به گزارش "راهبرد معاصر"؛ هر عقل سلیمی می داند سخن گفتن از مصادیق انتخابات 1400 زود است، اما برخی جریانهای سیاسی اصرار به طرح کردن مباحثی حول محور این کارزار سیاسی در این بازه زمانی دارند. همین چند روز پیش بود که الیاس حضرتی قائم مقام حزب اعتماد ملی سخن از حضور عارف و جهانگیری در انتخابات 1400 کرده بود: « آقای عارف مصمم است در انتخابات 1400 کاندیدا شود، آقای جهانگیری قاعدتاً باید بیاید و علاوه بر اینها نفرات دیگری هم هستند".»
در این حال حسن رسولی عضو شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان و عضو شورای شهر پایتخت، حضور معاون اول دولت اصلاحات در انتخابات را با شرط و شروط همراه کرد: «اگر مجموعه شرایط مهیا باشد احتمال میدهم دکتر عارف نامزد شوند، اما با این حال نمیتوان کاندیداتوری ایشان را قطعی دانست.
اگر شرایط مهیا باشد و چالشهایی که امروز مردم با آن مواجهند رفع شده باشد، احتمال نامزدی آقای عارف وجود دارد!» پیششرطهای نامزدی احتمالی عارف در انتخابات 1400و گره زدن آن به رفع مشکلات مردم به نوعی اذعان اصلاح طلبان به مطالبه گری مردم از این جریان سیاسی است. موضوعی که بارها صادق زیباکلام بران تاکید کرده و گفته اصلاح طلبان باید پاسخگوی رفتار دولت روحانی به افکارعمومی باشند. این چهره اصلاح طلب در حالی فاصله گذاری با دولت را برنمی تابد که بسیاری از چهره های شاخص این جریان در خلاف این مسیر گام برمی دارند و عملا رفتار سیاسی اردوگاه اصلاحات نافی این اظهارنظر زیباکلام است.
به نظر می رسد با وجود اینکه جریان اصلاحات تلاش می کند سفره خود را ازدولت جدا کند، اما در عمل شاهد هستیم این جریان سیاسی نتوانسته در کتمان حقیقت موفق ظاهر شود و در پشت پرده های تعیین کننده جهت ظهور و بروز انتخاباتی، به این نکته توجه می شود که اگر قرار به حضور با گزینه مستقیم است می بایست " چالشهایی که امروز مردم با آن مواجهند رفع شده باشد" تا بتوان شانسی برای پیروزی در انتخابات 1400 متصور بود.
اصلاح طلبان بارها و بارها از مضرات ورود زودهنگام به میدان انتخابات سخن گفته اند، اما حالا قصه تا حدودی فرق کرده است. تاخت و تاز زودهنگام در میدان انتخابات به اصلی ثابت در رفتار سیاسی اصلاح طلبان مبدل شده است تا شاید بتوانند ضمن سنجش جامعه نسبت به گزینه های مدنظرشان، خود را از حالت انفعال و دفاعی نسبت به هجمه مطالبه گری افکارعمومی خارج سازند.
اما این موضوع و حرکت بر این مدار، لاجرم آفت هایی نیز به دنبال دارد. ریزش هایی که ممکن است به واسطه نگاه منفی جامعه نسبت به دغدغه های سیاسی جریان اصلاحات در وانفسای مشکلات متعدد معشتی و اقتصادی رخ دهد.
به همین دلیل است که محسن هاشمی، رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران، مجید انصاری، از اعضای مجمع روحانیون مبارز و رسول منتجبنیا، از اعضای سابق حزب اعتمادملی، متفقالقول بر این اعتقاد هستند که بحث انتخابات بهطورکلی در شرایط فعلی کشور بلاموضوع است. به گفته این چهرهها، مباحث و موضوعاتی که کشور و مردم با آن دستبهگریبان هستند، آنقدر متعدد و مهم است که بهتر است بهجای طرح موضوعاتی که زمان و مکان آن هنوز نرسیده، فضای کشور را به سمت اختلافات انتخاباتی سوق نداد.
اما موضوع برای اصلاح طلبان تا حدودی فرق می کند. در شرایطی که سنسورهای جامعه تحت هیچ شرایطی امواج سیاسی اصلاح طلبان را به دلیل بدعهدی های پی در پی دریافت نمی کند، گاهی وقت ها لازم است دست به رفتارهای انتحاری و پرریسک زد تا شاید آب رفته به جوی بازگردد و به موازات آن طیفی دیگر دست به نقد و لزوم همراه سازی با مردم بزند.