به گزارش راهبرد معاصر؛ پس از اوجگیری تنشها در مرز اوکراین، روسیه تاکنون از مواضع خود عقب نشینی نکرده است و در مقابل ایالات متحده و اتحادیه اروپا آماده اعمال تحریمهای شدیدتر در صورت بروز درگیری هستند. در مورد پیامدهای اقتصادی این تنشها معمولا تمرکز بر موضوع صادرات گاز به اروپا و یا تاثیر بر قیمت غلات بوده است، اما پرسش دیگر اینکه، چون روسیه بخش مهمی از جاده ابریشم جدید است، آیا این تحولات میتواند بر حمل و نقل ریلی اروپا و چین تأثیر بگذارد؟
علاوه بر این، واکنش منفی تحریمها علیه روسیه میتواند بر خود اقتصاد اروپا هم ویرانگر باشد، موضوعی که حتی در اتحادیه اروپا نیز بر سر آن اتفاق نظر دارند. چون اگر اتحادیه اروپا، روسیه را تحریم کند، این به معنای قطع عرضه کالاهای ضروری به روسیه خواهد بود. چنین حرکتی به طور قابل توجهی بر اقتصاد روسیه تأثیر میگذارد، اما آن را بدون جایگزین نمیگذارد و روسیه میتواند بیشتر بر تجارت در اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) و بلاروس، ارمنستان، قزاقستان و قرقیزستان تمرکز کند.
اما در مقابل هم روسیه نیز میتواند راه آهن حمل و نقل از چین به اروپا را قطع کند. تحریمهای بروکسل علیه روسیه میتواند جریانهای تجاری دوجانبه را که در حال حاضر بین چین و اروپا در حال انجام است، کند یا حتی متوقف کند. پنجاه درصد از کل حمل و نقل ریلی اتحادیه اروپا از طریق روسیه و بلاروس صورت میگیرد که تقریبا ۳۰ درصد آن در سال 2021 افزوده شد.
همچنین روابط بین چین و آمریکا در شرایط خوبی نیست اما در مقابل چین و روسیه معمولا در مورد مشکلات با هم کنار میآیند. این بدان معناست که احتمال کاهش سرعت حمل و نقل ریلی به اروپا توسط چین و ایجاد روابط تجاری قویتر با روسیه کاملاً واقعبینانه است.
پکن بهخوبی آگاه است که هر تحریم ایالات متحده علیه روسیه، میتواند بعداً علیه خود چین نیز اعمال شود. از همین روی برای این سناریو آماده است و به نظر میرسد با داشتن کارت BRI دست بالا را داشته باشد.
طرح «ابتکار کمربند و جاده چین» را میتوان به عنوان یک مسیر مهم زنجیره تامین غول پیکر منتهی به پکن در نظر گرفت که 144 کشور یادداشتهای تفاهم آن را امضا کردهاند. بنابراین پرسش این است که آیا میتوانیم BRI را بدون اروپا تصور کنیم؟
در این مورد، گفته فرانس پل وندر پوتن از مؤسسه کلینگندیل به ذهن متبادر میشود که معتقد است: «اروپا باید سیاست مستقل خود را ترسیم کند و از وابستگی به ایالات متحده دست بردارد. اگر اتحادیه اروپا بتواند از نظر سیاسی مستقل شود، میتواند موقعیت بهتری را در زنجیره تامین جهانی بدون تکیه بر تحولات طرف ثالث به دست آورد.»
روسیه و اوکراین، چندی پیش و در سال 2014 درگیر جنگ دونباس بودند که منجر به تلفات زیادی شد و اوکراین را متحمل تأثیرات طاقت فرسای اجتماعی و اقتصادی کرد. این جنگ به این دلیل رخ داد که اوکراین سیاستهای روسگرایانه را که مانع از ایجاد روابط اقتصادی بهتر با اتحادیه اروپا میشد را نپذیرفت. در طول جنگ، ارتباطات حمل و نقل از طریق اوکراین قطع شد، هر چند که پیشتر دولت اوکراین تلاش داشت تا کشورها را متقاعد کند که این کشور مقصدی امن برای ترانزیت است. حالا با این پرسش روبه رو است که آیا تحولات اخیر میتواند این تصویر را مخدوش کند؟
برای روشن شدن این موضوع، نخست تجزیه و تحلیل و درک سناریوهای احتمالی ناشی از افزایش تنش بین روسیه و اوکراین ضروری است. روسیه حضور نیروهای ناتو در مرزهایش را تحمل نمیکند و خواهان خروج نیروهای ناتو از منطقه وسیعتر اروپای شرقی است.
زمانی که اوکراین برای عضویت خود در ناتو وارد مذاکره شد، روسیه آن را یک تهدید مستقیم تلقی برای خود کرد و شروع به استقرار نیروهای خود در امتداد مرز با اوکراین و در خاک شریک خود بلاروس کرد تا فضا و منابع مورد نیاز برای تهاجم احتمالی از شمال فراهم شود.
ناتو نیز به استقرار تعداد بیشتر نیروهای روس پاسخ داد بطوریکه جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده و سایر مقامات آشکارا ترس خود را از یک درگیری مسلحانه عمومی در اوکراین ابراز و اعلام کردند که ناتو نمیتواند از مداخله در درگیری احتمالی اجتناب کند. به باور برخی از کارشناسان، در این میان اتحادیه اروپا نقش «آتش نشان» را بازی و تلاش میکند اوضاع را آرام کند چون تشدید تنشها آن هم در زمستان امنیت انرژی آن را با تهدید جدی روبرو میکند.
هرچند روسیه و اوکراین تصمیم دارند آتشبس پایان جنگ دونباس را حفظ کنند اما مایل به عقبنشینی از موضع خود نیز نیستند. بایدن هشدار داده که باید احتمال تهاجم روسیه به اوکراین را در نظر داشت. همچنین در حالی که روسیه اقدامات ناتو را برخلاف امنیت ملی خود میداند اما آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا میگوید دروازههای ناتو همچنان به روی اوکراین باز است.
هفتههای آتی میتواند شاهد سه سناریو احتمالی باشد؛ نخستین سناریو حمله روسیه به اوکراین است که طبق اظهارات همه طرفهای درگیر، نتیجه آن محدود به منطقه نخواهد شد بلکه درگیری گسترده با رهبری آمریکا و روسیه را احتمالا در برخواهد داشت که این بدترین سناریو ممکن است.
سناریوی دوم این است که روسیه بدون دخالت ناتو به اوکراین حمله کند، در این صورت روسیه به سرعت در خاک اوکراین پیشروی میکند و غرب نیز با تحریم پاسخ خواهد داد. احتمالا روسیه به دلیل تحریمها عقب نشینی کند، البته در صورتی که مسکو با قطع گاز پاسخ تحریم را بدهد شرایط بغرنجتر نیز خواهد شد.
سناریوی سوم و آخر این است که هیچ یک از موارد فوق اتفاق نخواهد افتاد، یعنی روسیه به اوکراین حمله نمیکند و در مقابل ناتو و غرب هم روسیه را تحریم نخواهد کرد. اما در این سناریو روسیه میتواند به استقرار نیروهای خود در مرز با اوکراین و بلاروس ادامه دهد. همین امر میتواند در مورد ناتو نیز صدق کند و حضور خود در بالتیک و کشورهای همسایه اوکراین مانند رومانی را افزایش دهد.
حالا یک سوال پیش میآید که سناریوهای مختلف، با حمل و نقل چه خواهد کرد؟ تمام سناریوهایی که قبلا ذکر شد، به شدت بر اقتصاد از جمله حمل و نقل و زنجیره تامین تاثیر میگذارد و در صورت وقوع جنگ، تمامی مسیرهای ترانزیت از روسیه به اوکراین و اروپا متوقف خواهند شد. چون قطارهای باری نمیتوانند از مناطق جنگی عبور کنند و مسیرهای حمل و نقل ریلی، جاده ابریشم و زنجیره تامین جهانی مختل میشود.
حتی اگر غرب تحریمهایی را علیه روسیه اعمال کند، بر عملیاتها حمل و نقل نیز تأثیر میگذارد و احتمالاً قطارها نتوانند از طریق خاک روسیه ترانزیت کنند و البته همین امر در مورد محصولات روسیه نیز صدق میکند؛ آیا میتوانیم جاده ابریشم را بدون روسیه تصور کنیم؟
در نهایت اگر هیچ اتفاقی روی ندهد اما تنشها در شرق اروپا حفظ شود، ارتباطات حملونقل ریلی همچنان متأثر خواهد شد. هرچند میزان آن زیاد نباشد اما به اندازهای است که باعث ایجاد اختلال شود و شرکتها را به جستجوی مسیرهای جایگزین سوق دهد.
روسیه که مایل به سرمایه گذاری در مجارستان و توسعه خطوط به سمت اروپای مرکزی است، نمیتواند اوکراین را کنار بگذارد. پس به نظر میرسد حمل و نقل جایگاه مهمی در رابطه آتی مسکو و کیاف برای خود اختصاص بدهد.
همانطور که اشاره شد، افزایش تنشها در مرز اوکراین و کلا اروپای شرقی میتواند تاثیران منفی زیادی بر تجارت چین با اروپا داشته باشد از همین روی پکن با دقت بالا، تحولات را زیر ذرهبین قرار داده است. برای مثال، در صورت بروز درگیری قطعا مهمترین تاثیر خود را بر راه آهن میان بلاروس و لهستان خواهد گذاشت همانطور که در موضوع انتقال پناهجویان به مرز لهستان این اتفاق نیز افتاد.
چینیها نیز اذعان دارند که تلفات ناشی از بسته شدن خط ریلی بلاروس در مرز لهستان برای قطارهای باری چین و اروپا بسیار زیاد است و مسیرهای جایگزین زمانبر خواهد بود. ترس آنها از احتمال بسته شدن لهستان در حمل و نقل راه آهن به و از بلاروس نشان میدهد که چگونه افزایش تنش در اروپای شرقی واقعاً به منافع چین آسیب وارد میکند. بیشتر محمولههای ریلی چین-اروپا از مینسک میگذرد. اگر نتوانند از این مسیر عبور کنند، گزینههای دیگر از جمله لیتوانی و اوکراین به معنای ادامه مسیر طولانی خواهد بود، بنابراین آنها گزینههای خوبی نیستند.
در مجموع با افزایش تنشها در شرق اروپا، پروژه ابتکار کمربند و جاده چین (BRI) در منطقه به خطر میافتد. تجارت چین با کشورهای اروپای مرکزی و شرقی، بطور میانگین سالانه رشد 8 درصدی را در سال 2020 به ثبت رساند که دو برابر رشد تجارت این کشور با اروپا به عنوان یک کل است. با این حال، بخش عمدهای از این تجارت به بلاروس و لهستان بستگی دارد و اگر لهستان تصمیم به بستن مرزها بگیرد، چین حجم تجارت و نفوذ خود را در اروپا از دست خواهد داد.