نقش کلیدی منطقه ژئواستراتژیک دریای سیاه در مناقشه مسکو با غرب-راهبرد معاصر
واکنش روسیه به تصمیم آمریکا برای استقرار سامانه موشکی در آلمان سید حسن نصرالله: هدف غرب لطمه زدن به ارزش‌های مرتبط با جهاد، شهادت و مقاومت بود واکنش ایران به ادعای استفاده از تسلیحات تهران توسط یمن آمریکا تحریم‌هایی را علیه رژیم صهیونیستی اعمال کرد طعنه رهبر انصارالله به فرار ناو آمریکایی: شما از شیر غران، گریخته‌اید، نه یک موش! نتانیاهو: هر توافقی باید به اسرائیل اجازه دهد به جنگ بازگردد موافقتنامه جامع همکاری ایران و روسیه بزودی امضا می‌شود استقرار سفیر جمهوری آذربایجان در تهران در آینده نزدیک حماس: تاکنون هیچ خبر جدیدی درباره مذاکرات به ما داده نشده است سرنگونی پهپاد رژیم صهیونیستی در شمال نوار غزه قالیباف و پوتین دیدار کردند سرویس اطلاعات خارجی روسیه: واشنگتن به دنبال جایگزین برای زلنسکی است وضعیت زندانیان ایرانی محور گفت‌وگوی سفیر ایران و معاون وزیر دادگستری ترکیه واکنش کرملین به بیانیه پایانی نشست ناتو قرارداد یک میلیارد دلاری مراکش با رژیم صهیونیستی در بحبوحه جنگ در غزه
راهبرد معاصر بررسی می‌کند؛

نقش کلیدی منطقه ژئواستراتژیک دریای سیاه در مناقشه مسکو با غرب

منطقه دریای سیاه برای بریتانیا و دولت‌های غربی از اهمیت بسزایی برخوردار است، دلیل آن نیز ساده است، رشد قدرت روسیه و حتی چین در منطقه دریای سیاه، و فراتر از آن، در مدیترانه شرقی نه تنها ناتو را تضعیف می‌کند، بلکه مسیر اتصال به اقیانوس هند و آرام را نیز تهدید کند، از همین روی علاقه بریتانیا به منطقه دریای سیاه تشدید شده و به دنبال تقویت روابط با اوکراین و لهستان در تقابل با روسیه است.
توحید ورستان؛ کارشناس اقتصاد بین‌الملل
تاریخ انتشار: ۱۵:۴۴ - ۱۵ بهمن ۱۴۰۰ - 2022 February 04
کد خبر: ۱۲۰۵۰۷

نقش کلیدی منطقه ژئواستراتژیک دریای سیاه در مناقشه مسکو با غرب

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ در ماه‌های اخیر موضوع استقرار نیروهای نظامی روسیه در مرز اوکراین، احتمال حمله این کشور را افزایش داده است. حتی تنش بین روسیه و غرب بر سر اوکراین، تنها محدود به میدان سیاست نشده و مسکو با کاهش عرضه گاز خود قاره سبز را در روزهای سخت زمستان با بحران انرژی روبه‌رو کرده است. بنابراین ایالات متحده و اروپا برای کاهش فشارهای مسکو، مجموعه‌ای از اقدامات را تدارک دیده‌اند، برای نمونه سفر امیر قطر به واشنگتن که به گفته تحلیلگران در راستای تشویق دوحه برای افزایش عرضه گاز LNG به اروپا است، صورت گرفت یا سفر یک هیات تجاری به باکو برای مذاکراه با مقامات جمهوری آذربایجان برای افزایش فروش گاز از طریق خط لوله بخشی از این اقدامات است.


اما در بخش نظامی و امنیتی نیز روز گذشته خبر از انعقاد پیمان امنیتی سه‌جانبه بین اوکراین، بریتانیا و لهستان مطرح شد. به نظر می‌رسد اوکراین به جای پیوستن به ناتو، حداقل در کوتاه مدت ایجاد پیمان‌های اینگونه را برای دفاع از خود در اولویت قرار داده است.


وزیر امور خارجه اوکراین روز گذشته اعلام کرد که بریتانیا، لهستان و اوکراین قرار است یک پیمان امنیتی سه جانبه را برای مقابله با چالش‌های روسیه منعقد کنند. دیمیترو کولبا گفت این توافق که توسط اوکراین در ماه اکتبر پیشنهاد شده بود، قرار بود روز چهارشنبه در کی‌اف اعلام شود اما به دلیل ابتلای لیز تراس، وزیر امور خارجه بریتانیا به کووید، این موضوع به تعویق افتاد.


کولبا در فیسبوک خود نوشت: «اوکراین ابتکار عمل برای آغاز چنین همکاری‌های سه جانبه را در اکتبر سال گذشته مطرح کرد. من از همکاران و دوستان، لیز تراس و زبینف راو که با آن پاسخ مثبت دادند، سپاسگزارم.» آقای کولبا جزییات این پیمان را فاش نکرد و اعلام نکرد که آیا این اتحاد بریتانیا و لهستان را ملزم به حمایت از اوکراین در صورت حمله روسیه می‌کند یا خیر؟


همچنین بوریس جانسون، نخست وزیر، بعدازظهر روز گذشته برای مذاکره با رئیس جمهور ولادیمیر زلنسکی وارد کی‌اف شد.


چرا دریای سیاه مهم است؟

دریای سیاه یکی از مناطق مهم ژئواکونومیکی از منظر تبادلات انرژی و غلات است و حتی می‌تواند در سالهای آینده نقش کانونی در تجارت جهانی داشته باشد که براساس برآوردها تا دو دهه آینده بیش از دو برابر خواهد شد. از همین روی کشورهای بزرگ منطقه و فرامنطقه، به دنبال افزایش نفوذ و حضور خود در این منطقه هستند. اما باید توجه داشت که بستر اصلی توسعه تجارت در دریای سیاه برقراری امنیت کامل در آن است.


امنیت دریای سیاه همچنان برای منطقه وسیع‌تر یورو آتلانتیک اهمیت دارد. هر چند بریتانیا و ایالات متحده توجه خود را در سطح جهانی بیشتر معطوف به اقیانوس هند و اقیانوس آرام کرده‌اند؛ رشد سرمایه گذاری چین و گسترش ابتکار کمربند و جاده (BRI) و نفوذ ترکیه و ایران در دریای سیاه به اهمیت ژئوپلیتیکی مستمر منطقه می‌افزاید.


از سوی دیگر، اگر به روسیه اجازه داده شود موقعیت خود را در منطقه دریای سیاه تحکیم کند، تقریباً به طور قطع دسترسی خود را به مدیترانه شرقی تقویت خواهد کرد و به طور بالقوه منافع متحدان کلیدی ناتو در هند و اقیانوس آرام، به ویژه منافع بریتانیا را تهدید خواهد کرد.


بریتانیا قدرتمندترین کشور اروپاست چون مجهز به قابلیت حمله دوم تضمین شده هسته‌ای است، بزرگترین بودجه دفاعی در ناتو پس از ایالات متحده را دارد و صاحب قدرتمندترین نیروی دریایی است. بریتانیا همچنین در سه منطقه قاره؛ جزایر بریتانیا، جبل الطارق و پایگاه‌های مستقل در قبرس حضور دارد. به عبارت دیگر در هر دو جناح دریایی اروپا دارای منافع فراگیر است.


نیروی دریایی سلطنتی از جزایر بریتانیا می‌تواند برای تسلط بر اقیانوس اطلس شمالی و همچنین دریاهای شمال و بالتیک عمل می‌کند، یا از طریق جبل الطارق و پایگاه‌های مستقل در قبرس از دو ورودی و خروجی دریایی به سمت دریای مدیترانه محافظت کند، که در امتداد آنها به اقیانوس هند و اقیانوس آرام کشیده شده است.


در حالی که اعتبار بریتانیا به عنوان یک قدرت یورو آتلانتیک عمیقاً با ناتو پیوند خورده است، اهمیت ژئواستراتژیک و رو به رشد اقیانوس هند و اقیانوس آرام نیز در اولویت قرار دارد، جایی که بریتانیا قصد دارد تا سال 2030 به شریک اروپایی با گسترده‌ترین حضور در هند و اقیانوس آرام تبدیل شود.


البته ایالات متحده قصد دارد در سال‌های آتی جای پای خود را در اقیانوس هند و اقیانوس آرام برای رقابت با جمهوری خلق چین محکم‌تر کند. اما همانگونه که ذکر شد منطقه دریای سیاه برای بریتانیا مهم‌تر است، دلیل نیز ساده است؛ رشد قدرت روسیه و حتی چین در منطقه دریای سیاه، و فراتر از آن، در مدیترانه شرقی نه تنها ناتو را تضعیف می‌کند، بلکه مسیر اتصال به اقیانوس هند و آرام را نیز تهدید کند از همین روی علاقه بریتانیا به منطقه دریای سیاه تشدید شده و به دنبال تقویت اوکراین در مقابل روسیه است.


رویکرد جدید در دریای سیاه

وضعیت نابسامان دریای سیاه نیازمند یک رویکرد ژئواستراتژیک جدید نسبت به این منطقه از سوی کشورهای داخلی و خارجی منطقه است. به عبارت دیگر، به جای اینکه اساساً در قالب عضویت در ناتو فکر کنند، باید ابتکارات کوچکتری را نیز دنبال کنند تا منافع سیاسی و اقتصادی خود را تامین کنند. به نظر می‌رسد که انعقاد پیمان امنیتی سه جانبه اوکراین، لهستان و بریتانیا نیز در این چارچوب باشد.


البته پیشتر ابتکارات اینگونه در منطقه ایجاد شد که پیشرفت محدودی داشتند. مثلا سازمان همکاری اقتصادی دریای سیاه (OBSEC) که دارای کارگروه‌هایی برای رسیدگی به مسائل مربوط به جرم، کشاورزی، تجارت، محیط زیست و گمرک را دارد. با این حال، حضور روسیه ظرفیت این نهاد را برای رسیدگی به نگرانی‌های ژئواستراتژیک محدود می‌کند.


از همین روی به باور برخی از کارشناسان کشورهای کوچک اروپای شرقی بجای پیوستن به ناتو که مسکو حساسیت ویژه‌ای نسبت به آن دارد باید انعطاف‌پذیری ملی خود را افزایش دهند، روابط دوجانبه و چندجانبه نزدیک‌تری را پرورش دهند و منطقه را به صورت گفتمانی بازسازی کنند.


نتیجه‌گیری

با توجه به اتفاقاتی که در گرجستان روی داد؛ تصمیم اوکراین برای نزدیک‌تر شدن به نظم یورو-آتلانتیک، به ویژه ناتو، قابل درک است. اما حالا با حفظ این هدف خود، به دنبال گزینه‌های دیگری برای مقاومت در برابر روسیه است. به این ترتیب که کشورهایی مانند گرجستان، اوکراین و لهستان با انعطاف‌پذیرتر کردن خود، می‌توانند توانایی جمعی خود را برای جلوگیری از تلاش‌های قدرت های دیگر، افزایش دهند.


همچنین این کشورها با حمایت شرکای همفکر خود در ناتو مانند بریتانیا، می‌توانند منطقه دریای سیاه را بیشتر به نظم یورو آتلانتیک بکشانند چون از آنجایی که منطقه دریای سیاه منطقه تشدید رقابت ژئوپلیتیکی در یورو-آتلانتیک و هند-اقیانوس آرام است، تلاش‌های جدید برای تقویت امنیت منطقه نمی‌تواند به این زودی به نتیجه برسد. برآوردها نشان می‌دهد که متحدان ناتو علاقه آشکاری در جلوگیری از تبدیل شدن دریای سیاه به یک «دریاچه» روسیه با یک متحد چینی دارند.

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار