صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۰۹:۳۰ - ۰۲ تير ۱۳۹۹ - 2020 June 22
کد خبر: ۴۷۱۳۲
غرب در قبال ایران چه برنامه‌ای را در پیش گرفته است؟

آژانس و تکرار سناریوی امنیتی سازی برنامه هسته ‌ای ایران

شواهد کنونی به ما می‌گوید که ممکن است، نهاد بین‌المللی آژانس، شورای حکام و بازرسان آژانس آن، به‌مانند پیشین به‌عنوان ابزاردست اجرای سناریوی امنیتی سازی هسته‌ای ایران عمل نمایند.

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ روز جمعه ۳۰ خرداد قطعنامه پیشنهادی تروئیکای اروپا علیه فعالیت‌های هسته‌ای ایران، به‌رغم مخالفت جدی چین و روسیه در نشست شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تصویب رسید. در این قطعنامه، اعضای شورای حکام آژانس از جمهوری اسلامی ایران خواسته‌اند که به تعهدات خود در چارچوب توافقات پادمانی ان پی تی و همچنین پروتکل الحاقی عمل کند.

 

سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان با رد کامل قطعنامه سیاسی و غیر فنی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اظهار داشت که جمهوری اسلامی ایران بالاترین سطح از همکاری را با آژانس داشته است و بزرگ‌‌نمایی درخواست‌های آژانس توسط برخی دولت‌ها و در رأس آن‌ها آمریکا، درحالی‌که اساس و مبنای چنین درخواست‌هایی از سوی آژانس زیر سؤال است، تلاش آشکاری برای یک بحران‌آفرینی جدید بر سر راه همکاری‌های ایران و آژانس به شمار می‌رود.

 

براین اساس ما در این یادداشت ضمن اشاراتی بر پیشینه امنیتی سازی موضوع هسته‌ای ایران، از زاویه موضوع امنیتی سازی، درصدد ارائه تحلیلی پیرامون چرایی ارائه گزارش‌های منفی و صدور قطعنامه توسط شورای حکام آژانس علیه برنامه هسته‌ای ایران برآمدیم.

 

پیشینه امنیتی سازی موضوع هسته‌ای ایران

 در روابط بین‌الملل، اگر امنیتی سازيِ یک موضوع، موفق عمل کند، آن پدیده از جریان امور عادي سیاسی جدا گردیده و وارد حوزه اضطراري می‌شود که بایستی با آن برخوردي فوري و قاطعانه داشت.

 

 در این میان، آنچه از رویه‌ی پیش‌آمده بر پرونده‌ی هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران درگذشته، مشاهده و برداشت می‌گردد نیز نشان از امنیتی سازی این پرونده کاملاً حقوقی و فنی دارد. ابزارهایی نظیر مجاهدین خلق (منافقین)، جاسوسان در قامت بازرسان آژانس، کنش کلامی مغرضانه آژانس و قطعنامه‌های غیر فنی و حقوقی شورای حکام، تبلیغات رسانه‌ای‌ و نهایتاً قطعنامه‌های شوراي امنيت سازمان‌ ملل‌ عليه‌ ايران موجب گردیدند که افـکار‌ عـمومي جهان به سمت امنيتي‌ سازی فعاليت هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران سوق یابد.

 

در این راستا کشورهای غربی و به سرکردگی آنان ایالات‌متحده آمریکا و رسانه‌های وابسته به آن‌ها و نهادهای بین‌المللی ازجمله آژانس انرژی اتمی و شورای حکام آن، توانستند که موضوع صلح‌آمیز هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران را به بحران هسته‌ای ساختگی و امنیتی سازی شده در میان اذهان عمومی جهان تبدیل نمایند.

 

آژانس انرژی اتمی و تکرار سناریوی امنیتی سازی

پس از انعقاد توافقنامه برجام، آژانس مسئول راستی آزمائی تعهدات پادمانی و نظارتی این توافقنامه توسط ایران گردید. در این میان و طبق گزارش‌های آژانس انرژی اتمی، ایران همواره در مدار قواعد و قوانین و اساسنامه آژانس و تعهدات خود حرکت می‌نمود و بیشترین همکاری را با آژانس داشته و در این میان گزارش‌های بازرسان این نهاد نیز اشاره بر عدم انحراف فعالیت‌های هسته‌ای ایران به‌سوی مقاصد اشاعه‌ای و انجام تعهدات پادمانی ایران طبق توافقنامه برجام حتی باوجود خروج آمریکا از توافقنامه مزبور بود.

 

 با مرگ مشکوک آمانو و انتصاب رافائل گروسی به‌عنوان مدیرکل جدید آژانس، به‌مرور جنس گزارش‌ها و رفتارهای آژانس و بازرسان آن، رنگ و بوی سیاسی و غیر فنی گرفت تا جایی که این نهاد و بازرسان آن، خارج از توافقنامه و تعهدات پادمانی موجود و تنها بنا به اظهارات صهیونیست‌ها، خواستار بازدید از برخی مراکزی در ایران گردیدند که مدعی فعالیت‌های هسته ایران در آن نقاط، در سال‌های دور بودند.

 

 در مقابل، ایران درخواست‌های بازرسی را به دلیل اینکه مبتنی بر «ادعاهای واهی و بی‌اساس» دشمنان خود بوده، نپذیرفت. مسئله‌ای که موجب گردید که آژانس انرژی اتمی به ارائه گزارشی در خصوص عدم همکاری و شفافیت ایران در خصوص دو سایت مزبوری که صهیونیست‌ها اشاره داشته‌اند، بپردازد و در ادامه و به خواسته دبیر کل این نهاد و بر اساس قطعنامه پیشنهادی تئوریکای اروپا، موضوع عدم همکاری ایران در شورای حکام این نهاد به رأی گذاشته شد که درنتیجه آن، شورای حکام در قطعنامه‌ای که برای اولین بار بعد از توافقنامه برجام، ایران را ملزم به همکاری و شفافیت و دسترسی به مراکز مشکوک به فعالیت هسته‌ای نمود.

 

 این در حالی است که ایران در موضوع هسته‌ای، در اعمال و رفتار خود، بارها حسن نیت خود را با انجام داوطلبانه پروتکل الحاقی اثبات نموده بود تا جایی که بازرسی‌های آژانس در ایران طی پنج سال گذشته، از کل بازرسی‌ها در تاریخ آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بیشتر بوده است، ولی بااین‌حال با هجوم تبلیغاتی صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها و همراهی تئوریکای اروپا، اکنون در مظان اتهام عدم همکاری و شفافیت قرارگرفته است.

 

با نظر به اینکه درگذشته نیز آنچه در ارجاع پرونده ایران از شورای حکام آژانس انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل مورد استناد قرار گرفت، عدم همکاری مورداشاره در ماده ۱۷ اساسنامه آژانس از سوی ایران بوده است.

 

 لذا تحلیل اتفاقات چند ماه اخیر پیرامونِ برنامه هسته‌ای ایران ازجمله بازرس مشکوک آژانس و بلافاصله برگزاری جلسه غیرعلنی پیرامون آن در شورای حکام، گزارش و اظهارات دبیر کل آژانس مبنی عدم همکاری ایران و اینکه ایران بیش از چهار ماه است که اجازه بازرسی از «دو مرکز مشکوک به فعالیت‌های هسته‌ای» را نمی‌دهد و نهایتاً تکمیل این پازل اتهامی به ایران با تصویب قطعنامه‌ای سیاسی در شورای حکام که در آن از ایران خواسته است بدون فوت وقت با بازرسان آژانس همکاری کند و به آن‌ها اجازه دسترسی به مراکز مشکوک به فعالیت هسته‌ای را بدهد، مجموعاً می‌تواند به‌عنوان نشانه‌هایی دال بر سناریوی امنیتی سازی مجدد موضوع هسته‌ای ایران از سوی غرب توسط آژانس انرژی اتمی و شورای حکام، تلقی نمود.

 

 

جمع‌بندی

شواهد کنونی به ما می‌گوید که ممکن است، نهاد بین‌المللی آژانس، شورای حکام و بازرسان آژانس آن، به‌مانند پیشین به‌عنوان ابزاردست اجرای سناریوی امنیتی سازی هسته‌ای ایران عمل نمایند.

 

درواقع نگاه به نحوه عملکرد آژانس انرژی اتمی و شورای حکام و بازرسان آن در ماه‌های اخیر در قبال ایران، ازجمله بازرس مشکوک آژانس، قطعنامه‌ و گزارش‌های مغرضانه دبیر کل آژانس، جلسات بی‌دلیل ونالازم شورای حکام پیرامون بازرسی‌های ایران و قطعنامه اخیر این شورا که به عدم همکاری‌های ایران اشاره داشته و جمیعاً با تبلیغات رسانه‌ای‌ غربی، عبری و عربی همراه بوده، مجموعاً حکایت از بحران سازی مجدد موضوع هسته‌ای ج.ا. ایران از سوی این نهاد بین‌المللی دارد تا در ادامه‌ی شکل‌گیری پازل‌های مرتبط با آن، افـکار‌ عـمومي جهان مجدداً به سمت امنيتي‌ سازی فعاليت هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران سوق یابد.

 

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: