به گزارش راهبرد معاصر؛ با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در دهه 90 میلادی و تغییر در ژئوپلیتیک حوزه بالکان، قفقاز و آسیای مرکزی ما شاهد بازنگری جدی در سیاستخارجی ترکیه بویژه پس از روی کارآمدن حزب «عدالت و توسعه» هستیم. در دوران جدید تاکید بر گفتمان «نو عثمانیگری» سبب شده تا دیگر آنکارا خود را یک بازیگر عضو ناتو و متحد آمریکا تعریف نکند بلکه با نگاه ویژه به حوزه اوراسیا تصمیم گرفت تا رابطهاش با کشورهای همچون روسیه، ایران، چین، خاورمیانه عربی و شمال آفریقا گسترش دهد. در این راهبرد جدید، ترکها ضمن حفظ موقعیت نسبتا شکننده خود در بلوک غرب، «عمق راهبردی» و منافعشان را از شمال چین تا بوسنی هرزگوین دنبال میکنند. اوج این سیاست را میتوان خرید سامانه دفاع موشکی از مسکو دانست که البته با واکنش تند واشنگتن مواجه شد. در ادامه این گزارش به بررسی «بازی دوگانه» ترکیه با دو قدرت بزرگ جهان خواهیم پرداخت.
روز 29 سپتامبر رجب طیب اردوغان در دیدار همتای روس خود ولادمیر پوتین اعلام کرد که نه تنها خرید سیستم اس-400 را که منجر به تحریمهای آمریکا شد ادامه خواهد داد، بلکه در حال بررسی همکاریهای دفاعی راهبردی با مسکو در زمینههای توسعه موتورهای هواپیما، کشتی سازی و هواپیماهای جنگی است. این اظهارات مقامات ترک در حالی ایراد شد که چند روز پیش از این دیدار، آمریکا ضمن لغو قرارداد خرید و تولید مشترک جنگنده اف-35 با ترکیه، این کشور را از کنسرسیوم تولید این جنگنده پیشرفته کنار گذاشت. آمریکا دلیل مخالفت جدی خود را عدم هماهنگی این سیستم دفاعی با سیستم دفاعی موجود در ناتو عنوان میکند. در مقابل آنکارا که برای دریافت این جنگندههای فوق پیشرفته 1.4 میلیارد دلار پرداخت کرده است میگوید آمریکاییها هواپیماهای ما را تحویل دهند یا پولمان را بازگردانند. واشنگتن هم در مقابل اعلام کرده است که جنگندههای سفارش داده شده از سوی آنکارا را به یونان فروخته است! این اقدام به معنای تغییر موازنه در حوزه مدیترانه خواهد بود.
در دکترین جدید سیاست خارجی ترکیه، مسئلهای که بسیار حائز اهمیت است حفظ توازن راهبردی در روابط با بلوکهای رقیب در نظام بینالملل است. با آنکه در دوران بایدن ما نشانههایی از مخالفت دموکراتها با دولت اردوغان مشاهده میکنیم؛ با این حال ترکها به خوبی میدانند که برای حفظ موضع خود در برابر روسها در موضوعاتی همچون سوریه، لیبی و اوکراین، باید روابطشان با واشنگتن را حفظ کرده و تنشها با کاخ سفید را مدیریت کنند. نزدیکی بیش از پیش آنکارا به تلآویو و محور محافظهکار سنی منطقه در راستای بهره بردن از لابی قدرتمند ایشان در جهت کنترل تنشها با دولت بایدن است. با این حال ما شاهد شکست اهداف اردوغان و تیم همراهاش در سفر به نیویورک برای سخنرانی در مجمع عمومی سازمانملل متحد بودیم. در ماههای ابتدایی روی کارآمدن دولت جدید آمریکا نیز با فعال شدن لابی ارمنی بر ضد ترکیه، نسلکشی ارامنه توسط ترکهای عثمانی به رسمیت شناخته شد. مجموع این تحولات، کارشناسان مسائل ترکیه را به این جمع بندی میرساند که به احتمال زیاد این تحولات منجر به افزایش روابط راهبردی آنکارا با رقبا واشنگتن یعنی روسیه و چین میشود.
روسیه با درک فاصله گرفتن آنکارا از غرب؛ به دنبال حل اختلافاتش با اردوغان است. پیش از برگزاری اجلاس سوچی، پوتین ابراز امیدواری کرده بود تا با ترکها در زمینه به رسمیت شناخته شدن الحاق شبه جزیره کریمه و بازنگری در فروش هواپیماهای بدون سرنشین به «کیف»، به توافق برسد؛ اما ظاهرا ترکها از موضع خود عقب نشینی نکردند. در مقابل پوتین نیز با اهرم فشار خود در سوریه را فعال کرده و از ترکها خواست تا ادلب را ترک کنند. ظاهرا مسکو به صراحتا اعلام کرده است که تا زمستان، ادلب جزئی از خاک سوریه خواهد بود. در مقابل ترکیه مدعی است که حمله به ادلب میتواند بحران پناهندگان سوری را تشدید کرده و یک میلیون سوری را به سمت مرزهای این کشور رهسپار کند. این در حالی است که تا پیش از این 3.4 میلیون نفر مهاجر سوری به ترکیه مهاجرت کرده و همین موضوع سبب کاهش محبوبیت اردوغان در نظرسنجیها و افزایش فشار احزاب اپوزیسیون در آستانه انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی در سال 2023 شده است. در ابتدای بحران سوریه، ترکیه و آمریکا برنامه مشترکی برای سقوط بشار اسد دنبال میکردند؛ اما تمرکز واشنگتن بر همکاری با کردها جهت شکست داعش سبب جدا شدن مسیر این دو بازیگر در منطقه شامات از یکدیگر شد. این در حالی بود که حمایت از نیروهای کرد، خط قرمز آنکارا محسوب میشد. پس از این اقدام، آمریکاییها تصمیم گرفتند که وارد فرآیند گفتگوهای برقراری صلح و حفظ آتشبس با ایران و روسیه شوند و در گام بعدی سامانه اس-400 را خریداری کنند.
در دوران حاکمیت نئوکانها و دونالد ترامپ در کاخ سفید، دولت اردوغان تصمیم گرفت تا سیاستی مستقل از واشنگتن و ناتو اتخاذ کند. در این راهبرد جدید ما شاهد افزایش همکاری آنکارا با رقبای جهان غرب، بویژه روسیه هستیم. خرید سامانه اس-400 و همکاری با روسها در پیشبرد گفتوگوهای صلح در سوریه، نمونهای از سیاست گردش به شرق اردوغان است. مسکو برای آنکه این اتحاد را تقویت کند به ترکها اجازه داد تا برنامههای خود در شمال غرب سوریه را پیش ببرند و با سکوت معنادار در جریان جنگ 44 روزه قره باغ زمینه کمک ترکیه به آذربایجان را فراهم آورد. در مقابل، آمریکا برای مهار ترکیه علاوه بر تحریم این کشور، آنکارا را از برنامه تولید مشترک اف-35 کنار گذاشت. کشوری که در جهان دوقطبی به عنوان خط مقدم بلوک غرب در برابر جهان کمونیسم شناخته میشد، حال بیش از پیش به روسها نزدیک شده است. اکنون اردوغان با معادلهای چند مجهولی مواجه است. ترکها به خوبی میدانند که اگر بتوانند سیاست «موازنه » با تمام قدرتهای کلیدی و ایجاد موازنههای منطقهای را به خوبی پیش ببرند، آنگاه میتوانند زمینه تامین حداکثری منافع ملی خود را در منطقه اوراسیا فراهم آورند.