مخاطبان سامانه فیلیمو نسبت به حذف تعمدی بخشهایی از فیلم سینمایی «از کرخه تا راین» در سامانه «فیلیمو» اعتراض کردهاند. آنها نوشتهاند: متأسفانه فیلیمو به شکلی کاملاً حرفهای و زیرکانه صحنههای انقلابی فیلم «از کرخه تا راین» ساخته ابراهیم حاتمیکیا را سانسور و حذف کرده است. این اقدام شکبرانگیز، سانسور سکانسی پیرامون ارتحال و تشییع امام خمینی است که صحنههایی بسیار تأثیرگذار در فیلم شکل میگیرد، این سکانس چند دقیقهای متاسفانه توسط فیلیمو به صورت کامل حذف شده است و دلیل خاصی هم برای این سانسور عنوان نشده است. حتی زیرنویسهای فیلم هم که بسیار روشنگر و انقلابی است، سانسور شده است. این رویکرد برای این سایت پخش محتوا که میبایست در مسیر آزادی بیان و منع سانسور حرکت کند، عجیب و غیرمنتظره است.لازم به ذکر است که نسخه اصلی «از کرخه تا راین» ۹۳ دقیقه است اما نسخهای که در فیلیمو بارگذاری شده، ۸۸ دقیقه است.
این موضوع از چند منظر قابل بررسی و پیگیری است. اول اینکه فیلم «از کرخه تا راین» یکی از شاخصترین، ماندگارترین و تاثیرگذارترین فیلمهای دفاع مقدسی کشورمان محسوب میشود که به واسطه نوعی از روایت و نگاه به جنگ که در زمان خود به شکلی بدیع به مخاطب عرضه شد، به جرات میتوان گفت به اندازه یک مکتب توانسته روشنگری کند. فیلم ابراهیم حاتمیکیا، سیمای واقعی جنگ تحمیلی، از جان گذشتگیها، رشادتها و در لایهای بالاتر، رئالترین روایت و برش از جنگ را با غلبه تماتیک داستان و کنشهای عاطفی شخصیتها به مخاطب ارائه میکند.
خدشه وارد کردن بر فیلمی چون «از کرخه تا راین» به این میماند که موزه لوور را از شهر پاریس حذف کنید. این فیلم فراز و فرودهای خود را پشت سر گذاشته تا به اینجا رسیده و بجز در دوران اکران موفق سینمایی، بارها از تلویزیون نیز پخش شده است.
شاخصه اهمیت یک فیلم پیش از آن که در مسیر زمانی مداوم معنا و جلوه پیدا کند، به بضاعتهایش در طرح ایدههایی خلاقانه و جدید در زمانه خودش معطوف است، اگرچه عمق ماندگاری آن وابسته به میزان بقای این بضاعتها در بستر زمان است. سانسور حتی یک فریم از فیلم «از کرخه تا راین» را نمیتوان به کوچکی صرفِ حذفِ انجام شده یک فیلم قدیمی تلقی کرد بلکه این اقدام کوچک میتواند تبعات بزرگی به دنبال داشته باشد و اینچنین کارهایی به سرعت رویه شود.
«از کرخه تا راین» اولین اثر جدی ملودرام در حوزه جنگ در سینمای ایران به شمار میرود که بعدا آثاری مانند «کیمیا» ساخته احمدرضا درویش در سال ۱۳۷۳ و «میم مثل مادر» اثر مرحوم رسول ملاقلیپور در سال ۱۳۸۵ به این حوزه کم حجم از آثار دفاع مقدسی شاخص و فاخر، افزوده شدند.
در تعریف از ملودرام، به شاخصههایی از قبیل پر رنگ بودن کنشهای عاطفی و چالشهای احساسی در مناسبات درام و روابط شخصیتها اشاره میشود. تا قبل از این فیلم، فضای فیلمهای جنگی اغلب یا در محور حوادث اکشن مقتضی مانند انفجار و تیراندازی و تک و پاتکهای رزمی تمرکز داشت و یا ذیل مناسبات عقیدتی و ایدئولوژیک جاری در سپهر «دفاع مقدس» قرار داشت. در «از کرخه تا راین»، برای نخستین بار، غلبه تماتیک داستان با عواطف آدمهای آن و کلایمکس قصه هم بر همین روابط عاطفی بنا شده بود.
نکاتی مانند دغدغه و تب و تاب بینایی و یا نابینایی قهرمان قصه، روابطش با خواهری جدا افتاده و طرد شده از خانواده که در غربت بهسر میبرد، ماجرای سرطانی که به یکباره بر قهرمان داستان مستولی میشود، دلشورههای مربوط به همسر جوان مرد داستان که بعدا در ارتباط با زایمان او و به دنیا آمدن طفلش فضای احساسی متراکمتری شکل میگیرد، ارتباط آدم اصلی داستان با موقعیتهای معصومانهای مانند خواهرزاده آلمانیاش در برخورد با نوع تناول غذا و یا حمله سگ و… همگی فضاهایی هستند که روند ملودراماتیک داستان را شکل میبخشند. شاید حتی بخش جنگی و پس زمینههای رزمندگی قهرمان داستان را از ماجراهای اثر حذف کنیم، همینها به تنهایی در ارتباط مخاطب با فیلم موثر بودند و فیلم به عنوان یک اثر کم و بیش استادارد ملودرام جایگاهی قابل تأمل در تاریخ سینمای ایران داشت.
اصغر نقیزاده هنرپیشه تعدادی از فیلمهای حاتمیکیا در فروردینماه سال ۹۴،در مراسم تقدیر از حاتمیکیا در خبرگزاری فارس در خصوص فیلم «از کرخه تا راین» گفت: سر فیلم «از کرخه تا راین» وقتی قرار بود قرارداد امضاء کنم سیفالله داد مبلغی را به من پیشنهاد کرد که بسیار کم بود همان موقع به حاتمیکیا زنگ زدم و گفتم این پیشنها توهین به شعور من است. اما حاتمیکیا گفت ما نمیرویم فقط یک فیلم بسازیم بلکه میخواهیم یاد شهدا را زنده نگه داریم. من هم همانجا چک را سفید امضاء کردم. موقع اکران فیلم از کرخه تا راین عدهای به او گیر دادند اما رهبری فیلم را دیدند و خوششان آمد وگرنه این فیلم هم مانند «گزارش یک جشن» از سوی بدخواهان و معاندان با مشکل مواجه میشد.
حالا اما اقدام سامانه فیلیمو در سانسور اینچنین فیلمی جدای از هر دلیل یا توضیحی که بخواهند برای این اقدام ارائه دهند، میتواند زنگ خطری باشد برای تابوشکنی و دستدرازی به مفاهیم و ارزشهای انقلاب و جنگ تحمیلی و تمام آنچه که این مردم برایش از مال و جان خود بها دادهاند.
قطعا شرایط جامعه و افکار عمومی بخصوص در سالهای اخیر و گسترش فضای مجازی اوضاع را مهیای شرایطی کرده که با هر مسالهای عدهای همراه شوند و این همراهی هم معمولا از سوی قشریست که فقط به نیت مخالفت، همراهی میکنند بی آنکه از منظور و مقصود و استدلالات این موضع خود خبر داشته باشند. ازینرو سانسور فیلم حاتمیکیا به معنای عام کلمه به شدت «بد آموزی» دارد و میتواند ملعبه دست عدهای شود تا با اینچنین مستمسکهایی به معاندت با انقلاب ادامه دهند.
و شاید اگر تصمیمگیران سانسور از تاثیرات اینچنین اقدامی مطلع بودند و آگاه به عمق فاجعه، هیچگاه چنین کاری نمیکردند.
از کرخه تا راین یک فیلم درام محصول ۱۳۷۱ (۱۹۹۳) ایران است به نویسندگی و کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا که به سرنوشت چند قربانی استفاده از جنگافزار شیمیایی در جنگ ایران و عراق میپردازد. از بازیگران این فیلم میتوان به علی دهکردی و هما روستا اشاره کردد. موسیقی مشهور و پراستفادهٔ این فیلم از آثار مجید انتظامی است.
این فیلم اولین همکاری سینمایی ایران و آلمان است.
خلاصه داستان
سعید که بر اثر بمبهای شیمیایی نابینا شده به همراه گروهی از همرزمانش برای معالجه به آلمان اعزام میشود. لیلا خواهر سعید که سال هاست در آلمان با شوهر آلمانی و پسرشان یوناس (یونس) زندگی میکند، سعید را در آسایشگاه میبیند. بین سعید و یونس رابطه عاطفی عمیقی برقرار میشود. یکی از همرزمان بسیجی سعید قصد دارد پناهندگی کشور دیگری را بپذیرد و سعید و دوستان دیگرش نسبت به عمل او معترض هستند. با کوششهای پزشکان متخصص یکی از چشمهای سعید معالجه میشود، اما آزمایشهایی که بر روی او انجام میشود روشن میکند که او بر اثر گازهای شیمیایی مبتلا به نوعی سرطان خون شدهاست. همسر او در ایران زایمان میکند و سعید پس از معالجهای نافرجام میمیرد و پس از مرگ او، خواهرش لیلا عازم ایران میشود...