به گزارش راهبرد معاصر؛ بشار اسد رئیس جمهوری سوریه به امارات رفت و با محمد بن راشد آلمکتوم، حاکم دبی دیدار کرد؛ به گزارش العربیه شیخ محمد بن راشد ضمن استقبال از بشار اسد گفته است: کشور امارات جهت شناسایی مسیرهای جدیدی برای همکاری سازنده با سوریه تلاش میکند. این سفر و دیدار راهبردی روسای سوریه و امارات در حالی روی می دهد که آمریکا و اروپا همچنان از به رسمیت شناختن حکومت بشار اسد در جامعه بین الملل سر باز می زنند و عربستان و قطر هم برای پذیرش بشار اسد در جامعه عرب سنگ اندازی می کنند.
اما به نظر می رسد علیرغم تلاش های غرب و عربستان، جامعه عرب و جامعه بین الملل ناگزیر به رسمیت شناختن حکومت بشار شده اند و این سفر نوید بخش بازگشت سوریه به اتحادیه عرب است. حال سوال اینجاست آیا این موقعیت در منطقه و این مسیر در آینده ادامه خواهد داشت؟ با توجه به اینکه برخی از کشورها مانند مصر، الجزایر، لبنان، عراق و اردن و ... در این مدت سفارتخانه هایشان را در سوریه راه انداری و ابراز امیدواری کرده اند که روابطشان با سوریه ترمیم شود. آیا سنگ اندازان اصلی منطقه ای و جهان عرب همچون عربستان سعودی و قطر سرانجام کوتاه خواهند آمد؟ در همین خصوص با «جعفر قناد باشی»، تحلیلگر مسائل غرب آسیا گفتگویی داشته ایم.
*جناب قناد باشی! تحلیل و ارزیابیتان در مورد سفر بشاراسد به امارات و به رسمیت شناختن حکومت وی توسط جامعه عرب چیست؟ این سفر از چه جهاتی دارای اهمیت است؟
به این سفر میتوان از دو منظر نگاه کرد یکی ابعاد واقعی سفر و دیگری ابعاد نمادین و تبلیغاتی این سفر. ابعاد واقعی این سفر عقبنشینی امارات از مواضع ضد سوریاش میباشد و در واقع نشان دهنده شکست امارات و کشورهای همسو با امارات است که سعی کردند دست به اقدامات براندازی در سوریه بزنند. اما امروز خود آنها پیشنهاد دهنده آن روابط هستند و دعوت کننده بشار اسدی هستند که خواستار سرنگونیاش بودند و این نشاندهنده نیازهایی است که به روابط با کشورهایی مثل سوریه دارند.
برآورد امارات از لحاظ اقتصادی از عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی رکود اقتصادی، کاهش درآمدهای گردشگری و رونق اقتصادی بوده است. لذا از زمانی که به این نتیجه رسیدند سعی کردند تا روابطشان را با کشورهای مخالف رژیم صهیونیستی برقرار کنند، تا ذهنیتی که نسبت به امارات شکل گرفته، تغییر و آنها مجددا بتوانند خسارات عادیسازی روابط با اسرائیل را جبران کنند.
از منظر تبلیغاتی اماراتیها سعی دارند که این مسئله را بسیار رسانهای کنند و در تمام حوزههای برون مرزی دیگر از جمله در لیبی و لبنان اقداماتی مشابه صورت دهند. از زمان عادیسازی روابط امارات با رژیم صهیونیستی موقعیت امارات در پیشبرد مقاصدش در سودان و لیبی با مشکلاتی روبهرو شد چرا که ملتهای سودان و لیبی و ملتهای جهان اسلام امارات را یک کشور خیانتکار به جهان اسلام و فلسطین میدانند. آمریکاییها نیز در موضعگیری شان در مقابل امارات هم به صورت تبلیغاتی عمل کردند.
آمریکاییها میدانند دعوت امارات از بشاراسد یک اقدام راهبردی نیست بلکه یک تاکتیک اماراتی است، لذا آنها سعی میکنند در یک اقدام تاکتیکی این اقدام را محکوم کنند حال آنکه میدانند که امارات در جبهه مقابل جهان اسلام و محور مقاومت و همچنین مقابل سوریه قرار دارد. در واقع با این سفر قرار نیست که راهبردهای سوریه و یا امارات هیچ تغییری کند بلکه تاکتیکها است که در اینجا کار میکند.
مقامات سوری هم در واقع از این تاکتیک بهرهبرداری میکنند و هدفشان از این سفر این است که به گونهای بهرهبرداری کنند که موقعیت تثبیت شده بشاراسد در جهان عرب به رخ دشمنان سوریه کشیده شود. در واقع مقامات سوری دارند از این سفر اینگونه برداشت میکنند که بر کشورهای عربی که مخالف سوریه بودند فائق آمدهاند. از طرفی باید به این اشاره داشت که محکومیت این سفر توسط آمریکا به هیچ وجه یک موضع واقعی نیست و آمریکاییها میخواهند در واقع امارات را از روابطش با رژیم صهیونیستی تطهیر و یک روایت متفاوت از امارات منعکس کنند.
*آیا این سفر بشار اسد حالا هر چند با اقدام تبلیغاتی اماراتی ها، میتواند در حوزه روابط بینالملل و در جامعه عرب تاثیر داشته باشد و موقعیت سوریه در منطقه را تثبیت کند؟
تقریبا دوسال است از زمان فروپاشی دولت دست ساخته داعش و موفقیت سوریه در سرکوب گروهکهای تکفیری، روند بازگشت سوریه به جهان عرب آغاز شده و موضوع تثبیت سوریه تقریبا به اثبات رسیده و مدتهاست چنین چیزی اتفاق افتاده است؛ لذا میتوان گفت این سفر نشانه دیگری از تثبیت سوریه و موقعیت سوریه در جهان عرب و بین الملل خواهد بود.
*مانع اصلی سوریه برای رسمیت شناختن در جهان عرب عربستان و قطر هستند، آیا نهایتا عربستان و قطر با این روند در برابر سوریه کوتاه میآیند یا همچنان به دشمنی خود ادامه میدهند؟
لابیهای صهیونیستی که در کل جهان عرب و آمریکا فعال هستند علاقهمند نیستند که سوریه به جهان عرب بازگردد. اما اتحادیه عرب ناگزیر است که سوریه را بپذیرد چرا که از یک سو تصورشان این است که بتوانند با پذیرفتن در اتحادیه عرب مواضعش را تعدیل کنند و از سوی دیگر اخراج سوریه که از عناصر اصلی اتحادیه عرب بود خود به خود برای اتحادیه عرب موجب سرشکستگی است در واقع اتحادیه عرب بعد از اخراج سوریه مدتهاست که دیگر آن دوام و قوام قبل را ندارد.
لذا آنها به این امر و به رسمیت شناختن سوریه علاقهمند هستند چرا که در چارچوب بازگشت سوریه یک گام بزرگ برای تقویت اتحادیه عرب است. بنابراین میتوان گفت روند بازگشت یک روند حتمی است و حتی خود اسرائیل هم تصورش این است که ممکن است سوریه با بازگشت به اتحادیه عرب مواضعش تعدیل شود و گرنه آنها تمام راه های ممکن از انواع جنگها، تحریمها، جنگهای سیاسی، انواع تهیج روشنفکران و متفکران و ... را برای براندازی سوریه امتحان کردند و تا کنون به هیچ نتیجهای نرسیدند.
در نتیجه بهتر است که باز هم این راهها را امتحان نکنند. آنها تصورشان این است که با این کار به این هدف برسند هر چند مسلما چنین نخواهد شد. بحث سوریه بحث تاکتیکها و برنامههای کوتاه مدت نیست بلکه بحث روندی است که از زمان شکست بزرگترین پروژه شکست غرب به نام داعش کلید خورده و موقعیت سوریه تثبیت شده است.