صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

میقات مدیا

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۰:۲۴ - ۱۳ دی ۱۳۹۶ - 2018 January 03
کد خبر: ۸۷

گام‌های دولت ترکیه برای احیای امپراتوری عثمانی

اردوغان، مدتی است که با مدیریت اقتصادی نسبتا موفق و سیاست های خاص خود، توانسته محبوبیت زیادی در میان افکار عمومی جهان اسلام بدست آورد و با تکیه بر همین موضوع، نفوذ منطقه ای خود را گسترش داده است.

به گزارش راهبرد معاصر؛ ترکیه کشوری است که ریشه در امپراتوری عثمانی دارد و به صورت رسمی پس از جنگ جهانی دوم بوجود آمده است. در زمان موسس ترکیه نوین، آتاتورک، این کشور تا حدودی به ثبات اقتصادی، فرهنگی و سیاسی رسید و توانست گام های توسعه را به مرور بر دارد. اما پس از او، ترکیه عمدتا درگیر بی ثباتی بوده به نحوی که تنها از دهه 1960 تا 2002، 4 کودتا در این کشور رخ داد. وقوع این بی ثباتی ها، زمینه لازم برای پیشرفت آنکارا در مسائل گوناگون را از بین می برد و از همین رو، در این عصر، ترکیه نتوانست به اندازه ظرفیت های ژئوپلیتیکش نقش ایفا کند. اما از سال 2002، پس از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه، ترکیه در مسیر قدرت به سرعت پیش رفت و امروزه یک قدرت منطقه ای قطعی محسوب می شود که گام به گام بر دامنه نفوذ خود در جهان اسلام می افزاید. در علل این پیشرفت ها برای دولت عدالت و توسعه می توان موارد زیر را برشمرد.


سیاست غرب گرایی

ترکیه، در منطقه بسیار مهم غرب آسیا واقع شده و از این رو، غرب همواره به دنبال آن بوده تا با امتیاز دادن به این کشور، آن را به دامن خود بکشاند. حزب عدالت و توسعه علی رغم این که شعارهای اسلامی تندی می داد، ولی یکی از جدی ترین احزاب در وارد کردن این کشور به اروپا بوده است. یکی از اولویت های سیاست خارجی آنکارا تحت هدایت حزب عدالت و توسعه عضویت در اتحادیه اروپا بوده و از همین رو، این دولت حاضر شده، بسیاری از موارد درخواستی اتحادیه اروپا جهت عضویت را بپذیرد و اجرا کند. اجرای بخش بزرگی از سیاست های درخواستی اتحادیه اروپا باعث شد، غرب در زمینه اقتصادی و سیاسی، گام های زیادی برای تقویت ترکیه بر دارد. در کنار بحث اتحادیه اروپا نباید از یاد برد که ترکیه عضو ناتو است و همین مسئله، تا حد زیادی در حیطه امنیت نظامی، آنکارا را تامین می کند. بر این اساس می توان گفت ترکیه با نزدیکی به غرب، توانست برخی امتیازات اقتصادی و سیاسی از این جبهه بدست آورد و همزمان در مسیر پیشرفت های سیاسی خود، با مانع جدی روبرو نشود.


پیشرفت اقتصادی

دولت ترکیه توانست با ایجاد تحول در صنعت منسوجات، گردشگری و با جذب سرمایه خارجی، یک جهش اقتصادی را به نمایش گذارد که در نتیجه آن، وارد 20 اقتصاد برتر جهان (گروه 20) شود. در بین سال‌های 2002 تا 2012، فقر مطلق در ترکیه از 13 درصد به 4.5 درصد کاهش پیدا کرده و فقر متوسط از 44 درصد به 21 درصد رسیده است. بانک جهانی معتقد است بخش خصوصی در سال 2016 هم همچنان بزرگ‌ترین عامل رشد اقتصادی ترکیه باشد. پیشرفت اقتصادی ترکیه، زمینه لازم برای بسیاری از اقدامات برون مرزی را فراهم آورده و برای دستگاه های عمل کننده، بودجه لازم را فراهم می کند.


دیپلماسی عمومی فعال

دولت ترکیه، مدت هاست که در زمینه دیپلماسی عمومی، فعالیت های شایان توجهی داشته است. این دولت اولا با رسانه های خود، به خصوص سریال ها، بخش بزرگی از جامعه مخاطبان منطقه را به سوی خود جلب کرده است. ثانیا به مناطق بحران زده ای همچون آفریقا، عراق وسوریه، کمک های انساندوستانه می فرستد و این کمک ها را با استفاده از ابزار رسانه برجسته می کند. همچنین با تاکید بر مضاهر فرهنگی خود همچون موسیقی ترک، مولانا (که ادعای مالکیت آن را دارد) و ...، توانسته ذهنیت مثبتی از خود در ذهن بسیاری از شهروندان مسلمان ایجاد کند.


ارائه وجهه ی حامی مظلومان و دشمن ظالمان

دولت ترکیه، به رهبری شخص اردوغان، همواره در مسائل جهان اسلام فوری عمل کرده و بر خلاف سیاست های اعمالی اش، سیاست های اعلامی جذابی داشته است. در جریان فلسطین، دولت ترکیه کشتی مرمره را برای شکستن حصر غزه فرستاد و حمله رژیم صهیونیستی به این کشتی و شهادت چند تن از مسلمانان، پیروزی برای سیاست خارجی ترکیه به همراه آورد چراکه ملت های مسلمان، این اقدام قهرمانانه را منبعث از دولت ترکیه دیدند. همچنین کمی پس از این قضیه، اردوغان با اعمال سیاست ظاهری مقتدرانه و قطع روابط دیپلماتیک، چهره ای کاریزماتیک از خود نشان داد که به شدت ضد استکبار صهیونیست هاست و حامی ملت مظلوم فلسطین است. اردوغان متاثر از این جریان، در اجلاس داووس حتی صحبت های شیمون پرز را در برنامه ای زنده قطع کرد و اعتراض شدید خود را به اقدام رژیم صهیونیستی اعلام کرد. در جریان واگذاری قدس به رژیم اشغالگر توسط ترامپ هم باز صدای ترکیه بلند تر از دیگر کشورهای مسلمان بود و برگزاری اجلاس شورای همکاری اسلامی به درخواست اردوغان، و همچنین جلسه مجمع عمومی در ضدیت با تصمیم ترامپ و تصمیم غاطبه اعضا، همگی با نام ترکیه گره خورده بود.
علاوه بر مسئله فلسطین، ترکیه در مسائل سایر نقاط جهان اسلام هم فعال بوده است. به عنوان مثال، در قضیه کشتار مسلمانان میانمار، این ترکیه بود که اولین بار به این مسئله پرداخت و علاوه بر ارسال کمک های بشردوستانه، تلاش های دیپلماتیک بسیاری برای حل این بحران به خرج داد. هیچ یک از مقامات کشورهای مسلمان در سطح ترکیه برای نجات مسلمانان میانمار نکوشیدند (البته در ظاهر). بنابراین، ترکیه با سیاست خارجی اعلامی تهاجمی ضد رژیم صهیونیستی و امریکا، توانسته از خود وجهه ای "استکبار ستیز" و "حامی مظلومان" به نمایش بگذارد.


نمایش اقتدار

دولت ترکیه، از سال 2009 رفتارهای مقتدرانه ای از خود نشان می دهد. دولت عدالت و توسعه به ویژه با رشد شخصیت کاریزماتیک اردوغان، توانسته وجهه ای مقتدر از خود به نمایش بگذارد. به عنوان مثال، در جریان سرکوب کودتای سال 2016، اردوغان چهره ای بسیار کاریزماتیک از خود نشان داد و رجزهای سیاسی بلندی می خواند. همچنین در جریان خنثی سازی کردهای عراق، باز هم اردوغان رجزهای سیاسی بلندی خواند. اقداماتی از این دست، باعث می شود که دولت ترکیه، و به ویژه شخص اردوغان، به صفت "مقتدر" مزین شوند. بحث قطر هم یکی از مواردی بود که ترکیه با ورود نظامی خود، به نوعی دامنه اقتدار منطقه ای خود را گسترش داد. اکنون، سودان هم به دامنه اقتدار ترکیه اضافه شده و این کشور یک جزیره سودان در دریای سرخ را تحویل گرفته که احتمالا در آن، پایگاه نظامی دایر کند.


موانع پیش روی قدرت گیری ترکیه

علی رغم وجود شرایط و اقدامات مناسب برای رشد قدرت ترکیه، موانعی هم برای رشد قدرت این کشور وجود دارد. که در ادامه به آن ها اشاره می کنیم.


نفاق در سیاست خارجی

دولت ترکیه با وجود سیاست اعلامی تهاجمی ضد امریکا و رژیم صهیونیستی، با هر دو این بازیگران، رابطه حسنه اقتصادی دارد و هرگز حاضر نیست این رابطه را قطع کند. آنکارا هنگامی که روابط سیاسی خود را تل آویو را بر سر کشتی مرمره قطع کرده بود، روابط اقتصادی خود را گسترش داد؛ هنگامی که به شدت از مقابله با جدایی طلبی کردهای عراق سخن می گفت، واردات غیر قانونی نفت از اقلیم را افزایش داد؛ حتی زمانی که ترامپ اعلام کرد که سفارت را به قدس منتقل می کند، اردوغان تهدید کرد که "روابط دیپلماتیک" و نه روابط اقتصادی را قطع خواهد کرد. تمام این موارد نشان می دهد که ترکیه بر خلاف شعارهایش، اولویت خود را اقتصاد می داند و حاضر نیست به خاطر تفکراتش، اقتصاد خود را دچار بحران کند. این تناقض گفتار و عمل باعث می شود در دراز مدت، اعتماد افکار عمومی هوشیار به جلوه استکبار ستیز و حامی مظلوم ترکیه از بین برود.
به منظور مقابله با این عامل، دولت ترکیه تلاش دارد روابط تجاری خود با بازیگران استکباری را مسکوت بگذارد تا افکار عمومی به آن توجه نکنند.


توسعه طلبی آشکار

دولت اردوغان، گاه اقداماتی را انجام می دهد که علنا دخالت در امور داخلی سایر کشورهاست و باعث می شود این دولت، در چشم شهروندان مسلمان سایر کشورها، با سوء ظن نگریسته شود. به عنوان مثال، ترکیه با وجود مخالفت دولت عراق، در پایگاه بعشیقه نیرو پیاده کرده است. یا ترکیه گاه و بیگاه علیه مسئولین ایرانی، حزب الله، حوثی ها، حشدالشعبی، دولت سوریه و ... سخن می راند.
به منظور مقابله با این عامل، اردوغان به سوی بازیگران بومی کشورهای هدف خود می رود که اوپوزیسیون دولت مرکزی هستند. مثلا استقرار در پایگاه بعشیقه به بهانه درخواست پیشمرگه انجام شد.


تنش در روابط اروپا – ترکیه

اکنون غالب اتحادیه اروپا مخالف اردوغان هستند و او را یک شخصیت تمامیت خواه می دانند. این مسئله باعث اعمال فشار دیپلماتیک از سوی اتحادیه اروپا به ترکیه می شود و می تواند تا حدی از سرعت آن در مسیر کسب قدرت بکاهد.
به منظور مقابله با این مسئله، آنکارا تلاش داشته با کشورهای اروپای شرقی روابط مستحکم تری داشته باشد تا با تکیه بر کمیت کشورهای فقیرتر اتحادیه اروپا بر کیفیت کشورهای ثروتمند و مخالف اردوغان فائق آید.


فاصله گرفتن از امریکا

به دلیل حمایت های امریکا از کردهای سوری، اردوغان روابط دولتش با کاخ سفید را سرد کرده است و در نتیجه، سطح حمایت های واشنگتن از آنکارا کاسته شده است.
برای جبران این موضوع، اردوغان به روسیه نزدیک شده تا هم از امریکا و هم روسیه امتیاز بگیرد.


مخالفت های محور ریاض

محور ریاض بر سر قضیه قطر و دولت مرسی، با ترکیه به مشکل بر خورده است و اکنون روابط این دو رو به سردی است. در تازه ترین تحرکات در این راستا، وزیر خارجه اماراتی توئیتی ضد یکی از پادشاهان عثمانی زد که به دلیل تعصب دولت اردوغان به عثمانی ها، با واکنش تند وزارت خارجه این دولت مواجه شد.
به منظور مقابله با این موضوع، دولت اردوغان در دو محور اقدام می کند. اولا قدرت خود را بسیار بالاتر از محور ریاض می بیند و با تکیه بر نیروهای نظامی و گسترش نفوذ منطقه ای خود به غرب و شرق عربستان، عرض اندام می کند و ثانیا همه پل ها برای بهبود روابط را خراب نمی کند. نخست وزیر ترکیه به تازگی به عربستان سفر کرده و دولت اردوغان همواره خواهان حل مسالمت آمیز بحران قطر بوده است و مواضع تند برای دفاع از دوحه اتخاذ نکرده است.


معضل کردی

کردهای ترکیه اکنون جمعیت رو به رشدی دارند و نرخ باروروی آن ها بالا تر از نرخ متوسط جمعیت ترکیه است. این بدان معناست که در آینده جمعیت اپوزیسیون دولت مرکزی ترکیه بیشتر از جمعیت طرفداران آن خواهند بود و از همین رو، توسعه طلبی آنکارا از درون با چالش مواجه می شود.
به منظور مقابله با این مسئله، دولت اردوغان سعی داشته تا باروری در میان زوج های ترک را بالا ببرد که البته تا کنون چندان موفق نبوده است.


جمع بندی

می توان با تکیه بر داده های بالا به این نتیجه رسید، که ترکیه بدون شک یکی از قدرت های منطقه ای جهان اسلام هست و خواهد بود و برای وارد شدن به معادلات جهان اسلام، نیاز است تا مواضع این بازیگر را در نظر داشت. دولت اردوغان بدون شک اکنون به دنبال تبدیل شدن به رهبر جهان اسلام است و توانسته برای این منظور، وجهه نسبتا محبوبی در بخش قابل توجهی از شهروندان مسلمان جهان بدست آورد. انتظار می رود ترکیه در میانمدت همچون محور ریاض، ضد نفوذ منطقه ای ایران اقدام کند و در این راستا، بهترین راه برای مقابله، تقویت دیپلماسی عمومی به ویژه دیپلماسی رسانه ای جمهوری اسلامی ایران، تقویت بنیه های اقتصادی و پیدا کردن راهکار برای کاهش روابط تجاری با ترکیه است.

نظر شما