به گزارش راهبرد معاصر؛ استقرار بیش از یکصد هزار نظامی روس در مرزهای اوکراین در کنار، ابراز ناامیدی طرفین در دستیابی به نتیجه مد نظر در خلال گفتگوهای رهبران غربی با پوتین، بر دامنه نگرانیها دربارهی حمله روسیه به اوکراین افزوده است. بحران در شرق اروپا به اوج خود رسیده و محافل و مقامات غربی مکررا از احتمال حمله برقآسای روسها به اوکراین خبر میدهند. گفتگوی ولادمیرپوتین با همتایان آمریکایی و فرانسوی خود و شکایت از عدم برآورده شدن مطالبات امنیتی روسها بر این گمانه زنی ها افزوده است. برای بررسی بیشتر این امر با دکتر«افشار سلیمانی» تحلیلگر مسائل بین المللی گفتگویی داشتیم که در ادامه می خوانید.
*جناب سلیمانی! با پیش زمینه ای از علل وقوع مناقشه اوکراین، بفرمایید که احتمال حمله روسیه به اوکراین چه به صورت همه جانبه یا محدود یا جنگ نیابتی توسط روس تباران اوکراین چقدر محتمل است؟ ارزیابی شما چیست؟
اگر بخواهیم شرایط کنونی را یک تطبیقی انجام بدهیم، می توانیم به بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۵ در دوران جنگ سرد اشاره کنیم اما آن شرایط فرق داشت و چون دور از روسیه و نزدیک آمریکا بود نهایتا با تهدید کِندی روسها از آنجا خارج شدند. این دفعه نه دوران نظام دو قطبی و نه جنگ سرد است بلکه در کنار مرز روسیه اتفاقاتی میافتد نه به آن شکلی که آمریکا نیرو آورده باشد و بخواهد رو در رو مقابله کند ولی باز هم اعلام حمایتهای لجستیکی و تجهیزاتی کرده است اما فرقش این است که روسیه دیگر شوروی نیست!
اگر بخواهیم به یک نتیجه از این دو موضوع برسیم باید عنوان کنیم که شوروی زمانی که رهبر بلوک شرق بود در مقابل آمریکا و رهبر بلوک غرب عقب نشست. حال اگر تصور کنیم روسیهای که دیگر رهبر بلوک شرق نیست و آن امکانات را ندارد اگر تحت فشار قرار بگیرد چه کار خواهد کرد؟ اینجا فقط مزیت ژئوپلیتیک روسیه مطرح است و تمام نیرو ها را برده و از سه طرف اوکراین را محاصره کرده است اما آیا واقعا حمله روسیه به اوکراین جایز است یا اصلا می تواند و تبعاتی برایش در بر نخواهد داشت؟
قطعا روسیه امکاناتش را برای حمله به اوکراین دارد و حتی می تواند کل اوکراین را هم اشغال کند اما این هیچ نفعی برای روسیه ندارد و وضعیتش را خرابتر میکند. در نظام چند قطبی فعلی یک سختافزار در مقابل یک نرمافزار قرار گرفته که آن نرمافزار هم سخت افزارهای لازم را دارد اما نمی خواهد مستقیما ورود کند، یعنی الان بحث تشدید تحریمها مطرح است. هرچند که روسیه مدعی است که تحریم ها بر او تاثیر نمیگذارد.
مسئله اصلی این است که آیا اصلا روسها میخواهند حمله کنند یا نه؟ که نظر بنده این است که نمیخواهند، مگر اینکه خیلی مجبور بشوند که آن هم اگر بخواهند اقدامی کنند به همه اوکراین حمله نمی کند چرا که به زیانش است. چرا که از یک سو اروپا را با آمریکا متحد تر میکند و از دیگر سوی در داخل روسیه هم احتمالا مشکلاتی بوجود بیاید. این مسائل در کنار آتش زیر خاکستری که در قفقاز شمالی است را بغرنج تر می کند لذا اینطور نیست که مسائل نظامی بخواهد همه چیز را حل کند.
بنابراین حتی اگر اتفاقی بیافتد و روسیه بخواهد اقدام گسترده ای در حمله به اوکراین انجام دهد پیشزمینهای برای ایجاد بحران برای روسیه خواهد بود؛ من معتقدم با این کار روسها دچار مشکل جدی خواهند شد. طبیعتا غرب و آمریکا هم که به دنبال توسعه نفوذ خود و مهار روسیه هستند از همه این ابزارها استفاده میکند چرا که پای جنگ قدرت و منافع در میان است.
*روسیه در این مناقشه به دنبال چیست؟با توجه به اینکه روسیه بعد از فروپاشی شوروی تلاش داشته کشورهای اقماری شوروی را به نزدیکی با خود متمایل سازد؟
اگر بخواهم مختصر بگویم روسیه سالهاست که نگران پیشروی ناتو به مرزهای خود است و به لحاظ امنیتی نمی خواهد در تیرس ناتو قرار بگیرد. برای همین تلاش کرده چند کار ایجابی و هم سلبی همزمان انجام دهد که بیشترش هم سلبی بوده و سعی کرده به کشورهای پیرامون خود فشار بیاورد که وارد ناتو و حتی اتحادیه اروپا هم نشوند؛ روسیه مخصوصا برای ناتو حساس است که در کنار مرزهایش مستقر نشده و امنیت روسیه را تهدید نکنند.
اقدامات ایجابیاش هم این بوده که در طول این سالها و در دوره پوتین سعی کرده که چند پیمان و سازمان و تشکیلات درست کرده و جمهوریها و کشورهای اقماری را جذب نماید تا همه در محوریت روسیه قرار بگیرند، مانند اتحادیه اقتصادی اوراسیا منتهی همه کشورهایی که متحدالمنافع هستند اینجا عضو نشدند و روسیه نتوانسته همه کشورها را جمع کند. یا اینکه پیمان امنیت دسته جمعی درست کرده که همین کشورها عضو هستند و به بقیه تسری پیدا نکرده است. یا در نمونه ای دیگر پیمان شانگهای که تبدیل به سازمان همکاریهای شانگهای شد که آنجا هم از آسیای مرکزی و چین هستند. اما همه اینها منجر به این نشده که پوتین بتواند یک شبه شوروی درست کند و من اعتقادی ندارم که ایشان بتواند این کار را بکند چراکه فاکتورهایی من جمله اقتصاد قوی لازم است.
حالا لهستان عضو ناتو شده که همسایه اوکراین است و اوکراین هم همسایه روسیه است. اوکراین اگر عضو ناتو شود روسیه هم مرز ناتو میشود. بلاروس هم که یک نظام وابسته به روسیه درست کرده و آنها هم اگر آزاد شوند دنبال روسیه نمی روند و مثل بقیه کشورهای شرق اروپا به سمت اتحادیه اروپا میروند ولی آنها فعلا آنجا را نگه داشتند و یک پیمان اتحاد هم بین روسیه و بلاروس امضا کردند به این شکل سعی کرده پیرامون مرزهایش را حفاظت کند.
در عین حال من وضعیت را اینگونه میبینم که روسها نگران گسترش ناتو و از دست دادن نفوذشان در منطقه پیرامونی خود هستند؛ اوکراین هم بعد از سقوط رئیسجمهور قبلی میخواست به سمت اتحادیه اروپا برود، که بدلیل بحرانهای داخلی چنین خواست قابلیت عینیت به خود نگرفت.
روسها در مناقشه اخیر از دو فاکتور ژئوپلیتیک و قدرت نظامی استفاده میکنند که نفوذ پیدا کنند و جلوی گسترش ناتو را بگیرند. اما در عین حال از لحاظ اقتصادی، تکنولوژی و رشد و توسعه با چالشهایی روبرو هستند.
*آمریکا در این مناقشه به دنبال چیست؟
آمریکا هم خیلی دوست دارد که روسها وارد جنگ شوند و این به نفع آمریکا است چون روسیه را درگیر یک نبرد فرسایشی خواهند کرد. با وقوع چنین نبردی، اوکراین و اروپا ضربه میخورند اما ما یادمان باشد که آمریکا محصول دو جنگ اول و دوم جهانی است. دو جنگی که آمریکا دور از میدان جنگ بود و آسیب ندیده و تمام کارخانجاتش کارکرده و از متفقین حمایت هم کرده و بعد از جنگ هم در قالب طرح مارشال و اصل ترومن به همان کشورهایی که خودش بهشان ضربه زده کمک کرده مثل ژاپن یا آلمان. بنابراین به این نتیجه می رسیم که یک اتفاق مشابه دیگر در حال روی دادن است که روسیه را در باتلاق اوکراین انداخته و هزینه سنگینی را به این کشور تحمیل نمایند.
با این جنگ اوکراین ضربه میبیند، اروپا مشکلاتی برایش پیش میاید اما آمریکا ضربهای نمی بیند. قطعا آمریکا خودش مستقیم به جنگ ورود نمیکند حتی اگر روسها وارد جنگ مستقیم بشوند که نمی شوند. قطعا روسیه به این مسائل توجه و به آنها رسیدگی میکند و نهایتا به نظر من جنگی اتفاق نمیافتد و نفوذ و سلطهگری روسیه در این مناطق ادامه پیدا میکند؛ مذاکراتی انجام میشود که به آرامش برگردند هرچند که این مشکلات به شکل نهایی حل نخواهد شد ولی فعلا این آتش میخوابد تا بعد که ببینند چگونه میتوانند گفتگو کنند و مذاکرات را با روسیه ادامه بدهند؛ شاید هم فعلا برای اینکه ظاهر قضیه حفظ شود اوکراین بگوید من وارد ناتو نمی شوم.
*این مناقشه چه تاثیری در تامین انرژی اروپا توسط روسیه خواهد داشت؟*
بحث دیگر هم انرژی هست که هم برای روسیه و هم برای اروپا خیلی مهم است که حدود ۴۰ تا ۴۵ درصد نیازهای انرژی خودش را از روسیه تامین میکند. خط نورداستریم ۲ هم که مطرح است که آمریکا تهدید کرده که اگر روسیه حمله کند، مانع از انتقال گاز روسیه به اروپا خواهد شد. برای آمریکا هم این سودمند است و به این بهانه از انتقال گاز روسیه به اروپا، آلمان و بقیه کشورها ممانعت میکند، گاز را گران به اروپا می فروشد و اروپا هم بیشتر محتاج آمریکا میشود. بنابراین اروپا میبیند که هم از طرف روسیه تحت فشار است و هم از طرف آمریکا لذا بیشتر در کنار آمریکا قرار میگیرد.
از طرف دیگر این کارت یکطرفه نیست که در دست روسیه باشد به هرحال درست است که اروپا به گاز روسیه وابستگی دارد اما از طرف دیگر روسیه به پولش نیاز دارد؛ روسیه به درآمد گاز و نفت نیاز دارد و بنابراین اگر آن اتفاق بیافتد به ضرر اقتصاد روسیه هم خواهد بود و اروپاییها هم دنبال آلترناتیو های دیگر هم هستند که البته جای ایران هم به رغم اینکه دومین صادر کننده گاز دنیا است اینجا خالی است.
*نظرتان در خصوص حمایت چین از روسیه در این مناقشه چیست؟
برخی تحلیلشان در مورد چین این بود که با توجه به المپیک پکن و بیانیهای که دادند چین از روسیه حمایت میکند. بله چین حمایت لفظی از روسیه میکند ولی اصلا اعتقادی به ورود نظامی در این مسائل ندارد چرا که خود چین هم با آمریکا منافع دارد و این هم به نظر من خیلی موثر نیست که چین پشت روسیه قرار بگیرد قطعا این اتفاق نخواهد افتاد و قطعا شرایط فرق میکند.
ضمن اینکه این مناقشات با توجه به مشکلاتی که آمریکا و چین دارند، برای چین هم فرصتی است که اگر آمریکا در مسائل اوکراین و شرق اروپا سرگرم شود در رابطه با چین ضعیفتر عمل میکند. بنابراین روسها نمیتوانند روی چین در حوزه نظامی حساب کنند و در آینده هم اتفاقی در این زمینه نخواهد افتاد.