به گزارش راهبرد معاصر؛ تحولات اخیر در سطح رهبران طالبان در قالب درگیری هایی که بین جناح ملا برادر و جريان شبکه حقانی رخ داد، نشان داد اختلافات در بین طالبان عمیق تر از آنچه نشان داده می شود، است. واقعیت این است که ملابرادر که به عنوان یک طالب میانهرو و ویترین این جریان به جهانیان معرفی شده بود، نتوانسته رویکرد تعادل خواهانه و متعادل خود را به بدنه طالبان تسری دهد.
این موضوع باعث شد در شکل گیری دولت، هنگامی که آقای ملابرادر مخالف تشکیل یک حکومت کاملاً طالبانی بود و طرفدار این موضوع بود که دولت مشارکتی با حضور همه اقوام حتی زنان در افغانستان شکل بگیرد، وی توسط گروه های طالبانی به راحتی از صحنه حذف شد، ضمن اینکه شایعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه آقای ملابرادر زخمی یا کشته شده است.
هر چند در فایل صوتی بیرون آمده، ادعا میشود صدای آقای ملابرادر است که بیرون از کابل مشغول یکسری رایزنیها است. در مجموع امروز بین مواضع اعلامی طالبان که معمولاً از کلام ملابرادر منتشر میشد و آنچه که در صحنه میدانی اعمال شده، تفاوت های بسیار آشکاری را میبینیم. یعنی فعالیت های طالبان در عمل نشان داده، طالبان همان طالبان دهه هشتاد است. تغییری در آنها رخ نداده، اگر تغییری رخ داده در برخی از شخصیت ها همانند ملابرادر اتفاق افتاده است. آن هم ملا برادری که هشت سال را در زندان آی اس آی پاکستان به سر برده بود از ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۸ که با واسطه گری آمریکاییها آزاد شد و ریاست تیم مذاکره کننده در قطر را برعهده گرفت.
از این رو می توان نتیجه گرفت اتخاذ هر گونه استراتژی روی طالبانی که امروز نمایندگی آن را نه ملا برادر، بلکه بدنه طالبان و شرایط حاکم بر افغانستان به ویژه در کابل نمایندگی میکند، به بنبست خواهد خورد. یکی از موضوعاتی که موجب چالش بین ملا برادر و شبکه حقانی شده، موضوع مذاکرات و توافق با مقاومت ملی در پنجشیر بود. ملا برادر وعده داده بود و پذیرفته بود که به هیچ عنوان نباید به پنجشیر حمله شود و مسئله پنجشیر نباید از طریق راه حل نظامی حل شود، لذا این موضوع باید از طریق مذاکره و گفتگو حل و فصل شود.
در حالی که بعد از درگیری طالبان با پنجشیر مشاهده کردیم با حضور رئیس آی اس آی، سیدحمید در کابل، ملا برادر از صحنه خارج میشود و همچنین عملیات نظامی گسترده با کمک نیروهای مستشاری پاکستان در پنجشیر اجرا میشود و اتفاقاتی شکل میگیرد که مورد انتقاد همه افکار عمومی در منطقه و داخل افغانستان است. در همین ارتباط شاهد بدرفتاری طالبان در برخورد با تظاهرات و از جمله در قندهار که مرکزیت طالبان محسوب میشود بودیم. در نهایت مردم را مجبور کردند که خانه های خود را تخلیه کنند. در مناطق هزاره نشین و شیعیان نیز شاهد چنین برخوردهایی هستیم که مردم را به تخلیه سریع منطقه تهدید کردند. موضوعی که نشاندهنده پاکسازی قومی، رفتارهای هژمونیک و توسعهطلبانه شبکه حقانی و طالبانی است که در این چارچوب مسائل افغانستان را مدیریت می کنند.