به گزارش «راهبرد معاصر»؛ سرانجام پس از فراز و فرودهای بسیار، انتخابات زودهنگام پارلمان عراق در روز یکشنبه 10 اکتبر 2021 با شرکت 41% از واجدین شرایط برگزار شد. با آنکه بسیاری از جریانهای عراقی، بویژه گروههای نزدیک به محور مقاومت، به نتایج انتخابات اعتراض دارند اما میتوان مقتدی صدر و (صدالبته) مصطفی الکاظمی را پیروز بزرگ انتخابات دانست. در سالهای اخیر و بویژه پس از تشدید تنشها میان تهران-واشنگتن ما شاهد موضعگیریهای متعدد مقتدی صدر علیه نیروهای مقاومت و نفوذ طبیعی ایران در عراق بودیم. موضعیای که به نظر میرسد حتی پس از پیروزی در انتخابات پارلمان نیز تغییر نکرده باشد. او پس از اعلام نتایج اولیه انتخابات خواستار آن شد که دولت عراق تنها بازیگر دارنده سلاح در عراق باشد. با این حال بسیاری از تحلیل گران معتقدند که مقتدی صدر را نمیتوان رجل ضد ایرانی دانست بلکه باید گفت که وی در برخی از موضوعات با تهران دارای اختلاف نظر است. وی همواره سعی کرده است تا خود را «روحانی شیعه عراقی» و شخصیتی «ملیگرا» نشان دهد که هیچ اقبالی به نیروهای خارجی ندارد. در ادامه این یادداشت به بررسی نگاه جریان صدر به ایران و محور مقاومت خواهیم پرداخت.
واقعیت آن است که مقتدی صدر از ابتدا منتقد ایران نبود. در دوران عراق پساصدام جمهوری اسلامی ایران تبدیل به بازیگر شماره یک تحولات بینالنهرین شد. بسیاری از کشورهای عرب منطقه مدعی بودند که آمریکا صدام را کنار زد اما هیچگاه به این موضوع توجه نکرد که این خلاء قدرت توسط بازیگر بزرگتر یعنی شیعیان عراق که عموما دلبسته به نظام جمهوری اسلامی هستند، پر خواهد شد. با این حال تهران برای رفع اتهاماتی همچون «تکمیل پروژه هلال شیعی» یا اشغال عراق توسط فارسها، رویکردی «عمل گرایانه» اتخاذ کرد. به همین دلیل ایران به جای حمایت از جریانات رادیکال شیعی همچون مقتدی صدر (که در آن دوران شخصیت ضد آمریکایی محسوب میشود) به سراغ تکنوکراتی به نام نوری المالکی رئیس حزب قانون رفت. نوری المالکی با آنکه فردی نزدیک به تهران محسوب میشد اما توانسته بود رابطه خوبی نیز با قدرتهای منطقهای و آمریکاییها برقرار کند و همین مسئله سبب ایجاد توازن در عراق شده بود. ایران در دورانی که ستاره اقبال مالکی در حال افول بود نیز به سراغ صدر نرفت و به جای آن از حیدرالعبادی حمایت کرد. چنین موضعگیریهایی بود که سبب شد تا به تدریج مقتدی صدر از ایران فاصله گرفته و مسیری دیگری را در سپهر سیاسی عراق دنبال کند. این فاصله را ما در جریان آشوبهای سال 2019 به روشنی مشاهده میکنیم که در آن صدریها به صراحت لب به انتقاد از ایران گشودند. با نگاهی به این پیشینه پر فراز و نشیب حال میتوانیم حدس بزنیم که جریان صدر پس از پیروزی در انتخابات به جای ائتلاف با جریاناتی همچون جریان الفتح، به سراغ ائتلاف با الحبوسی و بارزانیها برود.
کارشناسان مسائل منطقه و بسیاری از تحلیل گران حوزه عراق ممکن است این انتخابات را شکستی برای تهران بدانند اما واقعیت چیز دیگری است. با وجود عدم ارتباطات سیاسی قوی میان ایران و تیار صدری اما شخص مقتدی هیچگاه خود را دشمن ایران ندانسته است. او مدتها در قم به تحصیل علوم حوزوی پرداخته و حتی به شکل پنهان و آشکار به دیدار مقام معظم رهبری در تهران آمده است. این شواهد نشان میدهد که نوع رابطه ما با صدر از جنس روابط «صفر و صدی» یا حتی «عملگرایانه» نیست. این هنر شطرنج باز است که بتواند دست رقیب خود را بخواند و در موقع مناسب مهرهاش را حرکت دهد. مقتدی صدر دارای پایگاه مردمی است و اگر جریان مقاومت با وی به تفاهم نرسد آنگاه ممکن است در خیابانهای عراق شاهد جنگ خیابانی باشیم که در آن بزرگ ترین قربانی تشیع و شیعیان هستند. این همان سناریویی است که آمریکاییها و برخی کشورهای عربی آرزوی تحقق آن را دارند. در چنین شرایطی لازم است تا تهران ضمن استقبال از تشکیل دولت جدید عراق از جریانات نزدیک به تهران بخواهد تا روابط خود با بلوک پیروز در انتخابات را براساس احترام متقابل و تعالی عراق تنظیم کند.
فارغ از نگاه تهدید محور به پیروزی صدریها این نتیجه را فرصتی برای تهران جهت بهبود روابط با عربستان سعودی و متحدیناش در ریاض بدانیم. براساس اخبار رسمی و غیر رسمی منتشر شده در فضای سیاسی عراق، جریان صدر قصد دارد تا مصطفی الکاظمی را در پست نخست وزیری ابقاء کند. این یعنی عراق قصد دارد سیاست «موازنه مثبت» را با قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای ادامه دهد. با نخستوزیری مجدد الکاظمی باید منتظر تسریع مذاکرات تهران-ریاض و همچنین آغاز روند بهبود روابط با اردن و مصر باشیم.
پس از پایان رقابت 3200 نامزد، 21 ائتلاف و 109 حزب سیاسی، جریان صدر موفق شد تا قریب به 70 کرسی را به دست آورد. این نتیجه یعنی در سالهای پیش رو ما شاهد افزایش تاثیرگذاری این جریان سیاسی در سپهر سیاسی عراق خواهیم بود. بیشک شرایط موجود بهترین سناریو برای تهران نیست اما میتوان با درک درست میدان و سیاست ورزی منطقی، جلوی نزاع بیهوده میان گروههای شیعه و تقویت جریانات «ضد ایرانی» را در عراق گرفت. در نظر نگارنده نقش بزرگان عراقی-ایرانی در ترمیم روابط میان احزاب شیعی موثر و تعیین کننده است.