علامه‌ای در قامت زبان گویای انقلاب اسلامی-راهبرد معاصر
«راهبرد معاصر» همزمان با سالگرد درگذشت علامه مصباح بررسی می‌کند؛

علامه‌ای در قامت زبان گویای انقلاب اسلامی

مرحوم آیت‌الله مصباح را می‌توان از جمله علمایی دانست که در طول این ۴ دهه بعد از انقلاب اسلامی، جریان سازی و شاگردپروری  را سرلوحه‌ی کارهایشان قرار داد و اندیشه و آرای علمی خود را به صحنه سیاست کشاند و حکمت عملی را در کنار حکمت نظری، پیاده کرد چرا که آیت‌الله مصباح، خود را وقف انقلاب اسلامی کرده بود و تمامی فعالیت‌های علمی و عملی ایشان، به این سمت‌وسو کشیده ‌ شده بود.
ملیحه زرین پور؛ کارشناس مسائل فرهنگی
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۵ - ۱۲ دی ۱۴۰۰ - 2022 January 02
کد خبر: ۱۱۶۰۹۳

علامه‌ای در قامت زبان گویای انقلاب

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی در بهمن ماه سال 1313 در یزد دیده به جهان گشود وی فقیه، فیلسوف، مفسر قرآن و از اندیشمندان و اساتید حوزه علمیه قم بود. ریاست مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) بود و عضویت در مجلس خبرگان رهبری، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و شورای عالی انقلاب فرهنگی و ریاست شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت(ع) از سوابق این فقیه محسوب می‌شود.

 

علامه مصباح یزدی پس از تحصیلات دوره‌ ابتدایی در سال‌ تحصیلی‌ ۲۶ـ۱۳۲۵ش، وارد مدرسه‌ علمیه شفیعیه‌ یزد شد و دروس مقدمات حوزوی را در یزد خواند. وی در کنار دروس رسمی حوزه، برخی از علوم دیگر مانند فیزیک، شیمی، فیزیولوژی و زبان فرانسه را نزد «محقّقی رشتی» فرا گرفت.

 

از شاگردی امام(ره) تا آیت الله بهجت

در سال ۱۳۳۰ش به همراه خانواده برای ادامه تحصیل به نجف مهاجرت کرد؛ اما بعد از شش‌ ماه‌ سکونت به‌ یزد‌ بازگشت و پس از آن به قم مهاجرت کرد و در دروس مکاسب‌، کفایه‌ و شرح منظومه ‌شرکت‌ کرد. علامه مصباح دروس فقه و اصول را  هشت سال نزد آیت‌الله بروجردی و امام خمینی(ره)، دو سال نزد آیت الله اراکی و پانزده سال نزد آیت‌الله بهجت فراگرفت.

 

در تفسیر و فلسفه در درس علامه طباطبایی حاضر شد و دروس اسفار ملاصدرا و شفا ابن سینا را نزد وی گذراند. در اخلاق و عرفان نیز از محضر علامه طباطبایی، آیت الله بهجت و انصاری همدانی بهره برد. محمدعلی‌ نحوی، عبدالحسین‌ عجمین‌، سیدعلیرضا مدرّسی‌، میرزا محمد انواری‌، مرتضی حائری یزدی و شیخ‌ عبدالجواد جبل‌ عاملی‌ از دیگر اساتید علامه مصباح محسوب می‌شوند. این علامه نامدار بعد از سالها درس و تلاش در 27 سالگی به درجه اجتهاد رسید.

 

شاگردانی تاثیر گذار در عرصه انقلاب

مصباح یزدی تدریس تفسیر، مباحث‌ اخلاقی‌ و تربیتی‌ را از مدرسه‌ علمیه‌ حقانی‌ آغاز کرد و در همین مدرسه کتاب‌های فلسفتنا و اقتصادنا نوشته سید محمدباقر صدر را درس می‌داد. در سال‌های بعد در مؤسسه‌های در راه حق، باقرالعلوم و امام خمینی(ره)، اسفار ملاصدرا، شفا و... را تدریس می‌کرد و شاگردان تاثیر گذار بسیاری تربیت کرد. محمود رجبی، غلامرضا فیاض، مرتضی آقا تهرانی، عباسعلی شاملی، سید احمد رهنمایی، محسن غروی، اکبر میرسپاه، نبویان و پناهیان از جمله شاگران این علامه فیلسوف هستند.

 

مصباح یزدی مخالف قرائت‌های مختلف از دین بود و به مرجعیتِ روحانیت در تفسیر دین اعتقاد داشت. او از مهم‌ترین نظریه‌پردازان و مدافعان نظریه ولایت مطلقه فقیه بود و آثار متعددی درباره علوم اسلامی از جمله تفسیر، فلسفه، اخلاق و معارف اسلامی از خود به جای گذاشته است. «آموزش فلسفه» و «آموزش عقاید» متن درسی مراکز حوزوی و دانشگاهی است و به زبان‌های مختلف ترجمه شده است. «معارف قرآن»، «اخلاق در قرآن»، «نظریه سیاسی اسلام» و «نظریه حقوقی اسلام» از جمله آثار علامه مصباح یزدی به شمار می رود.

 

«بنیاد فرهنگی باقرالعلوم(ع)» که توسعه یافته بخش آموزش موسسه در راه حق است توسط آیت الله مصباح اداره می شد. «در راه حق» موسسه‌ای بود که در ابتدا در راستای پاسخگویی به شبهات دینی تأسیس شده بود. در سال ۱۳۷۴ هم مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با هدف تبیین و به‌کارگیری معارف اسلامی در رشته‌های مختلف علوم انسانی و تربیت پژوهشگر در معارف اسلامی و علوم انسانی پایه‌گذاری شد که توسط علامه مصباح یزدی نظارت و اداره می شد.

 

نفی فرهنگ غربی

اما از اعتقادات راسخی که علامه مصباح نسبت به آن تلاش بسیاری نمود این بود که مصباح یزدی، پذیرش یا سازش با فرهنگ غربی را به عنوان فرهنگ کفر و الحاد در عین باور به  ضروت استفاده از تکنولوژی مدرن را رد می‌کرد؛ از نگاه علامه مصباح اومانیسم، سکولاریسم و لیبرالیسم، عناصر اصلی فرهنگ کفر و الحاد به شمار می رود  و در برابر آن خدامحوری، اصالت دین و ولایت فقیه و محدودیت قانونی فعالیت انسان در دایره اطاعت از خدا، عناصر اصلی تفکر اسلامی است.

 

علامه مصباح بر این باور است که این دو فرهنگ غربی و اسلامی  در مقابل هم قرار دارند چنانچه  فرهنگ غربی، انسان را به آزادی مطلق از همه چیز، حتی آزادی از اطاعت خداوند، دعوت می‌کند و فرهنگ اسلامی ما را به اطاعت محض از خداوند دعوت می‌کند. لذا از دیدگاه این علامه متفکر قرائت‌های متعدد از دین قابل پذیرش نیست چرا که  احکام و گزاره‌های دینی روشن و واضح‌اند و فهم آنها هم  به تفسیر و توجیهات علمی نیازمند نیست. شاید از همین روست که مصباح یزدی با نظریه‌پردازی روشنفکران در حوزه دین مخالف بوده و فقط دیدگاه و تفسیر علما را معتبر و تخصصی می‌داند.

 

ولایت فقیه تنها شکل ممکن حکومت اسلامی در دنیا

یکی دیگر از اصولی که مصباح یزدی نقش موثری در واکاوی ابعاد آن در کشور دارد  نظریه ولایت مطلقه فقیه است تا جایی که وی را از مدافعان اصلی این نظریه به شمار می‌آورند.

 

از منظر علامه مصباح ولایت فقیه تنها شکل ممکن حکومت اسلامی در دنیا  محسوب می‌شود و حکومت اسلامی فقیه از همه اختیارات معصوم برخوردار است. وی حاکمیت و مشروعیت ولی‌فقیه را از سوی خداوند و امام زمان(عج) و ولی‌فقیه را منصوب از ناحیه آنها می‌دانست و بر آن بود که مردم و مجلس خبرگان تنها وظیفه کشف و شناسایی ولی‌فقیه را برعهده دارند؛ البته اصل تأسیس حکومت اسلامی و ولایت فقیه منوط به تمایل و پذیرش مردم است و فقیه در اصل تشکیل حکومت اسلامی حق ندارد به اجبار و زور متوسل شود.

 

 در چارچوب این تفکر، تنها قانونی که از خدا و دین سرچشمه بگیرد، معتبر و مشروع است. آیت الله مصباح گفته است:«تلاش برای تبیین ولایت فقیه، تلاش برای بقای اسلام است و هرگونه تلاش برای خدشه‌دار كردن ولایت فقیه، ضربه زدن به پایه‌های اسلام است.» و در جای دیگری می گوید:« ولایت فقیه در واقع بدل اضطراری از ولایت معصوم برای زمان یا مكانی است كه حكومت آن بزرگواران میسر نباشد، یا دسترسی به ایشان نباشد، و این از فضل و رحمت خداوند است كه راهی را برای تنظیم امور جامعه و حفظ مصالح آن در چنین شرایطی فراهم كرده است.»

 

از علامه طباطبائی تا شهید مطهری زمانه

مقام‌ معظم رهبری آیت‌الله مصباح را در نقش علامه طباطبایی و شهید مطهری زمانه معرفی و از ایشان به عنوان عقبه‌ تئوریک نظام نام می‌برند چرا که آنچه در آثار و سخنرانی‌های علامه می‌توان یافت، اینکه آیت‌الله مصباح برای تمامی آراء و اندیشه‌های خود، ادله‌ قوی فلسفی و دینی داشتند که این سبک و سیاق ایشان مورد تمجید مخالفان و موجب تسلط علمی و استدلالی ایشان در مناظرات مختلفِ ابتدای انقلاب و بعد از آن می‌شد. شاید از همین روست که مناظرات آیت‌الله مصباح با احسان طبری مارکسیسم، فرخ نگهدار با تفکر فدایی خلق، عبدالکریم سروش و همچنین حجتی کرمانی معروف است.

 

مرحوم آیت الله مصباح را می‌توان از جمله علمایی دانست که در طول این ۴ دهه بعد از انقلاب اسلامی، جریان سازی و شاگردپروری  را سرلوحه‌ی کارهایشان قرار دادند و اندیشه و آرای علمی خود را به صحنه سیاست کشاندند و حکمت عملی را در کنار حکمت نظری، پیاده کردند چرا که آیت‌الله مصباح، خود را وقف انقلاب اسلامی کرد و تمامی فعالیت‌های علمی و عملی ایشان، به این سمت و سو کشیده ‌ شد.

 

آیت الله مصباح یزدی در ۱۲ دی  ماه سال 99 بعد از تحمل بیماری در تهران درگذشت. و مقام معظم رهبری  در پیامی او را فقیه و حکیم مجاهد، متفکری برجسته، مدیری شایسته، دارای زبان گویا در اظهار حق و استقامتی در صراط مستقیم توصیف کرد و خدمات وی در عرصه‌های مختلف همچون تولید اندیشه دینی و تربیت شاگردان ممتاز را کم‌نظیر دانست ودرگذشت آیت‌الله مصباح را خسارتی برای حوزه علمیه و حوزه معارف اسلامی خواند.

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده