نقش چین در دور جدید مذاکرات وین چیست؟-راهبرد معاصر
ترجمه گزارش «شورای آتلانتیک»

نقش چین در دور جدید مذاکرات وین چیست؟

در شرایط کنونی نقش چین در مذاکرات هسته‌ای یک فشارسنج طبیعی از وضعیت خود برجام است: زمانی که پکن مشارکت خود را در موضوع هسته‌ای ایران افزایش می‌دهد، می‌تواند به این معنا باشد که مذاکرات به موفقیت نزدیک یا در آستانه فروپاشی است.
جاکوبو سیتا؛ کارشناس ارشد غیرمقیم شورای آتلانتیک
تاریخ انتشار: يکشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۰ - 12 December 2021

نقش چین در مذاکرات وین چیست؟

 

به گزارش «راهبرد معاصر»، بعد از توقف پنج‌ماهه مذاکرات پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران در ژوئن، در تاریخ ۲۹ نوامبر، مذاکرات هسته‌ای وین از سر گرفته شد. با این حال، فقدان گفتگوهای مستقیم بین واشنگتن و تهران در کنار مطالبات حداکثری ایران بر موفقیت مذاکرات پیش رو سایه افکنده است.

 

 در تاریخ ۳ دسامبر، دور هفتم مذاکرات بدون هیچ گونه پیشرفت مهمی به پایان رسید و احیای توافق هسته‌ای را بیش از پیش به خطر انداخت. البته شایان ذکر است که در طی سال‌های ۲۰۱۳-۲۰۱۵م، در آخرین مرحله مذاکرات هسته‌ای، چین نقش ثانویه را ایفاء می‌کرد.  اما در شرایط کنونی در میان سایر اعضای توافق هسته‌ای، چین مناسب‌ترین گزینه برای اعمال فشار موثر به ایران برای بازگشت به توافق هسته‌ای است.

 

طبق گزارش وال استریت ژورنال که در 6 دسامبر منتشر شد، هیئت چینی در آخرین دور مذاکرات نقش فعال‌تری را ایفاء کرده‌اند. مذاکره‌کننده ارشد پکن با به اشتراک گذاشتن درجه خاصی از ناامیدی نسبت به خواسته‌های غیرسازنده ایران، همتای ایرانی خود را تحت فشار قرار داد تا دو متن پیش‌نویس حاوی پیشنهادات تهران در مورد لغو تحریم‌ها و تعهدات هسته‌ای را «به‌طور قابل توجهی ساده‌سازی کند».

 

به نظر می‌رسد پکن نسبت به گذشته بیشتر بر حفاظت و پیشبرد منافع دوجانبه خود در منطقه خلیج فارس متمرکز بوده است، مسیری که در ماه مارس با تور بزرگ وانگ‌یی وزیر خارجه این کشور در خاورمیانه به اوج خود رسید. در همان ماه، تهران و پکن توافقنامه همکاری جامع راهبردی ۲۵ ساله را به امضا رساندند که دو کشور را بیش از همیشه به هم نزدیک کرد. در عین حال، چین به واردات مقدار قابل توجهی نفت ایران از طریق کشورهای واسطه ادامه داده است. این کنش، اقدام دولت دونالد ترامپ برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران به عنوان بخشی از سیاست «فشار حداکثری» را تضعیف بخشید. اما امروزه این اقدام به پکن بیشترین اهرم را برای تغییر مواضع مذاکراتی ایران ایجاد کرده است. 

 

پس از اعلام تهران مبنی بر بازگشت به مذاکرات در وین پس از یک وقفه پنج ماهه، وانگ‌یی وزیر امور خارجه چین از این تصمیم استقبال کرد و از ایران خواست به پایبندی تعهدات برجامی بازگردد. لحن مشابهی از بازخوانی چین از نشست سه جانبه 15 نوامبر میان معاونان وزرای خارجه چین، روسیه و ایران پدیدار شد. اجماع حاصل در نهایت درخواست دیگر برای بازگشت ایران به تعهدات برجامی بود. بر این اساس حمایت پکن از احیای برجام باعث شد که دولت جو بایدن در تلاش باشد تا به سمت تعامل دیپلماتیک با چین حرکت کند. 

 

جک سالیوان، مشاور امنیت ملی ایالات متحده، در سخرانی خود پس از نشست 16 نوامبر بایدن و شی‌جین‌پینگ، موضوع هسته‌ای ایران را یکی از «چالش‌های فوری که در آن ایالات متحده و چین از لحاظ تاریخی با هم کار کرده‌اند و اکنون با لحظات مهمی روبرو هستند» توصیف کرد. اظهارات سالیوان برای کسانی که از نزدیک تلاش دولت بایدن برای مشارکت چین در دیپلماسی هسته‌ای با ایران را دنبال می‌کردند، تعجب‌آور نبود. بایدن و شی در ماه مارس، در اولین دیدار رو در رو، توافق کردند که منافعشان در مورد ایران همپوشانی دارد. به همین ترتیب، رابرت مالی، فرستاده ویژه ایالات متحده در امور ایران، فعالیت دیپلماتیک بسیار جدی را دنبال کرد و چندین بار در فوریه و دو بار در نوامبر - با معاون وزیر امور خارجه چین ارتباط برقرار کرد. در این جا ما شاهد یک فاصله‌ای از سیاست های ایالات متحده در دوران ترامپ در قبال چین هستیم.

 

تیم بایدن به جای اجرای تحریم‌های آمریکا، رویکرد دیپلماتیک به چین را ترجیح داده است. ژائو لیجیان، سخنگوی وزارت خارجه چین، در اظهارات خود پس از دور هفتم مذاکرات در وین، لحن مثبت‌تری را نسبت به اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها اتخاذ کرد آنها نگرانی‌های زیادی درباره جدی نبودن ایران در مورد مذاکرات هسته‌ای داشتند. وی در این باره تاکید کرد: آنچه باقی می‌ماند، اولین گام ضروری آمریکا برای لغو تمامی تحریم‌های یکجانبه غیرقانونی علیه ایران است که پس از آن تهران باید به پایبندی به مفاد هسته‌ای بازگردد.» سخنگوی وزارت خارجه چین همچنین از همه طرف‌ها خواست تا خویشتنداری کنند و از سخنان و اعمال مخاطره آمیزی که ممکن است تلاش‌های دیپلماتیک را مختل کند، اجتناب نمایند.»

 

چین همچنان برجام را به عنوان یک ابزار موثر منع اشاعه ارزیابی می‌کند. در ابتدا انگیزه حمایت پکن از حل مسالمت‌آمیز موضوع هسته‌ای ایران، این بود که هر گونه درگیری نظامی با ایران می‌تواند منافع و امنیت چین را در منطقه تضعیف کند. با توجه به اینکه ردپای چین در خلیج فارس در حال حاضر در مقایسه با یک دهه پیش عمیق‌تر شده است، بنابراین چین ارزش زیادی برای ثبات منطقه‌ای قائل است.

 

با این وجود، وضعیت موجود در خلیج فارس پس از خروج ترامپ از توافق با ایران در ماه می 2018، در حالی که آشفته و متزلزل است، آسیب چندانی به منافع چین وارد نکرده است. شایان ذکر است، تنش‌های ثابتی که از سال 2019 خلیج فارس را شوکه کرده است، منافع پکن را در امان نگه داشته است. ایران هرگز کشتی‌های مرتبط با چین را هدف قرار نداد و این نشان می‌دهد که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می‌داند که این کشور یکی از معدود قدرت‌های بزرگی است که می‌تواند سرمایه‌های سیاسی و اقتصادی ارزشمندی را به ایران ارائه دهد. از سوی دیگر، پکن با دقت عمل کرده است تا تنش‌ها را بدون وارد شدن به آنها هدایت کند و منافع خود را در منطقه آزادانه و با موفقیت پیش ببرد.

 

در نتیجه، خطر فروپاشی کامل برجام، محرک اصلی افزایش تلاش‌های دیپلماتیک چین برای حفظ آن بوده است. ایننشان دهنده تلاش‌های مشهود پکن برای تعدیل خواسته‌های ایران در آخرین دور مذاکرات در وین (29 نوامبر تا 3 دسامبر) است که انحراف قابل‌توجهی از نقش حداقلی در دورهای قبل چین محسوب می‌شود. از سوی دیگر، تجربه مذاکرات پیش از برجام الگوی جالب دیگری را نشان می‌دهد. به گفته جان گارور، استاد بازنشسته در موسسه تکنولوژی جورجیا، نقش چین تنها پس از سال 2013 از نظر کیفیت و اهمیت افزایش یافت و پکن نقش میانجی بین ایالات متحده و ایران را بر عهده گرفت. چه چیزی باعث تغییر در آن زمان شد؟ صعود شی به قدرت، مرحله جدید و فعال‌تر سیاست خارجی چین را عیان کرد.

 

به دلیل نگرانی جامعه بین‌الملل نسبت به برنامه هسته‌ای ایران، پکن موقعیت خوبی برای میانجیگری بین واشنگتن و تهران دارد. در شرایط کنونی نقش چین در مذاکرات هسته‌ای یک فشارسنج طبیعی از وضعیت خود برجام است: زمانی که پکن مشارکت خود را در موضوع هسته‌ای ایران افزایش می‌دهد، می‌تواند به این معنا باشد که مذاکرات به موفقیت نزدیک یا در آستانه فروپاشی است.

ارسال نظر
پربیننده ترین اخبار
یادداشت جمال سالمی، تحلیلگر الجزایری؛ / ۲ روز پیش

شاخص‌های فروپاشی اقتصاد رژیم صهیونیستی