صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۵:۲۴ - ۰۳ فروردين ۱۴۰۰ - 2021 March 23
کد خبر: ۸۱۶۲۹

اعترافات میلاد حاتمی: درگیری‌ها ساختگی بود

اعترافات میلاد حاتمی مورد توجه کاربران قرار گرفته است. حاتمی می گوید همه چیز ساختگی و زیر نظر فرشید بوده است.

به گزارش راهبرد معاصر؛ با گذشت چند روزی از تحویل میلاد حاتمی حالا برخی سایت ها اعترافات او را منتشر کرده اند که ظاهرا قرار است به صورت مفصل تری منتشر شود. بخشی از اعترافات میلاد حاتمی را در ادامه می‌خوانید:

تمام سایت دارها، خدنگ فرشید امیر شقاقی و پدرش سعد الله بودند. این دو نفر خانه، ماشین و وسایل را برای ما اجاره می کردند و ماهیانه تنها 20 درصد از پول هایی که از مردم می زدیم به حساب ما واریز می شد.
80 درصد پول ها توسط فرشید مستقیما از سایت برداشت می شد.
نه تنها من بلکه همه شاخ های سایت دار چیزی به اسم برد در سایت نداشتیم و اگر کسی مبلغ بالایی برنده می شد حساب آن را در جا بلاک می کردیم.


هرچند ماه یکبار برای اینکه آدرسمون لو نره فرشید برایمان خانه و ماشین اجاره می کرد.
تمام چالش هایی که برگزار کردیم و تمام کسایی که دابسمش ارسال می کردند فقط و فقط به خاطر پول هایی بود که فرشید می داد تا در عوض پول ما برای کلیپ ارسال کنند تا مخاطبان چنین محتوایی را جذب کنیم.
من از خودم هیچی نداشتم هرچه میدید کرایه و رنت بود. نه تنها من بلکه همه سایت دارها از جمله داوود، مسعود، دنیا، پویان، ساشا و..

حاتمی در مورد ماجرای افشانی هم توضیح می دهد. به گزارش وقت صبح در ویدئو و پست هایی که منتشر شده آمده است که:

محسن افشانی علیه ما سایت دارها خیلی پست زد وقتی آمار را دادند که برای مسافرت به ترکیه آمده به همراه دایی یک باغ کرایه ای کردیم و انداختیمش تو ماشین و به سمت باغ رفتیم.
هدف فرشید ترسوندن کسایی بود که علیه ما پست می زدن من فقط اجرا کننده بودم.
محسن را به زور مجبور به عذرخواهی کردیم خیلی مقاومت کرد اما ده نفر دورش را گرفتیم.
یکی از علت هایی که روی ما زوم شدند کلیپ محسن افشانی بود که پشیمانم ازینکه وی را ربودیم.
تمام درگیری های ما ساختگی بود و ما فقط اجرا کننده بودیم.
مغز متفکر فرشید و پدرش بودند آنها می گفتند فلان کار را بکنید امروز رو بورسه و باید می کردیم.

حاتمی در پایان گفته هیچوقت فکر نمی کرده گیر بیافتد.

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: