به گزارش «راهبرد معاصر»، بازار دارو به دلیل برخی کمبودها در سطح کشور اکنون با برخی بینظمیها در توزیع و تامین مواجه شده و این امر نشات گرفته از شرایطی است که به دلیل عدم توجه به تولید داخل پیش آمده است. امری که دکتر «محمدرضا واعظ مهدوی»، رئیس انجمن علمی اقتصاد سلامت نیز بدان اذعان دارد. این متخصص حوزه دارو در گفتگو با «راهبرد معاصر» به واکاوی برخی کمبودها و بررسی راهکارهای ساماندهی بازار دارو پرداخته است که در ادامه این مطلب آن را میخوانیم؛
علت کمبود دارو این است که این سیاستهای حمایتی از تولید داروی داخلی اعمال نمیشود، تحریمهای ظالمانه امریکا و قاچاق دارو عوامل دیگری است که نظام تامین دارو در کشور را دچار اختلال میکند، این موارد درحالی رخ میدهد که ما میتوانیم بیش از 97 درصد نیازهای داخلیمان را با تولید با کیفیت و با تسهیلات ارزی کمتر از 700 میلیون دلار تامین کنیم.
یعنی نظام اولویتبندی نمیتواند تشخیص دهد که باید به تولید بها بدهد و ظرفیتهای مورد نیاز تولید را تامین کند. در شرایطی که ما کمبود ارز داریم برای داروهای وارداتی با قیمتهای بسیار بالاتر اجازه واردات داده میشود، تخصیص ارز صورت میگیرد این درحالی است که برخی اقلام دارویی وارداتی تا 6 برابر داروی مشابه تولید داخل تفاوت قیمت دارد!
ما حساب کردهایم که بیش از 600 میلیون دلار صرف واردات داروهایی میشود که تولید داخل دارد، این باعث میشود که هم تولید کننده دلسرد شود و هم مزیت قیمتی و اقتصادی برای تولید از بین برود؛ هم اکنون بیش از 70 درصد مواد اولیه ما در داخل تولید میشود، بنابراین اولویت اول ما باید تامین منابع مورد نیاز برای مواد اولیه دارو باشد که این هم متاسفانه اعمال نمیشود.
لذا سرمایهگذاری تولیدی برای تولیدکننده صرف نمیکند چرا که بازاری نخواهد داشت. یعنی هم از منابع ما استفاده غیرضروری شده و هم نیازهای موجود ما بلاعمل و بلاتکلیف باقی مانده است. اگر نظام اولویتبندی درست اعمال شود و سیاستها در راستای حمایت از تولید باشد قیمتگذاری کالاهایی تولیدی ما همانطور که قانونگذار این را تصویب کرده که بر اساس قیمت تمام شده صورت بگیرد و حاشیه سودی برای تولید کنندگان در نظر گرفته شود، تحقق پیدا میکند.
دانشمندان، محققین و شیمیدانها به سمت گسترش تولید و فرمولاسیون سوق پیدا میکنند، همان اتفاقی که در دهه اول انقلاب و حتی در دوران جنگ افتاد و ما از حدود 15 یا 20 درصد تولید ظرف یک دوره 10 ساله به 95 درصد تولید رسیدیم و بیشتر کارخانجات داروسازی ما در همان دوران شکل گرفت چرا که اصول اقتصاد ما در راستای حمایت از تولید، صنعتگران ملی و سرمایهگذاران ملی شکل گرفت.
این موضوع به استراتژی و خط مشی که ما درساماندهی بازار دارو دنبال میکنیم، بستگی پیدا میکند. آیا ما دنبال این هستیم که ساختار دارویی کشور را با واردات اداره کنیم و یا میخواهیم نوعی استقلال و خودکفایی و حرکت به سوی آینده را در پیش رو داشته باشیم؟
انتخاب این استراتژی هم به ارزیابی که ما از پتانسیلها، ظرفیتها و توانمندیهای خودمان داریم بستگی دارد و بر اساس آن برنامهریزی میکنیم. باید عنوان کرد دانش پزشکی در کشور ما یک دانش توسعه یافته است و طبیعتا در کنار این، دانش داروسازی و شیمی سابقه طولانی در کشور دارد لذا ما ظرفیت های بسیار بالایی از داروسازان و دانشمندان علوم دارویی و همچنین مهندسین شیمی در کشورمان داریم.
این مورد پتانسیل بالایی را به ما نشان میدهد و ما را به سمت اینکه دانش، علم و ظرفیت استفاده از تکنولوژی را در اندازه بالایی داشته باشیم سوق میدهد. در چنین شرایطی افقهای گستردهای از ظرفیتهای دارویی به روی ما باز است و به همین دلیل استراتژی ما باید حمایت از تولید باشد.
ببینید در بررسی تاریخ توسعه کشورهای توسعه یافته به این نکته مهم دست پیدا میکنیم که هیچ کشوری نتوانسته مسیر توسعه و پیشرفت را طی کند مگر اینکه بر روی تولید سرمایهگذاری کرده و پتانسیلهای تولیدی و صنعتی خود را رشد داده باشد.
اگر کسانی فکر میکنند که ما با واردات و با تامین نیازهایمان در این قالب میتوانیم بازار دارویی گسترده و توسعه یافتهای داشته باشیم در اشتباه هستند. بنابراین ما باید روی تولید سرمایهگذاری و ظرفیتهای تولیدی را گسترش دهیم.
ما بایستی به نوعی مقداری از مصرف کالاهایی که خودمان توان تولیدشان را نداریم خودداری کنیم تا به آن ظرفیت و توان تولید دست پیدا کنیم. مسئله اینجاست که در این بین شرایط ما با شرایط کشوری که ظرفیتهایهای علمی گستردهای ندارد، متفاوت است. ممکن است برای یک کشور رسیدن به یک ظرفیت تولید سالها طول بکشد ولی برای ما با پتانسیلهای موجود خیلی دست نیافتنی نیست و متخصصین و داروسازان ما توانایی فرمولاسیون، آمادهسازی و ظرفیت سازی تولید را در یک مدت کوتاه برای کلیه داروهای مورد نیاز کشورمان دارند.
بنابراین اقتصاد دارویی ما باید بر اساس تولید، سازمان پیدا کند و ما هم باید در قالب حمایت از تولید به توسعه بازارها دست پیدا و آن را محقق کنیم و بعد از آن باید روی بازارهای صادراتی هم هدفگذاری کنیم. هدفگذاری بازارهای صادراتی به معنای تقویت و گسترش GMC و استانداردهای Clean room ها و ظرفیتهای علمی است. بنابراین ما باید از صنایع و کارخانجاتی که بالاترین استانداردهای تولید را سازمان می دهند، حمایت کنیم تا داروهای تولید داخل بهترین و با کیفیتترین داروها باشد.
حمایت از تولید یعنی تولید با بالاترین استانداردها، عدم واردات تولیداتی که در داخل تولید میشود و جلب اعتماد ملی به کالاهای تولید داخل نکته مهم دیگری که باید اضافه کنیم این است که حمایت از تولید یعنی ما باید از سرمایهگذاران تولید حمایت کنیم، نباید اجازه دهیم که دارو در مراکز اصطلاحا زیر پلهای یا به صورت قراردادهایی در واحدهایی که ظرفیتهای تولیدی کامل را ندارند تولید شود.
باید استانداراهای هازارد را کاملا رعایت کنیم یعنی داروهای هازارد بایستی حتما در واحدهایی تولید شود که اجازه و ظرفیت تولید داروهای هازارد را داشته باشد. و در واقع از این طریق داروسازان و کارخانجات دارویی را تشویق کنیم که به سمت سرمایه گذاری های زیربنایی و درازمدت بروند و طبیعتا امکان بهرهبرداری از این سرمایه گذاری ها را برای آنها فراهم کنیم.
بله از مهمترین شیوه های ساماندهی است، چون نکاتی که اشاره کردم از نکات مهم تصمیمگیری در این عرصه است. مثلا وقتی بحث هازارد را مطرح میکنیم یا بحث تولید در GMC و رشد تولید داروهایی که احتیاج بهClean room یا شرایط استاندارد تولیدی دارند در واقع به نکات مهمی اشاره کردهایم. در واقع در بازار دارویی کشور یا دارویی نباید اجازه تولید پیدا کند و یا اگر اجازه تولید پیدا کرد حتما دارای کیفیت قابل رقابت با داروهای کشورهای توسعه یافته و اروپایی را داشته باشد. بنابراین دلیلی ندارد برای دارویی که تولید میکنیم اجازه واردات مشابه خارجی به آن داده شود. بازار دارو باید برای داروهای تولید داخل اما با کیفیت، محافظت و مراقبت شود. در چنین شرایطی با کمبود دارو و مشکلات اینچنینی مواجه نخواهیم شد.