به گزارش راهبرد معاصر؛ با گذشت پنج ماه از توقف مذاکرات چندجانبه هسته ای که از قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران در ماه ژوئن متوقف شده بود، تیم مذاکراتی جدید ایران در اواخر نوامبر به وین وارد شد که نسبت به گذشتگان خود درخواست های اضافی و امتیازات کمتری را برای طرف مقابل پیشنهاد می دهند. در خوش بینانه ترین حالت ممکن می توان این گونه تفسیر کرد که این وضعیت (یعنی ارائه پیشنهاداتی در خصوص لغو تحریم های بیشتر در مقابل پایبندی کمتر به تعهدات هسته ای) موضعی برای چانه زنی با دست پر در ابتدای کار دولت ابراهیم رئیسی خواهد بود اما از سوی دیگر بیم این می رود که طبق اخبار و ارزیابی های انجام شده در مورد غنی سازی اورانیوم 20 درصد، نابودی کامل برجام چندان دور از ذهن نباشد.
ایران یک سال بعد از خروج دولت دونالد ترامپ از برجام، کاهش تعهدات خود را هم در میزان ذخایر و هم در میزان غنی سازی اورانیوم خود آغاز کرد. با این حال امید می رفت که با روی کار آمدن دولت جو بایدن و بازگشت به برجام ایران نیز به شرایط پایبندی کامل خود بازگردد. ایالات متحده در ناامیدی نسبت به مواضع ایران تنها نیست. بریتانیا، فرانسه و آلمان نیز که بعد از خروج آمریکا همچنان عضوی از توافق برجام باقی مانده بودند نیز از وضعیت ایران ناراضی هستند. در حالی که ایالات متحده در ادامه کمپین فشار حداکثری خود، حداکثر تحریم های یک جانبه را علیه ایران وضع کرده است طرف های اروپایی نیز تحت فشار هستند که در صورت عدم پیشرفت در مذاکرات تحریم های خود را علیه ایران به وضعیت سابق برگردانند. شاید افراطی ترین اقدام در این راستا برگرداندن تحریم های سازمان ملل متحد توسط یکی از اعضای دائم شورای امنیت به غیر از آمریکا باشد.
با توجه به خروج ناگهانی و آسان دونالد ترامپ از برجام و در نظر گرفتن این نکته در ایالات متحده که هیچ دولتی نمی تواند در خصوص اقدامات جانشینان خود تضمینی دهد برخی در ایران نسبت به احیای برجام ابهام قابل درکی دارند. با این حال، حتی کاهش کوتاهمدت تحریمهای ایالات متحده در زمانی که بایدن بر سر کار است، به ایران امکان دسترسی به میلیاردها دلار از درآمدهای نفتی مسدود شده در حسابهای خارجی را میدهد. اما در مقابل ایران به شکلی تاریخی و با تکیه بر تولید داخلی، تجارت با همسایگان نزدیک خود و فروش نفت به چین از تحریم ها جان سالم به در برده است. کلید بقای برجام در شرایط فعلی را می توان اراده چین به اعمال فشار بر ایران دانست که این مسئله نیز با توجه به جنگ اقتصادی با ایالات متحده و اختلافات بی شمار دیگرش با واشنگتن بعید به نظر می رسد.
در صورتی که برجام از بین برود ، تاریخچه چهل سال تنش و اختلاف بین ایران و آمریکا مجددا ادامه پیدا خواهد کرد. مقامات دولت بایدن تا کنون به شکل واضحی تهدیدی برای اقدام نظام علیه ایران در صورت ادامه برنامه ای هسته ای انجام نداده اند اما از عواقب دیپلماتیک دیگر برای ایران سخن گفته اند. آن ها گفته اند که اگر به این نتیجه برسیم که ایران برجام را به صورت کامل لغو کرده است، تحریم های بیشتر از تحریم های آمریکا بر این کشور اعمال می کنیم. آن ها همچنین تاکید کرده اند که ایران نمی تواند بدون لغو تحریم های آمریکا که توانایی این کشور برای مشارکت در نظام مالی بین المللی را به شدت مختل می کند از روابط اقتصادی با سایر کشورها از جمله همسایگان خود در سراسر خلیج فارس به طور کامل بهره مند شود.
اگر برجام از بین برود این مسئله بازتاب دهنده تسلط آمریکا بر سیستم مالی بین المللی از یک سو و دشواری پیگیری یک سیاست خارجی واحد از سوی این کشور از سمت دیگر خواهد بود. به گفته سفیر سابق فرانسه در ایالات متحده، حتی اگر این توافق پابرجا بماند، با توجه به عدم اطمینان از ماندن ایالات متحده در توافق در صورت پیروزی یک جمهوری خواه در انتخابات ریاست جمهوری سال 2024، تردید وجود دارد که شرکت های چند ملیتی غربی به ایران بازگردند. از سوی دیگر باید به این نکته اشاره کرد که شاید برجام یک ایراد ذاتی داشته باشد. عدم توازن قدرت بین ایران و آمریکا ممکن است برجام را از ابتدا به شکست محکوم کرده باشد. در واقع، ایالات متحده و ایران رقبای همتا نیستند - مانند ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی سابق - و بنابراین، واشنگتن توانست بدون مجازات تعهدات خود در قبال ایران را نقض کند. ایران نیز به نوبه خود از تحت فشار قرار گرفتن توسط یک ابرقدرت خشمگین است و ممکن است ترجیح دهد به جای پیشرفت، «مقاومت» کند.