید حامدی همسر ابی قرار گرفت و در پی آن محسن چاوشی پاسخ تندی به موضع مهشید داد که در پی آن مجادله ای رخ داد که در این خبر ماجرای مجادله مهشید، ابراهیم حامدی و محسن چاوشی به همراه فیلم پاسخ ابی را میخوانید.

 

 

محسن چاوشی به پست اینستاگرامی مهشید حامدی برومند، همسر ابی، خواننده قدیمی ایرانی مقیم خارج از کشور که به محسن چاوشی حمله کرده بود، واکنش نشان داد.

 

همسر ابی پستی را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده که در بخشی از آن به شعر محسن چاوشی درباره امام (ع) اشاره کرده و با لحنی توهین‌آمیز آن را نشانه عقب‌ماندگی و وحشی‌گری دانسته است.

 

 

​او نوشته: “دیدن این بیت بر صفحه یک آرتیست نفس را در سینه حبس می‌کند «با یدالله و با_تیغ علی ذولفقار _سینه گردنکشان _اذن دهد میدرم» از مجموعه کلمات این بیت بوی تعفن عقب ماندگی و وحشیگری میبارد.”

 

​این پست باعث شد هواداران محسن چاوشی به صفحه مهشید برومند بروند و از او انتقاد و از خواننده محبوب خود دفاع کنند. اما این پایان ماجرا نبود و در ادامه خود محسن چاوشی نیز وارد میدان شد. چاوشی که معمولاً کمتر وارد این حواشی می‌شود، اینبار نتوانست سکوت کند. او ابتدا در صفحه رسمی تلگرامش نوشت: “از حقِ علی نمیگذرم… محسن”

 

جوابیه محسن چاووشی به واکنش مهشید حامدی 

چاوشی در ادامه تصویری از پست مهشید حامدی را در اینستاگرامش منتشر کرد و شعری که خود در پاسخ به پست مهشید حامدی سروده است را به اشتراک گذاشت. این شعر که در صفحه تلگرام چاوشی نیز منتشر شده به شرح زیر است:

 

تعفن!
رایحه‌ تخمیر است
که قهقهه‌زنان می‌پیچد
به مشام و جیب‌هایِ بی‌گناه
و البته بیچاره گوش‌های عربده‌خواه

تعفن!
کج فهمی‌ است و روخوانی‌
و هیجان لحظه‌ای دیده شدن
و البته شنیده شدن
غیرِ جغرافیای بد مستِ پُرعربده
و کفش‌های طلا یادمان باشد
آن دو جفت، دوازده اعدامی بود
زیر پای شما به عربستان.

اگر طلاست نعلینتان،
ما هنوز رختمان عزاست
به سبزی و نان زنده‌ایم
البته بدون بی‌خندانِ رفسنجان.

عربده نکش شبه ماه!
کمی آرام بتیغان
بیا اینجا
و کمی مزه کن پوستِ شیر را
کمی بخوان و ‌اندکی گوش باش
جای نوشیدن و چرخیدن.

من از تو داغ‌ ترم
ادای داغ در نکن
که شمشیرِ ذوالفقارِ من
مست میدان است
و آماده به گردنکشان
جیب بُران
و عربده کشان ...

و البته
یاد عربده کشی دیگر افتادم متعارف
همان که پشیمان است
“مثل سگ”
و افتخار می‌کند
به کاباره
و شهامتِ تهران ندارد!

یا علی...

 

 

پاسخ تند همسر ابی به محسن چاوشی 

وی در این‌باره نوشت: 

این جوابه سراپا خشم وغرور و بد دهانی جناب چاووشی است در جواب نوشته بنده. به واقع این ها فکر می‌کند چه کسی هستند؟ تمام درد و رنج مردم را که مطرح شده دور ریخته… شاید دلخور هستند که حتی اسمشان را نیاوردم؟ این ها چه جور موجوداتی هستند که خودشان را تا این حد در اوج میبینند؟ و اینگونه وحشیانه به دارو ندارت میتازند؟ این هنرمند است؟….

 

من ۲۸ سال است در کنار زیباترین روح هنرمند درخشیدم جانم گمان میکنی در لنگه کفشی چون شما مایع چشمگیر شدن یافته ام؟ زهی خیال باطل زهی خودپسندی. واقعا شهامت صحبت کردن از عربده زدن دارید؟ ای خواننده ماشینی که تا به امروز ….جیب مردم را خالی کردید و اگر من جرات تهران آمدن ندارم، شما که انجایید و ادعا دارید چرا جرات کنسرت زنده گذاشتن ندارید؟

 

آنقدر مرد نیستید که با خودم طرف شوید و نازنین مرد من را به لیچار گوییهایتان وارد نکنید. چقدر به خود میبالم که «شبه ماهم» که نامم است، تو چه هستی تاریک و سیاه چاله ای متعفن. بله…، جواهر من افتخار می‌کند به کاباره، به جایی که چون نوجوان هنرنمایی کرد و اولین ماشین رختشویی را برای مادرش خرید به جایی که با دستمزدهایش مادر فرش میخرید و بعد ها خانه خرید.

 

شما ریاکارانه چند زندانی آزاد کردید و تبلیغاتتان گوش دنیا را کر کرد، چاقوکشان کوچکتان که به صفحه ام گسیل کردید از این بزرگواری مینویسند نیاز به یاد آوری شاعرانه نبود. ابی سالیانه زندانیان بدهکار را از طریق دوستانش آزاد می‌کند و اطمینان دارم از باگوییش در اینجا ناراحت خواهد شد. شما همچنان داغ باش… که… دور دور شماست. مرد باش تا شاید به لشگر بزدلت کمی مردانگی بیاموزی

 

 

ابی در ویدئویی خطاب به چاوشی اینگونه سخن گفت:

"سلام دوست نازنین

من شما را بسیار دوست می دارم و کارهای شما را بی نهایت دوست می دارم و شما را دنبال می کنم و خیلی خوشحالم که وقتی صدای شما را می شنوم، هم برای خودم و هم برای مهشید خانم چه حالی به وجود می آید.

فقط شما این پیغام مرا داشته باشید: عجب حلوای قندی تو، امیر بی گزندی تو، عجب ماه بلندی تو که گردون را بگردانی"

 

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: