شکنجه‌های تکان دهنده سارا دختر جوان تهرانی در خانه پدری-راهبرد معاصر
واکنش سخنگوی سپاه به ادعای آسیب‌دیدن نیروگاه دیمونا در حمله ایران علیه رژیم صهیونیستی حرکت غیراخلاقی اسماعیلی‌فر پس از گل‌زنی برای پرسپولیس بهترین زمان برای مصرف قهوه سخنان مربی پرسپولیس بعد از پیروزی مقابل صنعت نفت خواص شگفت انگیز لیموی یخ زده خبر مهم از اعمال افزایش حقوق ها در سال جدید خبر خوب درباره طرح نهضت ملی مسکن/چند واحد تحویل متقاضیان شده است؟ اردن: ایران قصد تشدید تنش ندارد/ باید مانع حمله به رفح شد امیر عبداللهیان: حمله ایران ضروری بود چون ایران گزینه دیگری جز آن نداشت گوترش: اسرائیل جهنم شعله‌ور در غزه به راه انداخته است کارشناسی داوری دیدار پرسولیس و صنعت نفت درمورد پنالتی و یک گل مشکوک پرسپولیس جدول لیگ برتر ایران امروز 30 فروردین 1403 پیگیری آخرین وضعیت وقوع سیل در سیستان و بلوچستان از سوی رئیس‌جمهور تحریم‌های جدید آمریکا علیه ایران اعلام شد/ بایدن بیانیه صادر کرد امیرعبداللهیان: ایران با شدت بیشتری به هرگونه خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی پاسخ خواهد داد کمبود این ۶ ویتامین‌ باعث سردرد و میگرن می‌شود هشدار شدیدالحن رئیس جمهور ایران به اسرائیلی‌ها؛ خطا نکنید شوک دوباره به پرسپولیس؛ یک ستاره دیگر مصدوم شد! یک منبع آگاه: ادعای «معاریو» درباره حمله به دیمونا توسط ایران کذب است منظور: افزایش دائم دستمزدها به ‌رفاه مردم کمک نمی‌کند رهبر انصارالله: عملیات ایران، معادلۀ جدیدی برای پاسخ به حملات اسرائیل ایجاد کرد نتیجه دیدار پرسپولیس و صنعت نفت امروز پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ + خلاصه دیدار اعلام رای کمیته انضباطی درباره شکایت ذوب آهن از پرسپولیس نتیجه دیدار پیکان و هوادار امروز 30 فرودرین 1403 ترکیب پرسپولیس برابر صعنت نفت آبادان امروز 30 فروردین 1403+ عکس هندوانه ای که ظاهرش اینگونه است نخورید؛ مسموم می شوید گفتگوی تلفنی محمد مخبر و نخست وزیر سوریه هشدار زرد هواشناسی برای این استان‌ها یارانه این خانوار‌ها واریز شد+ جزئیات و مبلغ توضیحات وزیر کشور در مورد آخرین وضعیت امداد رسانی به استان‌های درگیر سیل کنعانی: شایسته بود سران اروپا و گروه ۷ قدردان ایران باشند آغاز سال تحصیلی از "مهر" به "شهریور" تغییر می‌کند؟! تصویب لایحه تجارت پس از ۲۰ سال/ تشدید مجازات‌ سرقت سردار حاجی زاده: با تسلیحات حداقلی به سرزمین های اشغالی حمله شد سردار احمد حق طلب: مراکز هسته‌ای کشور در امنیت کامل هستند پرویز داوودی درگذشت حمله موشکی حزب‌الله لبنان به پایگاه اسرائیلی المالکیه واکنش طالبان به به رزمایش روسیه و تاجیکستان گاف جدید بایدن: به اسرائیلی‌ها گفتم به حیفا حمله نکنید! وزیر تندروی صهیونیست: اسیران فلسطینی را اعدام کنید، زندان‌ها خلوت می‌شوند پنتاگون: نمی‌خواهیم تنش در منطقه تشدید شود/ وضعیت غزه خطرناک است رشد جزئی یورو مبادله‌ای/دلار ثابت ماند نیویورک‌تایمز: تل‌آویو تصور نمی‌کرد پاسخ ایران به حمله به کنسولگری دمشق تا این اندازه شدید باشد رئیس قوه قضاییه:مسئولان قضایی در جهت تحکیم آرامش و امنیت مردم تدابیر مقتضی را اتخاذ کنند مجازات سنگین در انتظار مجرمان آزمون سراسری رئیس‌جمهور: قاچاق کالا خنجری بر پشت تولید است/بانک‌ها حق بنگاه‌داری ندارند ایرانیان فردا در حمایت از عملیات «وعده صادق» راهپیمایی می‌کنند مجمع تشخیص با بندی از برنامه هفتم مخالفت کرد کیفیت هوای تهران چطور است؟ رئیس جمهور وارد سمنان شد هشدار هواشناسی برای این استان ها قیمت خودرو‌های ایران خودرو و سایپا امروز ۳۰ فروردین ۱۴۰۳+ جدول قیمت دلار و یورو و نرخ ارز امروز ۳۰ فروردین ۱۴۰۳+ جدول قیمت سکه و طلا امروز پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳+ جدول قدردانی وزیر دفاع از رئیس جمهور بابت «وعده صادق» زمان شارژ سهمیه بنزین اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ + جزئیات اسامی منتخبان زن مجلس دوازدهم/ رقابت ۷ خانم در دور دوم نامه عشقی به پورابراهیمی/تبصره ۶ بودجه ۱۴۰۳ به ضرر بورس جزئیات واگذاری زمین نهضت ملی مسکن در روستاهای تهران اوجی: امسال در رشد تولید نفت و گاز رکورد می‌زنیم چرا ورود آیفون ممنوع شد؟ قیمت جدید پژوپارس اعلام شد+ جدول ۵ باور غلط درباره رتبه اعتباری بانکی/امکان اصلاح رتبه هست؟ جزئیات تعرفه‌های پزشکی اعلام شد رای پرونده کثیرالشاکی "کینگ‌مانی" صادر شد توافق ایران و پاکستان برای آزادی زندانیان ۲ کشور زمان برگزاری مراسم یاد بود و تشییع رضا داودنژاد برائت از جنایات رژیم غاصب صهیونیستی وظیفه و تکلیف شرعی است نرخ ویزیت پزشکان عمومی در سال ۱۴۰۳ واکنش حسین پاکدل به ادعای امین حیایی+ عکس اینفوگرافیک/ اعمال مشترک شب‌های قدر گاندو و پایتخت جدید در ۱۴۰۳ ساخته می‌شوند شب‌های قدر هیئت کجا برویم؟ + آدرس و جزئیات دستگیری عاملان جنایت هولناک در بوستان نهج البلاغه توضیحات سختگوی وزارت بهداشت درباره علت مرگ دکتر بخشی توضیحات سخنگوی شهرداری تهران درباره ساخت مسجد قیطریه منطق ساخت مساجد در پارک‌های بزرگ چیست؟ اعلام تمهیدات ترافیکی شب‌های قدر در تهران برنامه آموزش و پرورش برای استخدام ۷۲ هزار معلم جدید آیا حمام کردن و یا شنا در استخر، روزه را باطل می‌کند؟ آغاز پخش ویژه برنامه‌های جام ملت‌های آسیا ۲۰۲۳ از تلویزیون سومین سالگرد آیت‌الله مصباح یزدی با حضور رئیس‌جمهور اولویت فیش عمره و حج چگونه استعلام شود؟ لوح| شکست خوردگان در باتلاق نسل کشی اطلاع نگاشت| کودکان غزه زیر آوار جنگ کاریکاتور| آمریکا؛ شریک جرم قطعی پیکر آتیلا پسیانی بعد از چند روز به ایران رسید + عکس مرتضی پورصمدی درگذشت سروده‌هایی در رثای عباس‌بن علی(ع)/ از مشک پاره اشک فرات است می‌چکد؛ غیر از لب تو نیست مگر آرزوی آب برای درخواست گذرنامه زیارتی به این 2 هیأت مراجعه کنید اینفوگرافیک|کریدور شمال به جنوب، رقیب جدی برای کانال سوئز عباسعلی براتی‌پور درگذشت امشب مهمانی برویم، فطریه‌مان با چه کسی است؟ نظر 10 مرجع تقلید درباره میزان زکات فطره که فردا باید پرداخت کنیم اینفوگرافیک| الزامات و لوازم تحقیق رشد اقتصادی اینفوگرافیک|هدیه ۱۱ میلیارد دلاری ایرانی‌ها به اقتصاد ترکیه اینفوگرافیک| هراس پدرخوانده‌های داعش از سپاه پاسداران اینفوگرافیک|ایران؛ یکی از گسترده‌ترین شبکه‌های گاز دنیا اینفوگرافیک| اما و اگر‌های مالیات بر عایدی سرمایه اینفوگرافیک| شهید حاج قاسم سلیمانی از نگاه رهبر معظم انقلاب طرح | رهبرانقلاب: با ایران قوی مخالفند اینفوگرافیک| بزرگترین تولید کنندگان اورانیوم جهان اینفوگرافیک/ نقشه کامل مسیرهای پیاده‌روی اربعین + هزینه‌ها اینفوگرافیک | ایران چهاردهمین اقتصاد جهان، در سال ۲۰۲۲ ماجرای لغو مجوز صوت و تصویر «روبیکا»+ علت جزئیات تکمیلی نتایج شمارش آرای ریاست جمهوری 1400+ آمار دقیق نتیجه نهایی انتخابات مجلس خبرگان رهبری تهران 1400 نتایج انتخابات شورا‌ی شهر استان تهران ۱۴۰۰+ اسامی آرای آیت الله رئیسی در تهران چقدر بود؟ نتایج انتخابات شورای شهر اراک 1400 نتایج انتخابات شورای شهر قزوین 1400 نتایج انتخابات شورای شهر کرمانشاه 1400 آمار دقیق انتخابات ریاست جمهوری 1400 به تفکیک استان‌ها+ جدول نتایج انتخابات شورای شهر ایلام 1400 نتایج انتخابات شورای شهر قم 1400 نتایج انتخابات شورای شهر ساری 1400 نتایج انتخابات شورای شهر تبریز ۱۴۰۰ نتایج انتخابات شورای شهر سنندج ۱۴۰۰ نتایج انتخابات شورای شهر همدان 1400 نتایج نهایی انتخابات ریاست جمهوری 1400/ آیت الله رییسی برنده انتخابات سیزدهم جدی‌ترین تهدید سایبری فعلی علیه ایران چیست؟ حکمرانی داده‌ها در دنیای دیجیتال مصادیق مجرمانه محیط زیستی جدید در فضای مجازی اعلام شد جریمه سنگین اپل از سوی سازمان ضد انحصار روسیه آپدیت جدید «تلگرام» به جنگ با «کلاب هاوس» رفت کلاب هاوس هک شد/ افشای اطلاعات شخصی ۱.۳ میلیون کاربر سارا بهرامی مهمان این هفته برنامه همرفیق+عکس تأیید هک اطلاعات ۱۵ هزار کاربر آمریکایی ۱۴.۵ میلیون آمریکایی به اینترنت ثابت دسترسی ندارند درخواست ترامپ از ایالت‌های آمریکا درباره غول‌های فناوری افزایش ظرفیت لایو اینستاگرام وقتی عربستان ثروتمند و نفت‌خیز هم از اینفلوئنسرها مالیات می‌گیرد همسریابی در فضای مجازی و کلاهبرداری از مردم اقوام ایرانی «اقلیت» نیستند تیزر برنامه تلویزیونی منهای نفت با موضوع صنعت شیشه کریستال تیزر برنامه تلویزیونی منهای نفت با موضوع صنعت آرد و گندم تیزر برنامه تلویزیونی منهای نفت با موضوع صنعت دامپروری و دام گوشتی تیزر برنامه تلویزیونی منهای نفت با موضوع صنعت دانه های روغنی تیزر برنامه تلویزیونی منهای نفت با موضوع صنعت شیرینی و شکلات تیزر برنامه تلویزیونی منهای نفت با موضوع صنعت فرش تیزر برنامه تلویزیونی منهای نفت با موضوع صنعت نساجی تیزر برنامه تلویزیونی منهای نفت با موضوع صنعت چوب و مبلمان شکست استثناگرایی آمریکایی در عصر ترامپ به سمت دنیای پس از دلار پیش می رویم؟ خروج ترامپ از برجام؛ فشار حداکثری و نتایج حداقلی آیا عراق می تواند از نیروهای امریکایی خالی شود؟ مرگ ابوبکر البغدادی؛ کشته شدن سرکرده داعش چه پیامدی دارد؟ بازوهای نیابتی ایران در منطقه قدرتمندتر از همیشه درس‌های جنگ یمن برای اسرائیل وحدت میان جریان های سیاسی ایران در سایه سیاست فشار حداکثری آمریکا دولت پنهان در لبنان شکست سیاست فشار حداکثری ترامپ در قبال ایران/درهای مذاکره با ایران باز است طرح صهیونیست ها برای اشغال دره اردن رویای چین در هفتاد سالگی؛ خیلی دور، خیلی نزدیک سبک مبارزه تشکیلات خودگردان و اتحادیه اروپا برای حفظ کرانه باختری طرحی برای ایجاد یک سازه امنیتی در خاورمیانه تاریخ سری فشار اسرائیل برای حمله به ایران بررسی صنعت انیمیشن در منهای نفت/ ژاپن چگونه صنعت انیمیشن جهان را قبضه کرد؟ + فیلم منهای نفت: درآمد 16 هزار بشکه نفت تنها در یک سوله پرورش ماهی بررسی صنعت پرورش ماهی در مستند منهای نفت + تیزر بررسی صنعت لبنیات در مستند منهای نفت/ اشتغال یک میلیون نفری شیر و لبنیات منهای نفت: درآمد یک میلیارد دلاری پسته ایران/ هیچ کشوری توان تولید پسته مرغوب ایران را ندارد همه ابعاد تحریم؛ فرصت‌ها و تهدیدها تحریم‌ها به مبادلات ما با شرکت‌های کوچک اروپایی آسیبی نمی‌زند/ نرخ کنونی دلار بالاتر از نرخ واقعی آن است

شکنجه‌های تکان دهنده سارا دختر جوان تهرانی در خانه پدری

سارا دختر تهرانی از ترس شکنجه‌های خانه پدر به خانه امن شهرری فرار کرد.
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۵ - ۰۲ آذر ۱۴۰۰ - 2021 November 23
کد خبر: ۱۱۰۸۱۹

به گزارش راهبرد معاصر، « خانه امن » اگر چه خانه ای است میان خانه های دیگر، اما ساکنانش برای درمان دردهایشان و برای رهایی از رنج های روزگار به این سرا پناه آورده اند. دختران خانه سلامت در خانه امن دولت آباد از خانه پدری ناامن خود به این مرکز پناه آورده اند تا با امید به آینده زخم های باقی مانده از خانه پدری را التیام بخشند.

در این خانه از دخترانی می گوییم که در بهترین سال های کودکی شان بدترین شکنجه ها و رنج ها را کشیده اند. دخترانی که از آزار و اذیت و تهدید به مرگ گرفته تا آزار و اذیت جنسی از سوی نزدیک ترین و عزیزترین افراد خانواده را تجربه کرده اند.

به علت رعایت های پروتکل های بهداشتی امکان حضور در خوابگاه و خانه سلامت دختران وجود ندارد و من در اتاق مدیریت منتظر دخترانی هستم که قرار است در این گزارش مرا همراهی کنند.

"سارا" مانتوی آبی به تن دارد و شال سفید رنگی روی سرش است و گهگاهی هم از سرش می افتد. می گوید ۱۸ سال دارد، اما جثه اش ظریف تر از سنش به نظر می رسد. اگرچه ماسک بر صورت دارد، اما آثار زخم های عمیق و کهنه چاقو همچنان بر سر و صورت زیبایش دیده می شود. سارا حدود دوسالی است که به خانه امن دولت آباد در شهر ری آمده است.

به او می گویم آیا تمایلی دارد درباره خانواده اش با هم گپ بزنیم و سارا اینطور پاسخ می دهد: «بله، مشکلی ندارم. آن روزها برای من دیگر گذشته است» وی ادامه می دهد: «شرایط خانواده ما بسیار بد بود. من اولین فرزند خانواده بودم و از زمانی که به دنیا آمدم و به یاد دارم، خانواده یعنی مادر و پدرم من را نمی خواستند برای همین مدام من را آزار می دادند و کتک می زدند.»

او از روزی می گوید که پدرش او را از پله های خانه به پایین پرت کرده است: «پدربزرگم برایم تعریف می کرد که وقتی سه ساله بودم، پدرم من را از ۲۰ پله به پایین پرتاب کرده و اگر پدربزرگم نبود، قطعا من در آن سقوط جان خود را از دست می دادم. تا زمانی که پدربزرگم زنده بود، باز کمی هوای من را داشت و شرایطم بهتر بود اما با رفتن او همه چیز سخت تر شد.»


چون شبیه یکی از اقوام پدرم بودم نباید زنده می ماندم

چون شبیه یکی از اقوام پدرم بودم برای همین مدام من را می زدند و می گفتند نباید زنده بمانم. حتی غذا هم به من نمی دادند و من اجازه نداشتم با آن ها غذا بخورم. اگر می خوابیدم من را با کتک بیدار می کردند و مدام آزارم می دادند.

از سارا می پرسم چرا پدر و مادرت با تو این رفتار را داشتند، مگر تو اولین فرزند آن ها نبودی، در پاسخ می گوید: «چون شبیه یکی از اقوام پدرم بودم، برای همین مدام من را می زدند و می گفتند، نباید زنده بمانم. حتی غذا هم به من نمی دادند و من اجازه نداشتم با آن ها غذا بخورم. اگر می خوابیدم من را با کتک بیدار می کردند و مدام آزارم می دادند.»

وی با بیان اینکه پدرش به شیشه اعتیاد داشته و مادرش هم از لحاظ روانی به گفته مددکارش در شرایط مناسبی قرار نداشته است، ادامه می دهد: «پدر و مادرم هیچ وقت رفتاری را که با من داشتند با خواهر و برادرهایم که بعد از من به دنیا آمدند، نداشتند. من حق مدرسه رفتن نداشتم. من حق خوابیدن و غذا خوردن نداشتم، مدام من را با چاقو، تیغ، چوب و ... می زدند. این رفتار پدر و مادرم باعث شده بود که خواهر و برادرهایم نیز با من بدرفتاری کنند و گاهی اوقات از آن ها هم کتک می خوردم.»


بدنم را با ذغال می سوزاند


یک بار خواب بودم که با سوزش عجیبی روی کمرم از خواب بیدار شدم و دیدم پدرم کتری آب جوش را روی کمرم خالی می کند و می گوید نباید در خانه من بخوابی!

با تعجب بیشتر از سارا می پرسم؛ فقط چون شبیه یکی از اقوام پدرت بودی تو را کتک می زدند و او در پاسخ می گوید: «بله، ظاهرا این فامیل ما به گفته پدرم حق او را خورده بود و من چون شبیه او بودم، نباید در خانه می ماندم. یک بار خواب بودم که با سوزش عجیبی روی کمرم از خواب بیدار شدم و دیدم پدرم کتری آب جوش را روی کمرم خالی می کند و می گوید نباید در خانه من بخوابی.»

در حالی که قطرات اشک از چشمانش سرازیر شده ماسکش را پایین می آورد و می گوید: «اثرات چاقو را روی صورتم ببین این ها همه کار پدرم است. او من را با چاقو می زد و گاهی اوقات با ذغال بدنم را می سوزاند.» وی تصریح می کند: «من در این سال ها همیشه یواشکی غذا می خوردم. برایم باورش هنوز هم سخت است که پدر و مادرم با من چنین رفتاری داشتند. چندین بار قصد کردم تا خودم را بکشم، اما فقط یکبار این کار را انجام دادم که البته موفق هم نشدم.»

یکباره گویا سارا یاد موضوعی می افتد و می گوید: «ما یک زیرزمین هم داشتیم.» در ادامه از صحبتش منصرف می شود؛ از او می پرسم تو را آنجا زندانی می کردند، اینطور می گوید: «آنجا خیلی سیاه بود» و بعد ادامه می دهد: «اصلا بگذریم.» می گویم؛ باشه اگر اذیت می شوی ادامه نده.

به گفته مددکار مرکز، همسایه ها متوجه می شوند که در سرمای زمستان پدرش او را بدون لباس در حیاط منزل نگه داشته و آب سرد روی بدنش می ریزد و ناگهان چاقویی را بر می دارد و می خواهد سر سارا را از بدنش جدا کند که فورا همسایه ها با اورژانس اجتماعی تماس می گیرند و با ورود و دخالت نیروهای اورژانس اجتماعی سارا از منزل پدری اش بیرون می رود و به بهزیستی منتقل می شود.

سارا با بیان اینکه مادرم، پدرم را معتاد کرد، می گوید: «وقتی اورژانس اجتماعی من را به بهزیستی منتقل کرد من ۱۴ ساله بودم صورتم بسیار داغون بود، دو سالی در بهزیستی با ۴ دختر دیگر قرنطینه بودیم که آن ها هم شرایطی مانند من داشتند.» بعد با خنده می گوید: «البته مددکارم می گوید شرایط من از همه کسانی که تا به امروز دیده بدتر بوده و هیچ کسی مثل من نبوده است.»

اگر من پدر و مادر داشتم الان اینجا نبودم

همان زمان در پی شکایتی که ما بهزیستی از خانواده ام کرده بودند برای پدرم زندانی بریده بودند، اما رضایت دادم من این دنیا آنها را می بخشم اما آن دنیا از آن ها نمی گذرم.

از سارا می پرسم از خانواده ات خبر داری و در پاسخ می گوید: «از مددکارم شنیدم که مادرم با خواهر و برادرهایم خانه را ترک کرده و پدرم تنها زندگی می کند و می گویند زباله گرد شده است.

البته برای من مهم نیست آنها چه کار می کنند، اگر من پدر و مادر داشتم که الان اینجا نبودم. همان زمان در پی شکایتی که بهزیستی از خانواده ام کرده بودند، برای پدرم زندان بریده بودند، اما رضایت دادم. من این دنیا آنها را می بخشم اما آن دنیا از آنها نمی گذرم. از وقتی اینجا آمدم از کلاس اول جهشی درس می خوانم و یک سری کارهای هنری هم یاد گرفته ام. آن موقع که در قرنطینه بهزیستی بودیم، زندگی مان را به صورت صوتی می گفتیم و قرار شده بود از روی آن کتاب بنویسند.»


از او می پرسم برنامه ات برای آینده چیست و می خواهی چه کاره شوی، سارا با خنده می گوید: «من اگر بخواهم افسرده شوم، نمی توانم آینده ام را بسازم. این وقایع برای گذشته من است و اگر بخواهم مدام به آنها فکر کنم اذیت می شوم.»

مدیر خانه امن دولت آباد که در کنار ما حضور دارد، می گوید: «سارا دختر بسیار با انگیزه ای است و همه از او راضی هستند، او در اینجا به هر کسی که بتواند کمک می کند. کلی هنرهای دستی یاد گرفته و تاکنون از طریق همین صنایع دستی که یاد گرفته و در نمایشگاه به فروش رسانده، توانسته ۱۰ میلیون تومان پس انداز داشته باشد و در کنار آن برای خودش کلی طلا بخرد.»

داستان زندگی دختران خانه سلامت دولت آباد بسیار دردناک و غم انگیز است. چگونه ممکن است، برادر و خواهری با خواهر یا برادر خود بدرفتاری کرده و او را مورد آزار قرار دهد، در حالی که بعد از پدر و مادر پشتیبان فرد در خانواده خواهر و برادر او هستند. "راحله" یکی دیگر از دختران خانه سلامت است؛ مددکار می گوید وقتی او را به خانه سلامت آوردند از ترس خود را در یک پتو پنهان کرده بود و از آن خارج نمی شد.

برادرم من را در حمام زندانی می کرد

برادرم من را مدام اذیت می کرد و من را مدام در حمام زندان می کرد. مادر و خواهرم هم رابطه خوبی با من نداشتند، فقط پدرم کمی با من مهربان بود. اما برادرم مدام من را آزار می داد.

حدود چهارسالی است که راحله توسط نیروهای اورژانس اجتماعی از خانه ناامن پدری به خانه امن دولت آباد منتقل شده است. او حالا در دوره های درمانی شرکت می کند و علاوه بر درمان های مشاوره ای از درمان های دارویی نیز استفاده می کند.

با او درباره خانواده و روزهایی که در کنار آن ها سپری کرده، گفتگو می کنم و می گوید: «در خانه وضعیت خوبی نداشتم. مدام در خانه زندانی بودم. هیچ جا نمی رفتم. برادرم من را اذیت می کرد و مدام من را در حمام زندانی می کرد. مادر و خواهرم هم رابطه خوبی با من نداشتند، فقط پدرم کمی با من مهربان بود، اما برادرم مدام من را آزار می داد.»

وی با بیان اینکه مادرش از ناراحتی اعصاب و روان رنج می برده است، می گوید: «خواهرم درس می خواند و دانشجو بود، البته مشکلات عصبی داشت و بعد از مدتی دانشگاه را رها کرد، من مدرسه نمی رفتم. مادرم که بیمار بود و پدرم هم هروئین مصرف می کرد و برادرم هم مشکلات عصبی داشت. برای همین من را مدام در حمام می انداخت. حتی غذایم را هم داخل حمام می خوردم.»

دلم برای خانه مان تنگ نمی شود

او که مدت ۴ سال در این مرکز زندگی می کند، ادامه می دهد: دلم که برای خانه تنگ نمی شود، گهگاهی هم پدرم می آید و به من سر می زند و همین برایم کفایت می کند. الان ۲۲ سال دارم و تلاش می کنم تا به صورت جهشی دبستان را تمام کنم و بتوانم وارد راهنمایی شوم.

نقشه شوم برادر برای بازگشت ریحانه به خانه

برادر شیطان صفت او باز هم برای برگردان ریحانه با همکاری مادرش به خانه نقشه می کشد.مادر ریحانه به معلم مدرسه این اطمینان را می دهد که بدون اینکه مشکلی ایجاد شود می توانند بیایند و وسایل مدرسه و کتاب های ریحانه را از خانه ببرند اما به محض ورود ریحانه به خانه برادر مانع ورود مددکاران اورژانس شده و او را در خانه حبس می کند. ماموران اورژانس اجتماعی با همکاری پلیس و آتش نشانی دو سازمانی که همیشه همراه اورژانس اجتماعی هستند می توانند وارد خانه شده و ریحانه را دوباره از منزل خارج کنند.

قصه پرغصه دختران خانه سلامت دولت آباد فقط به کتک و آزار جسمی ختم نمی شود، گاهی اوقات شرایط خانه سخت تر از آن چیزی است که بتوان حتی برای کسی تعریف کرد. چطور می توان برای کسی گفت که برادرت آن که باید حامی تو باشد، به دنبال آزار و دست درازی به توست. ریحانه نوجوانی است که در خانه توسط برادرش آزار جنسی می دیده است. در حالی که او به شدت به درس و مدرسه علاقه داشته، اما همین موضوع باعث افت تحصیلی او شده بود و همین موضوع باعث می شود تا معلم مهربان و دلسوزش با او صحبت کرده و متوجه روزگار تلخ ریحانه شود.

مددکار مرکز می گوید: «معلم مدرسه طی تماس با اورژانس اجتماعی موضوع کودک آزاری را اطلاع داده و مددکاران اورژانس اجتماعی در مدرسه حاضر شده و ریحانه را از همان جا به مرکز منتقل می کنند، اما برادر ریحانه بارها از مسئولان اورژانس اجتماعی شکایت کرده و حتی آن ها را مورد ضرب و شتم قرار داده است، اما خوشبختانه دادگاه رای را به بهزیستی می دهد و ریحانه برای همیشه از خانه خارج می شود.

اما با این حال برادر شیطان صفت او باز هم برای برگرداندن ریحانه به خانه با همکاری مادرش نقشه می کشد.مادر ریحانه به معلم مدرسه این اطمینان را می دهد که بدون اینکه مشکلی ایجاد شود، ریحانه می تواند بیاید و وسایل مدرسه و کتاب هایش را از خانه ببرد، اما به محض ورود ریحانه به خانه برادر مانع ورود مددکاران اورژانس شده و او را در خانه حبس می کند. ماموران اورژانس اجتماعی با همکاری پلیس و آتش نشانی دو سازمانی که همیشه همراه اورژانس اجتماعی هستند، می توانند وارد خانه شده و ریحانه را دوباره از منزل خارج کنند.

مددکار مرکز با بیان اینکه پدر ریحانه مدت ها پیش فوت شده است، ادامه می دهد: «ظاهرا مادر ریحانه در جریان اتفاقاتی که در خانه برای او می افتاده بوده است، اما به دلیل اینکه از داروهای اعصاب و روان استفاده می کرده، هیچ واکنشی نشان نمی داده است. ریحانه در زمانی که از سوی برادرش مورد تعرض جنسی قرار گرفت، فقط ۱۲ سال داشته و این اتفاق طی دو سال چندین بار برای او رخ داده بود.

او دختر بسیار باخدا و باتقوایی است و تا مدت ها احساس گناه می کرد و می گفت خدا او را به خاطر این گناه نمی بخشد. او با اینکه دو سال است از خانه خارج شده و به مرکز آمده، اما همچنان شب ها کابوس می بیند و استرس و اضطراب دارد و همچنان تحت درمان های دارویی و مشاوره ای تیم درمانی مرکز قرار دارد.

مددکار مرکز قبل از ورود ریحانه به اتاق درباره اتفاقات تلخی که برای این دختر نوجوان افتاده است، توضیح می دهد و بعد از آن ریحانه به اتاق می آید؛ دختر نوجوان محجبه ای که بسیار باادب و البته خجالتی است، روبرویم می نشیند. صدایش بسیار آهسته است. از او می خواهم تا ماسکش را از روی صورتش بردارد.
از امروز پس‌انداز برای آینده‌ت رو شروع کن.

از امروز پس‌انداز برای آینده‌ت رو شروع کن.


ریحانه ۱۶ ساله، دخترکی محجوب و دوست داشتنی است که متاسفانه در قشنگ ترین روزهای نوجوانی اش توسط برادرش مورد آزار و اذیت قرار گرفته و روزهای شیرین نوجوانی به سیاه ترین روزها برایش تبدیل شده است.

بدون هیچ صحبتی درباره گذشته و خانواده اش از ریحانه درباره وضعیت تحصیلی اش می پرسم، می گوید: «دانش آموز دوره یازدهم هستم. وضعیت درسی ام بسیار خوب است. این موضوع را مددکار مرکز تایید می کند» و می گوید: «ریحانه از دانش آموزان بسیار خوب مرکز است.»

نگاهم به دستان ریحانه است که آن ها را از استرس بهم فشار می دهد. به او می گویم آرام باشد و می پرسم دوست دارد در آینده چه کاره شود، چشمانش برقی می زند و باذوق می گوید: «دوست دارم در دانشگاه فرهنگیان درس بخوانم و می خواهم معلم دینی شوم.»

پدرم بدبین بود و مادرم را بسیار کتک می زد

پدر و مادرش هر دو معتاد بودند و مادر مجبور بوده برای تامین هزینه های مواد در خانه های مردم کارگری کند، اما پدرش که بسیار بدبین بوده همیشه به او نسبت های ناروا می داده و همین موضوع باعث جر وبحث بین پدر و مادرش می شده و در نهایت پدر مادر را کتک می زده و حتی مادر یکبار هم اقدام به خودکشی کرده است.

"نازنین" دختر دیگری است که در خانه سلامت دولت آباد حضور دارد. او هم ۱۴ ساله است و به گفته مددکارش حدود شش ماه پیش از خانه خواهرش خارج شده و از یکی از شهرهای استان های شرقی کشور به تهران آمده است.

صحبتم با نازنین را درباره سفرش به تهران آغاز می کنم و می گویم چرا به تهران آمدی؟ و او در پاسخ می گوید: «شهرستان پیش خواهرم بودم، اما آمدم تهران که مدتی را با مادرم زندگی کنم.»

از او می پرسم با خواهرت زندگی می کردی و اینطور ادامه می دهد: «پدرم سال ۹۰ مادرم را از خانه بیرون کرد. من آن موقع ۵ سال داشتم پدرم فقط دو برادرم را نگه داشت و خواهرم که تازه ازدواج کرده بود من را به خانه خودش برد. پدرم هم خانه مان در خاک سفید را فروخت و دوباره ازدواج کرد.»

او در صحبت هایش از روزهایی می گوید که پدر و مادرش هر دو معتاد بودند و مادر مجبور بوده برای تامین هزینه های مواد در خانه های مردم کارگری کند، اما پدرش که بسیار بدبین بوده، همیشه به او نسبت های ناروا می داده و همین موضوع باعث جر وبحث بین پدر و مادرش می شده و در نهایت پدر، مادر را کتک می زده و حتی مادر یکبار هم اقدام به خودکشی کرده است.

پدر نازنین مادر او را سال ها پیش معتاد کرده بود تا بتواند در کنار او به مصرف موادش ادامه دهد، نازنین درباره پدر و مادرش تصریح می کند: «زمانی که پدرم ما را از خانه بیرون کرد، ۷ سال بود که از پاکی مادرم می گذشت، اما او وقتی به خانه مادر بزرگم برگشت دوباره اعتیادش را شروع کرد، چون مادر بزرگم هم معتاد است.»

پدرم هیچ وقت من را نمی خواست


پدرم من را نگه نمی داشت، اصلا از ابتدا هم من را دوست نداشت، پدرم شغل آزاد دارد. من چند بار رفتم به منزلش رفتم، اما دوست ندارم آنجا باشم چراکه پدرم هیچ وقت به من محبت نکرد. او هیچ وقت من را نمی خواست و انتخابش را کرده است.

وی درباره برادرهایش می گوید: «آن ها هم الان با مادرم زندگی می کنند. چند سال پیش پدرم به برادرم تهمت زد که با همسرش رابطه دارد و بچه هایش هم از برادر بزرگترم هستند، برای همین برادرهایم از خانه بیرون آمدند و پیش مادر و مادر بزرگم رفتند و الان با هم زندگی می کنند. من سال ۹۸ مدتی را پیش مادرم بودم، اما من نمی خواهم با آن ها زندگی کنم، چون مادرم معتاد است. خواهرم هم دیگر شرایط نگهداری من را ندارد و برای همین با نیروهای اورژانس اجتماعی به اینجا آمدم.»

پدر نازنین برادرهای او را نیز برای تامین پول مواد به گدایی می فرستاده است. وی درباره ارتباطش با پدرش می گوید: «پدرم من را نگه نمی داشت. اصلا از ابتدا هم من را دوست نداشت. او شغل آزاد دارد و الان هم دو تا بچه دارد. من چند بار به منزلش رفتم اما دوست نداشتم آنجا باشم چراکه پدرم هیچ وقت به من محبت نکرد. او هیچ وقت من را نمی خواست و انتخابش را کرده بود. در واقع پدرم هیچ وقت ما را نمی خواست.»

مددکار نازنین درباره وضعیت او می گوید: «چون نازنین از شهرستان به تهران آمده، ما با شهرستان مربوطه نامه نگاری کردیم و درباره وضعیت خانواده و خواهر او جویا شده ایم و پس از پاسخ استعلام مرکز اورژانس اجتماعی در شهرستان وضعیت او را مشخص خواهیم کرد و البته ممکن است او را دوباره به شهرستان برگردانیم.»

نازنین وقتی حتی از آرزوهایش هم صحبت می کند باز به رنجی که خودش در این سال ها کشیده اشاره می کند و می گوید: «می خواهم وکیل شوم تا بتوانم به تمامی دخترانی که مانند خودم قربانی خشونت خانگی می شوند، کمک کنم.»

ساکنان درد کشیده و رنجور خانه امن این روزها در سایه تلاش های مددکاران و مدیر مهربان مرکز دولت آباد، با امید به آینده روزگار امن و آرامی را می گذرانند، آرامشی که هیچ وقت در خانه پدر و در کنار خانواده نداشتند./رکنا

مطالب مرتبط
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار