هدف غرب از تکرار ضرب‌الاجل در مذاکرات چیست؟-راهبرد معاصر
راهبرد معاصر بررسی می‌کند؛

هدف غرب از تکرار ضرب‌الاجل در مذاکرات چیست؟

استفاده مکرر از واژه ضرب‌الاجل در فرآیند مذاکرات، به‌عنوان راهبرد و تاکتیک برای غربی‌ها به کار می‌رود تا با تحت‌فشار قرار دادن تیم مذاکره‌کننده ایران و وادار کردن آن‌ها به عقب‌نشینی از خواسته‌های خود برای اخذ تضمین و راستی آزمایی لغو تحریم‌ها، به نتیجه مطلوب خود از مذاکرات برسند. در سوی دیگر مسئله به نظر می‌رسد که ایده ضرب‌الاجل برای توجیه اقدامات احتمالی دیپلمات‌های غربی در صورت شکست گفت‌وگوها، برای مقصر سازی از ایران مطرح ‌شده باشد.
جاوید منتظران؛ کارشناس حقوق و سیاست بین الملل
تاریخ انتشار: ۱۳:۲۶ - ۰۳ بهمن ۱۴۰۰ - 2022 January 23
کد خبر: ۱۱۸۹۶۴

هدف غرب از تکرار ضرب‌الاجل در مذاکرات چیست؟

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ هشتمین دور مذاکرات رفع تحریم‌ها در وین از چند هفته پیش آغازشده و کماکان ادامه دارد. در بحبوحه این مذاکرات، دیپلمات‌های غربی همچنان روی عنصر زمان مانور داده و تلاش کرده‌اند با ارائه چارچوب‌های زمانی ازجمله اینکه مذاکرات باید تا فوریه به نتیجه برسد، تیم مذاکره‌کننده ایران را به‌نوعی تحت‌فشار قرار دهند.در همین راستا ابتدا آمیخی اشتاین خبرنگار صهیونیست «کان نیوز» در توئیتی نوشت: دیپلمات‌های غربی به من می‌گویند که ضرب‌الاجل آمریکا و کشورهای اروپایی برای مذاکره با ایران در مورد بازگشت به توافق برجام پایان ژانویه و آغاز فوریه (اواسط بهمن‌ماه) است. در ادامه مقامات تروئیکای اروپایی با انتشار بیانیه‌ای ضمن طرح این مسئله که برای مذاکرات رفع تحریم‌ها در وین «ضرب‌الاجل ساختگی مصنوعی» تعیین نمی‌کنند، مدعی شدند که تنها چند هفته‌ برای رسیدن به توافق باقی‌مانده است. سه دیپلمات ارشد انگلیس، فرانسه و آلمان در بیانیه خود اظهار داشتند که ما این موضوع را شفاف کرده‌ایم که به نقطه‌ای نزدیک می‌شویم که تشدید برنامه هسته‌ای ایران، به‌طور کامل برجام را پوچ می‌کند.


در آخرین ضرب‌الاجل اعلام‌شده، آنتونی بلینکن وزیر خارجه ایالات‌متحده اظهار داشته که واشنگتن و متحدانش در صورت عدم دستیابی به توافق طی هفته‌های آینده، ممکن است تاکتیک‌های خود را تغییر دهند. این در حالی است که آنتونی بلینکن در این دوماه اخیر مدام و بدون توقف، بر طبل محدودیت زمانی برای مذاکرات کوبیده و این جمله که برای احیای توافقنامه هسته‌ای 2015 فقط چند هفته زمان باقی‌مانده را مرتب تکرار کرده است.


اهداف و چرایی طرح ضرب‌الاجل

به نظر می‌رسد که تعیین ضرب‌الاجل از سوی غرب برای ایران ولو به‌طور ضمنی، ضمن اینکه در راستای تشدید فشار بر ایران در خلال مذاکرات است، چرایی و اهداف مختلفی را مدنظر داشته باشد.


ازیک‌طرف به نظر می‌رسد که ضرب‌الاجل و تعیین زمان، رویکردی برای رسیدن به نتیجه دلخواه غربی‌ها در مذاکرات هسته‌ای باشد.به عبارتی تعیین ضرب‌الاجل در شرایطی که تیم جدید ایران با تأکید بر اولویت رفع تحریم‌ها، مذاکرات را آغاز نمود و آن‌گونه که از شواهد و قرائن ازجمله اظهارات طرفین ازجمله سخنان مورا هماهنگ‌کننده مذاکرات هم پیداست، اصلاحیه‌های ایران در متن پیش‌نویس‌های باقی‌مانده از شش دور مذاکرات قبلی ادغام گردیده و با برخی از پیشنهادهای ایران در خصوص رفع تحریم‌ها و راستی آزمایی به پیش‌نویس‌های قبلی موافقت شده است. لذا ازآنجا شرایط موجود مذاکرات، نشان از آن دارد که در جریان تداوم این مذاکرات،غربی‌ها به‌تدریج وادار به پذیرش مطالبات مشروع ایران خواهند شد لذا احتمالاً بر همین اساس است که خواستار پایان سریع‌تر مذاکرات هستند. در این میان واژه ضرب‌الاجل نیز به‌عنوان راهبرد و تاکتیک برای غربی‌ها به کار می‌رود تا با تحت‌فشار قرار دادن تیم مذاکره‌کننده ایران و وادار کردن آن‌ها به عقب‌نشینی از خواسته‌های خود برای اخذ تضمین و راستی آزمایی لغو تحریم‌ها، به نتیجه مطلوب خود از مذاکرات برسند.


ازیک‌طرف دیگر به نظر می‌رسد که ایده ضرب‌الاجل برای توجیه اقدامات احتمالی دیپلمات‌های غربی در صورت شکست گفت‌وگوها، برای مقصر سازی از ایران مطرح‌شده باشد تا بدین طریق تیم ایرانی را تحت‌فشار روانی حاکی از شکست مذاکرات قرار دهند.


از یک منظر دیگر، تعیین ضرب‌الاجل نشان از آن دارد که کاهش تعهدات هسته‌ای به‌ویژه در خصوص نوع سانتریفیوژها و سطح غنی‌سازی ایران، تهدیدی معتبر جلوه کرده و این مسئله نگرانی دولت‌های غربی را برانگیخته است. طرف‌های غربی مدعی هستند در بازه زمانی یادشده، انباشت اورانیوم غنی‌شده توسط ایران به میزان موردنیاز برای تولید یک بمب هسته‌ای خواهد رسید. به همین دلیل با تعیین بازه زمانی کوتاهی، خواستار کاهش و توقف پیشرفت‌های هسته‌ای ایران هستند.


بنابراین به نظر می‌رسد که غربی‌ها اکنون با تکیه‌بر تاکتیک ضرب‌الاجل، در نظر دارد که ابتدا مهم‌ترین نگرانی امنیتی خود را در خصوص پیشرفت هسته‌ای ایران، با بازگشت اولیه ایران به تعهدات برجامی مرتفع ‌سازد و در ازای آن، صرفاً بخش کوچکی از مطالبات مشروع و به‌حق ایران را اعاده نمایند. در ادامه با حفظ اهرم فشار اقتصادی ناشی تحریم‌های حداکثری، زمینه‌های ورود به موضوعات دیگر مورد چالش با ایران، مانند توان دفاعی موشکی و سیاست‌های منطقه‌ای را به گفتگوهای رفع تحریم‌های حداکثری، فراهم آورد و به این طریق، این موضوعات مدنظر خود با ایران را فرصت‌های مناسب و حتی در سلسله مذاکراتی مجزا از مذاکرات هسته‌ای، مطرح نمایند.


راهبرد ایران چه باید باشد؟

بنابراین ایران کما فی السابق می‌بایست هر نوع ضرب‌الاجل طرح‌شده را باقدرت نپذیرد و با صراحت تمام، هر نوع تلاش‌ طرف‌های غربی برای تزریق فوریت‌های جعلی به گفت‌وگوها را رد کرده و صریحاً اعلام نماید که«ضرب‌الاجل‌های ساختگی» که با اهدافی خاص و متعددی از سوی طرف‌های غربی ارائه می‌شود را نخواهد پذیرفت.


ایران می‌بایست صریحاً اعلام نماید که آنکه دغدغه زمان دارد، مذاکره‌کنندگان ایرانی به نمایندگی از ملت ایران هستند که از هرروزه از تحریم‌های نامشروع، آسیب می‌بینند و البته تاکنون نیز خواسته‌ای جز احیای بی‌کم‌وکاست برجام و انتفاع اقتصادی ملت ایران از این توافقنامه و رفع و لغو تحریم‌های مندرج در آن نداشته‌اند. براین اساس اگر واقعاً زمان برای طرف غربی نیز حائز اهمیت بوده و به عبارتی تاکتیک مذاکراتی‌شان نیست، باید سریع‌تر به دغدغه‌ها و مطالبات به‌حق ایران، توجه نمایند؛ اقدامی که البته تاکنون انجام‌نشده و به‌جای آن جنجال‌آفرینی‌های رسانه‌ای در دستور کار طرف‌های غربی قرارگرفته است.

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده