در هفته گذشته برخی فعالان ضد انقلاب با حضور در انگلستان اقدام به برگزاری دادگاهی نمادین کردند؛ آبان تریبونال نام جایی بود که برای بررسی اتفاقات آبانماه در لندن تشکیل شد و عدهای بصورت مجازی یا حضوری اقدام به شهادت دادن درباره حوادث آبان ماه دوسال قبل کردند.
آبان تریبونال که روز 24 آبان ماه در لندن به کار خود پایان داد، اگرچه نام دادگاه را بر روی خود گذاشته اما به لحاظ حقوقی و قانونی فاقد هرگونه صلاحیت بود و اعتباری در نزد مجامع جهانی و داخلی نخواهد داشت.
اولین تریبونال یا دادگاه نمایشی که در غرب به دادگاه راسل معروف است، با پیشنهاد فیلسوف برجسته برتراند راسل برای بررسی جنایات آمریکا در ویتنام با حضور شخصیتهای برجستهی علمی و سیاسی و همچنین شاهدان حقیقی برگزار شد و در ادامهی سنت راسل، دادگاههای نمادینی برای رسیدگی به جنایات جنگی و سرکوب درباره عراق، فلسطین، نسل کشی ارامنه و شیلی برگزار شده است.
دادگاههای نمادین که برای تنویر افکار عمومی جهان و دفاع از حقوق مظلومان میتواند موثر باشد، از سوی برخی ایرانیان خارج نشینان به محفلی برای دورهمیهایشان تبدیل شده تا علیه جمهوری اسلامی اتهام پراکنی کنند؛ آنها حتی در ارائه نمایش هم آنقدر ضعیف عمل کردهاند که میتوان آن را ابتذال دادرسی دانست.
این دادگاهها و احکام صادره اگرچه هیچ اعتباری در محاکم قضایی بینالمللی ندارد و صرفاً یک فضاسازی رسانهای علیه ایران محسوب میشود اما آنچه قابل توجه است درنوردیدن مرزهای برگزاری دادگاه است. برای مثال در آبان تریبونال، عمده شاهدان افرادی هستند که وقتی فیلمشان در دادگاه پخش میشود، صورت خود را پوشانده و از مکانی نامعلوم داستانهایی روایت میکنند که بعد از گذشت دوسال بسیار غیرواقعی است. شخصیتهایی که خود را یا معتمد امام جمعه، مامور انتظامی، پرستار و یا خانواده کشتهشدگان معرفی میکنند.
این تریبونال در سالن چرچ هاوس لندن برگزار شده که هزینه روزانه آن چیزی حدود 5 هزار پوند است اما با وجود این هزینه، برگزاری این دورهمی اپوزیسیون بهغیر از رسانهها فارسی زبان، در سایر رسانههای خارجی بازتابی نداشت.
این دادگاه نمادین با حمایت مریم رجوی سرکرده گروهک منافقین همراه بود؛ از جمله برگزار کنندگان آن نیز سازمان عدالت برای ایران است که نزدیکی بسیاری با گروک تروریستی منافقین دارد و در برپایی آن جریانات جداییطلب جنوب کشور نیز حضور داشتند، اما نکته جالب توجه این است که این نمایش باعث دو دستگی میان ضد انقلاب در خارج از کشور شد و جلسه نهایی آن با تنش روبرو بود.
جلوگیری از ورود پرچم شیر و خورشید به داخل سالن و پخش سرود چریکهای فدایی خلق موجب شد تا بسیاری از سلطنتطلبها در فضای مجازی این نمایش را به باد انتقاد بگیرند و این دادگاه را تحت تاثیر چپگراها و مجاهدین خلق بدانند. برخی رسانههای اپوزیسیون مانند کیهان لندن هم به پخش این سرود و راه ندادن پرچم ایراد وارد کردند.علاوه بر این، هنگام خروج هادی خرسندی استندآپ کمدین ضد انقلاب از سالن برگزاری دادگاه، برخی طرفداران سلطنت با وی درگیر شدند!
این شوی سیاسی و نمایش دادرسی، علاوه بر آنکه یک مداخله آشکار در امور داخلی ایران بود و انگلستان با واگذاری مکانی به اپوزیسیونی که سالهاست خارج از ایران زندگی میکنند و برگزاری یک دادگاه غیر معتبر، به نقض حاکمیت ایران متهم است، نشان داد که دشمنان ایران تنها به فکر منافع شخصی خود هستند و به بهانه برگزاری دادگاه، به اروپاگردی پرداختند.
مصادف با برگزاری دادگاه آبان، دادگاه دیگری در سوئد در حال محاکمهی یک ایرانی به نام حمید نوری است و مدعیاند وی در ماجرای اعدام برخی اعضای وابسته به گروهک منافقین بعد از عملیات مرصاد نقش داشته است. برای این دادگاه نیز افرادی که وابستگی به منافقین داشتهاند به سوئد آمده و شهادت میدهند. شهادتهایی که هیچ امارهای برای اثبات آن وجود ندارد و بر فرض صحت، دست داشتن متهم این پرونده در آنها مشخص نیست.
برگزاری چنین اقداماتی در اروپا نشان میدهد که کشورهای غربی برای افزایش فشار بر ایران به سراغ مسائل حقوق بشری رفتهاند. این درحالی است که همین کشورها استانداردی دوگانه را در پیش گرفتهاند. تاکنون نه تنها هیچ دادگاهی برای ارتکاب جنایتهای منافقین برگزار نشده بلکه با خارج کردن آنها از لیست گروهکهای تروریستی توسط اتحادیه اروپا، خاک این قاره به جولانگاه این گروه تبدیل شده و بعد از اخراج آنها از عراق، مقر جدید آنها در آلبانی قرار دارد.