به گزارش راهبرد معاصر؛ انتخاب رئیس جمهوری عراق در شرایطی که یک ائتلاف سه گانه علیه جریان هماهنگی شیعه در مجلس عراق تشکیل شده است چندین بار با لغو جلسه در پی عدم حضور دو سوم نمایندگان مواجه شد. این موضوع به چالشی مبدل شده است که به گفته برخی تحلیلگران می تواند موازنه سیاسی در این کشور را دچار مشکل کند. نوری المالکی گفته است: جلوگیری از دستیابی یکی از اصلیترین طیفهای ملت عراق به حقوقش، به موازنه ملی در عراق آسیب میزند و فرایند سیاسی در کشور را با خطر مواجه میکند، نیروهای عضو چارچوب هماهنگی سیاسی شیعه همچنان پایبند به مذاکره و خواستار پایان دادن به بنبست سیاسی در کشور به منظور تشکیل هرچه سریعتر دولت مقتدر منسجمی که تأمینکننده مطالبات ملت باشد هستند. این در حالی است که نیروهای ائتلاف سه گاته تمایلی به این مذاکرات و حل مشکلات ندارد. اکنون ریشه این اختلاف چیست؟ موضوعی است که در گفتگو با جعفر قنادباشی، تحلیلگر مسائل غرب آسیا به بررسی آن پرداختهایم.
آنچه که سبب مناقشه بر سر انتخابات ریاست جمهوری عراق شده در دو مسئله خلاصه میشود. یکی به انتخابات عراق برمیگردد که نتایج آن ترکیب نیروهای سیاسی در عراق شد، تعدادی نماینده مستقل و تعداد نماینده وابسته به احزاب انتخاب شدند اما این ترکیبی که نتایج انتخابات نشان میداد با واقعیات عراق منطبق نبود دلیلش هم این است که هم در انتخابات تقلب شد، هم در شمارش آرا تردیدهای زیادی وجود داشت و هم در نحوه برگزاری انتخابات و چینش مقررات انتخاباتی اشکالاتی وجود داشت.
مسلما این مشکل بعدها هم میتواند در عراق مشکل زا باشد، چرا که زمانی مجلس عراق میتواند در کارهایش موفق شود که برای همه مردم و نیروهای عراقی نمایندگی کند اما تا زمانی که مجلس عراق منطبق بر واقعیتها نباشد این مشکل همچنان وجود دارد.
مسئله دیگری که سبب این مناقشه شده کوشش بعضی از احزاب عراقی است، که خواستار انتخاب رئیس جمهوری هستند که تامین کننده منافع یک بخش خاص از مردم عراق و تامین کننده برخی از قدرتهای خارجی است. خصوصا کوشش برخی از احزابی که به آمریکا وابسته هستند این است که رئیس جمهوری سر کار بیاید که منافع استعماری را تامین کند، این احزاب خواستار رای دادن به کاندیدایی هستند که با حضور آمریکا در عراق و اسرائیل در اقلیم کردستان مخالفتی نداشته باشند؛ این خواست آنها سبب واکنشهای زیادی در گروهها و احزاب عراقی شده چرا که آنها خواستار این نیستند که بعد از صدام و 20 سال رنجی که مردم عراق تحمل کردند شخصی رئیس جمهور عراق باشد که با خواستههای آمریکا و اسرائیل همسویی کند و رئیس جمهوری برای برخی از شخصیتهای عراقی و نه برای همه مردم و احزاب باشد.
پس به طور خلاصه دلایل این مناقشه دو چیز است: 1- ترکیب مجلس عراق که منطبق با واقعیتها نیست. 2- خواست برخی از احزاب عراق که خواستار انتخاب رئیس جمهوری هستند که منافع ملی عراق را تامین نمیکند و وظایفش را به عنوان یک رئیس جمهور انجام ندهد بلکه تامین کننده منافع عدهای خاص، آمریکا و اسرائیل باشد.
اینکه چه خواهد شد، باید گفت مسلما عراق در شرایط حاضر پتانسیل لازم برای اینکه بتواند در این مناقشات باقی بماند را ندارد. عراق از قافله توسعه عقب مانده و زمان زیادی را تلف کرده است. لذا باید عراقیها به سرعت، با تفاهم و در نظر گرفتن منافع ملی با فراموش کردن خواستههای گروهی و مخالفت با خواستههای خارجی در عرصه مهمترین وظیفه پارلمان که انتخاب رئیس جمهور است گام جدی بردارند و رئیس جمهوری را انتخاب کنند که بتواند زمینهساز جبران عقب ماندگیهای عراق باشد.
مقتدی صدر محاسبهاش این بود که بتواند با بدست آوردن 220 کرسی مجلس رای اکثریت را برای تعیین رئیس جمهوری کسب کند. اما در نهایت کمتر از 150 نفر به مجلس راه یافتند و نشان دهنده این است که ایشان در محاسبهاش برای کسب کرسیهای لازم برای ریاست جمهوری اشتباه کرد. مسلما تنها راه آقای مقتدی صدر این است که از مواضعش برگردد و آن چیزی که عنوان کرده را جبران کند، و البته احزاب دیگر هم به دلیل برخی تک رویهای مقتدی صدر شاید علاقهمند نباشند با ایشان هم مسیر شوند.
با این حال عراق امروز وقت زیادی برای تلف کردن ندارد و باید هرچه سریعتر مقتدی صدر و دیگرانی که دچار اشتباه و تک روی شدند از این تکروی برگردند و به سمت تامین منافع ملی عراق گام بردارند و منافع گروهی را فراموش کنند چراکه در حال حاضر اندیشیدن به منافع گروهی در عراق سم مهلک است. مجلس عراق وظیفه انتخاب رئیسجمهور را دارد و این وظیفه خیلی مهمی است بعد از آن انتخاب نخستوزیر و کابینه میباشد و آن هم خیلی مهم است که نخستوزیر چه کسی انتخاب شود، کابینه چه کسانی باشند الان مجلس عراق گرایشات سیاسی را کنار بگذارد و یک کابینه کاری و نخستوزیری که به عنوان رئیس قوه مجریه که اجرا کننده برنامههای اقتصادی است به سرعت عمل کند و از این مسائل عبور کند. لذا ترکیب نظرات مختلف در مجلس عراق وجود دارد و این میتواند هم تهدید باشد و هم فرصت، فرصت به این منظور که از تفاوت نظرات استفاده کنند برای انتخاب بهتر نخست وزیر، کابینه و رئیس جمهور و تهدید است زمانی که این اختلافات سبب توقف در امور شود. متاسفانه ترکیب چندگانه عقیدتی و حزبی در مجلس عراق الان به تهدید تبدیل شده و این تهدید بسیار خطرناکی برای عراق است لذا باید با تدبیر این تهدید را تبدیل به فرصت کنند.
در کردستان عراق الان دو حزب بزرگ وجود دارند که یکی با گروههای شیعی همکاری میکند و دیگری هم متاسفانه با خارجیها همکاری میکند. انشقاق هم ممکن است بوجود بیاید ولی این موضوع خیلی اهمیتی ندارد چون در عراق احزاب هنوز به آن صورت شکل نگرفتهاند و احزاب و ائتلافهای مختلفی میتوانند تشکیل شوند.
این ائتلافها میتوانند متناسب با هدف تامین منافع ملی جای خود را به ائتلاف جدید بدهند. مهم این است که این پویایی متناسب با تشکیل ائتلافها و هدف اصلی که تامین منافع ملی عراق است صورت بگیرد. متاسفانه این پیوندهای حزبی در عراق الان در راستای منافع گروهی است و این برای عراق زیان بخش است و باید که اگر چنین ائتلاف و انشعابی صورت میگیرد با در نظر گرفتن منافع ملی و به نفع همه عراقیها باشد.
همه مردم عراق باید این را بدانند که تمام تحرکاتی که در منطقه است و از جمله اجلاسی که در اردن برگزار شد و نخست وزیر عراق را نیز برای شرکت در آن اجلاس دعوت کردند، مجموعهای از تحرکات آمریکاست که نشان میدهد؛ دشمنان عراق و کسانی که سالها جنگ داخلی را در جهت تقویت داعش دنبال کردند منتظر فرصتی برای فروپاشی ساختار سیاسی در عراق هستند و این کشور را بدون دولت به حال خود رها کنند. این را مردم عراق و احزاب سیاسی باید در نظر داشته باشند و بدانند که هرگونه مانع تراشی بر سر راه تامین منافع ملی عراق و اندیشیدن به منافع گروهی سبب تحقق اهداف دشمنانی است که الان تحرکاتشان برای فروپاشی در عراق بیشتر شده است.