به گزارش راهبرد معاصر؛ در زمینه و بستری جهانی که فرهنگ جهانی مدرن برآن حاکم است چگونه میتوان تمدن اسلامی را احیاء کرد؟ و چطور میتوان تضاد بین فرهنگ اسلامی و فرهنگ مدرن غربی (مدرنیتۀ آمده به جهان اسلام) را با هم یکجا جمع کرد و آنگاه سخن از فرایند تمدن توحیدی در میان مسلمانان مطرح کرد؟ در نگاه نخست به نظر میرسد که اساسا مقابله با فرهنگ جهانی ناممکن و نشدنی است و چون فرهنگ جهانی مدرن از پشتیبانیهای نظام سرمایهداری و کمپانیهای دنیای غرب برخوردار است، مسلمانان نمیتوانند به آسانی خود را از قید آن رها کنند.
اما از منظر اسلامی حرکت تمدنی همواره با فعل و اراده انسانی تغییر نمیکند و انسان در ظهور و سقوط تمدنها دارای قدرت نیست. در این بین، گاه حرکت تمدنی با مباشرت خداوند در تاریخ و با ورود مستقیم خدا در زمین و زمان رخ میدهد و خدا خود راه دیگری باز میکند.
ظهور پیامبران و ارسال رسل نمونهای از دخالت مستقیم خدا در حرکت تاریخی انسان است و حرکت و جهت حرکت انسان را در تاریخ تعیین و تقدیر میدهد. اکنون آنچه که در اربعین و فرهنگ اربعین رخ میدهد، نه کارانسان بلکه کار خداست و آنچه که در تاریخ انسان معاصر در حرکت بزرگ اربعین در حال شکل گیری است ظهور غیب در پهنای حرکت انسان و بروز امدادهای غیبی در مقیاس جهانی است.
در واقع، پدیدۀ اربعین یک مدد الهی و امداد غیبی است که میتواند بشر درمانده در انسداد مدرنیته و فرهنگ جهانی و بیروح مدرن را رها کند و راهی برای شکل گیری فرهنگ جهانی و الهی فراروی انسان کنونی باز کند.
ظهور اربعین میتواند به دو صورت با فرهنگ مدرن جهانی و فرایند مدرنیزاسیون فرهنگی در جهان اسلام مقابله کند: یک به صورت تدریجی و جزء به جزء و دوم به صورت کلی، سریع، و سیلآسا.
در حالت اول، عناصری از فرهنگ مدرن و سوغات مدرنیتۀ غربی برای جهان اسلام وجود دارد که اربعین و تمرین اربعین میتواند با هریک از این عناصر و مسائل مدرن در جهان اسلام مقابله کرده و راه تسری آلودگیهای فرهنگی مدرن در جهان اسلام را ببندد:1- سکولار بودن فرهنگ مثلا مدرنِ آمده به دنیای اسلام.اربعین به جهت اینکه ذاتا پدیدهای دینی است نه فقط خود سکولار نمیشود (البته شاید افراد سکولار در آن شرکت کنند و زوار سکولاری هم در اربعین حضور یابند) بلکه بر دامنه دینی بودن، اخلاقی و معنوی بودن آن نیز میافزاید.
اینکه جریانی در ایران نسبت به اربعین غفلت میکنند و عمدا اراده دارند که نور اربعین را به بهانههای مختلف خاموش کنند به موجب کارکردهای ضدّ سکولارِ اربعین در دنیای امروز است که به بازگشت دین به صحنه زندگی سرعت و شدت میبخشد و پروژههای سکولارسازی را نقش بر آب میکند.
دوم دگرستیزی فرهنگ سکولار. دیگری و غیریتی که در فرهنگ مدرن همواره مطرود و مغضوب واقع میشود، گاه دیگری دینی (اسلام در برابر مسیحیت) است، گاه دیگری تمدنی (تمدن غرب در برابر تمدن شرق) و گاه دیگری فردی است. در برابر این دیگرستیزی، آنچه اربعین به ارمغان میآورد نوعی از دیگرگرایی و عشق به دیگریِ انسانی در نظام «زائر خادم»ی است. به بیان دیگر، اربعین نه فقط «اخوت ایمانی» و «اخوت اسلامی» و حتی «اخوت دینی» را بوجود میآورد، بلکه نوعی از «اخوت انسانی» را به نمایش میگذارد و این در شکلگیری یک اخلاق جهانشمول افقهای تازهای را میگشاید.
عنصر سوم در فرهنگ جهانی مدرن نوعی از تکثر و تنوع و چندگانگیهایی است که منجر به وضعیت اضطراب و بیشکلی می شود ولی آنچه در اربعین رخ میدهد نوعی از آرامش، قرار، ثبات، و پیوستگی در عین پویایی است.
تمرین اربعین و سلوک اربعین در زندگی کنونی موجب میشود که انسان امروز و مسلمان معاصر در برابر شکافها، خلاها و پارگیهای دنیای مدرن کمتر آسیب ببیند و وحدت و یگانگی الهی و بلکه یگانگی انسانی را بر گوناگونی و نسبیت انسانی و فرهنگی غالب کند. چهارمین عنصری که در فرهنگ مدرن جهانی وجود داردرنج و درد آمده از نداشتن ها است در حالیکه تقویت و تمرین ذکر رنجها و آلام قدسی شهدا و پیامبران و ائمه معصومین(ع) و خصوصا نمونه برجسته مصائب سیدالشهداء در عاشورا و سپس در اربعین موجب میشود نخست ما از رنجهای بیمعنای جامعه مدرن امروز رهایی پیدا کنیم و دوم نوعی از معناداری و وجود و داشتن را در صحنه زندگی اجتماعی تجربه کنیم. نکته جالب اینکه در این میان هر مقدار رنج بر زائر کربلا بیشتر عارض میشود، آرامش بیشتری روح و روان او را دربرمیگیرد.
آنچه از عناصر چهارگانه فوق گفته شد، اینکه هر یک از عناصر و مسائل فرهنگی مدرن درجهان اسلام در گفتمان اربعین به حاشیه میرود، و اینکه هر میزان هم اربعین در زندگیهای روزمره ما ساری و جاری میشود این عناصر آزاردهندۀ مدرن کاهش مییابند، همه در نگاه تدریجی و کارکردهای گام به گام اربعین در زندگی انسان مسلمان امروز است.
در نگاهی دیگر میتوان کارکردهای فوری اربعین را در سطح کلان جهانی دنبال کرد. به نظر میرسد برای حرکت فرهنگی سریع و برقآسا مهمترین عنصر نه عنصر رسانه و ارتباطات، بلکه عنصر «عشق و محبت» است که باید در جایی دیگر آن را شرح داد.
وجود عنصر عشق و محبت در کنار عنصر معرفت سرعت حرکتی اربعین را در ایجاد موج فرهنگی در سطح جهان و در جهت تغییرات سریع فرهنگی شدت میبخشد. به بیان دیگر اساسا عنصر حب و عشق انسانی و اجتماعی میتواند سرعت تمدنی امروز را به عشق الهی ـ انسانی با معنا و ماهیتی متفاوت پیوند دهد.