صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۵:۳۰ - ۲۷ مرداد ۱۳۹۷ - 2018 August 18
کد خبر: ۵۱۶
محمد غرضی:

کشور در بحران نیست، مدیریت کشور در بحران است

وزیر دولت سازندگی معتقدست: کشور ایران ثروتمند و وضعیتش خوب است اما وضع مدیریت و اداره کشور بسیار بد است و ما در کشور گفتاری و بحران نداریم، بلکه مدیریت کشور در بحران است.
به گزارش "راهبرد معاصر"؛ در شکل گیری وضعیت فعلی دولت های مختلفی نقش داشته اند و نمی توان یک دولت را مقصر ایجاد شرایط فعلی خصوصا در حوزه معیشتی مردم دانست. محمد غرضی وزیر اسبق دولت سازندگی می گوید: کشور ایران ثروتمند و وضعیتش خوب است اما وضع مدیریت و اداره کشور بسیار بد است و ما در کشور گفتاری و بحران نداریم، بلکه مدیریت کشور در بحران است. کشور به عقیده رئیس هیئت مدیره و مسؤول مدیریت شرکت مشانیر، بزرگترین شرکت مشاور وزارت نیرو با وجود منابع زیاد در بحران قرار ندارد اما سیستم مدیریت کشور دچار چالش شده است و بحران دارد او معتقد است پشتوانه کشور توسعه‌یافتگی آن و وجود رضایت مردم است که اگر این دو نباشد کشور از هم می‌پاشد او دولت را ناتوان می‌داند و برای رهایی از این وضعیت راهکار ارائه می‌دهد.

متن کامل این مصاحبه پیش روی شماست:


*در شکل‌گیری وضعیت کنونی یک روند طولانی مدت دخیل بوده است اگر به ترتیب دولت‌های بعد از انقلاب را بخواهیم بررسی کنیم دولت سازندگی با چه ریل‌گذاری منجر به وضعیت کنونی شده است؟

پاسخ: بنده اقتصاد ایران را 60 الی 70 سال می‌شناسم و بعد از انقلاب توسعه را مدنظر داشتم و معتقد هستم تنها راهی که کشور را از جهان سوم خارج کرده تا تعامل با جهان اول و با جهان صنعتی پیدا کنیم این است که کشور نه فقط توسعه فیزیکی، اجتماعی و سیاسی بلکه توسعه همه‌جانبه پیدا کند و در دولت سازندگی تمام تلاش خود را معطوف توسعه‌ همه‌جانبه کردیم اما مرحوم هاشمی به توسعه فیزیکی توجه داشت و به بقیه توسعه‌ها توجه نداشت زمانی که وی می‌خواست دولت تشکیل بدهد گفت من خودم انسان سیاسی هستم و به کار سیاسی دیگران نیاز ندارم من سر این موضوع با وی درگیر بودم به‌طور مفصل شاید ده‌ها بار با وی در مورد توسعه ‌همه‌جانبه صحبت کردم تا جایی که از من دلخور شد زیرا من معتقد بودم توسعه به همراه تورم به ضد توسعه تبدیل می‌شود و همینطور هم شد در دوره دوم دولت هاشمی تورم انقدر بالا زد و به تورم 49 درصدی رسید که به وی مرقوم شد توسعه فیزیکی را رها کند و به کنترل نقدینگی بپردازد و موفق هم نشد در ابتدای دولت هاشمی دلار 150 تومان بود آخر دولت وی 450 تومان شد و در مقطعی به 700 تومن هم رسید و سروصدا در کشور شد و تظاهرات صورت گرفت و نگرانی ایجاد شد و چون نتوانست نگرانی را بر طرف کند نقدینگی را توسعه داد.

تورم تنها متعلق به دولت سازندگی نیست تمامی دولت‌ها ظرف 120 سال گذشته با آفت تورم روبه‌رو بودند و نمی‌توانستند شرایط را مدیریت کنند تنها روی کار می‌آمدند با توزیع نقدینگی تقسیم غنائم کرده و به جامعه تزریق می‌کردند لذا این 90 رئیس‌جمهور و نخست وزیری که طی این 120 سال بر سر کار آمدند هیچ‌کدام خوش‌نام نرفتند و همه آن‌ها منکوب رفتند. برای اینکه بگویم مدیریت این دولت‌ها توان حل مسأله را نداشت برای شما مثالی می‌زنم امیدواریم این مصداق کفایت کند ما یک ملت 80 میلیونی داریم و جمعیت کشور ترکیه نیز 80 میلیون است این دو کشور همسایه، هم‌کیش و هم‌فرهنگ هستند همیشه هم هر دو کشور در داخل گرفتاری داشتند و خلاصه بسیار مشابه هستیم ترکیه روزی یک میلیون بشکه نفت از خارج می‌خرد و 50 الی 70 میلیون متر مکعب هم گاز می‌خرد وارد کشور کرده تولید می‌ کند می‌ فروشد پول نفت و گاز را می‌دهد و این کشور آنچه مقایسه می‌شود موفق‌تر از ایران است در حالی که ما روزی چهار میلیون بشکه نفت و معادل همین مقدار هم گاز می‌فروشیم و پولی بابت نفت و گاز هم نمی‌دهیم از زمین استخراج می‌کنیم اما ترکیه باید نفت و گاز را بخرد و پولش را بدهد ایران بابت این نفت و گاز پول نمی‌دهد اما اقتصاد ایران از اقتصاد ترکیه عقب افتاده‌تر، تفاوت در مدیریت و در روش اداره کشور است.

دولت‌ های ایران دولت‌های متورم و هزینه‌بر هستند و مدیریت آن‌ها بر اساس مدیریت پاسخگو نبوده و مدیریت‌ های سیاسی بوده است از گردن خود مشکل را رد می‌کردند و بر گردن دیگری می‌انداختند همین مقایسه نشان می‌دهد مشکل ایران مشکل مدیریتی است و نه مشکل ملی و مردمی، مردم مشکل ندارد مدریت‌ها توان اجرای مدیریت و توان دفاع از خود را ندارد دچار مشکل شدند با این وجود هر کسی نتواند کارش را انجام دهد زیر سؤال می‌رود. کشور ایران ثروتمند و وضعیتش خوب است اما وضع مدیریت و اداره کشور بسیار بد است و ما در کشور گفتاری و بحران نداریم، بلکه مدیریت کشور در بحران است

ایران با وجود آنکه کشور ثروتمندی است و روزی چهار میلیون بشکه نفت و 600 الی 700 میلیون متر مکعب گاز تولید می‌کند این درآمد در دستان مدیران می‌رود به جای آنکه آن را به رضایت مردم تبدیل کنند به عدم رضایت از خودشان تبدیل می‌کنند کشور نه فقیر و نه گرفتار است دولت‌ها و مدیریت‌ها گرفتار هستند.

*شاخص‌های دولت اصلاحات را چگونه ارزیابی می‌کنید و اثر این دولت بر شرایط کنونی چگونه است؟

دولت مرحوم هاشمی با نفت بشکه‌ای 18 دلار ختم شد وقتی دولت اصلاحات برسرکار آمد قیمت نفت روی 30 الی 40 دلار رفت و وضع بهتر شد و هزینه‌های دولت هم بالا رفت دولت خاتمی که گفت‌وگوی سیاسی و جریان اجتماعی را تقویت می‌کرد وقتی سر کار آمد دلار از 450 تومان به 1000 تومان رسید و کشور دچار مشکل شد در دولت دوم اصلاحات که وضع فروش نفت خوب بود نفت دچار مشکل شد جریانات سیاسی در دولت بحث عبور از خاتمی را مطرح کردند و رابطه آن‌ها بهم خورد.

همه دولت‌های گذشته تا کنون سر سالم به‌در نبردند و گرفتار شدند برای مردم مقایسه جزو بایسته‌های اجتماعی است و هر دولت را با دولت قبل خود مقایسه می‌کنند شما وقتی با ابزار فیزیکی و سخنرانی به دفاع از خود می‌پردازید این سرگرمی خوبی است اما کفایت نمی‌کند درست است که حق حاکمیت، حق قدرت سیاسی و حق احزاب سیاسی اصل است اما هیچکدام بیانگر رضایت عامه نیستند ما جمهوری اسلامی را نتوانستیم کامل اجرا کنیم جمهور یعنی تمام مردم و اسلام یعنی رضا و تسلیم وقتی که دیدید مردم پشت کردند بدانید رضایت ندارند.

*به بررسی دولت احمدی‌نژاد اگر بخواهیم بپردازیم شاخص این دولت که نتیجه آن را اکنون می‌بینیم چه است؟

متاسفانه بی‌برنامگی و به هم‌ریختگی در این دولت به مراتب از دولت‌های دیگر بدتر بود. برخی سیاست ها که می توانست زمینه بهبود شرایط معیشتی را فراهم کند بر پایه همین بی برنامگی ها نتیجه نداد و در پاره ای اوقات نیز نتیجه عکس داد.

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: