به گزارش راهبرد معاصر مطابق با روایاتی که از رسول گرامی اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) نقل شده است، همواره امیرمؤمنانعلی (ع) میزان و معیار حق معرفی شده و به همین دلیل، وجوب اطاعت مؤمنان حقیقی از اوامر و سلوک بر مدار زندگی آن حضرت امری واجب است تا انسان از ظلمات دنیا رهایی یافته و رستگار شود؛ مخصوصاً در شرایط و زمانهایی که ابرهای تیره و تار فتنه، مسیر نور هدایت را میپوشاند و انسان در تشخیص باطل دچار اعوجاج و سردرگمی میشود. از این منظر است که پیامبر گرامی اسلام (ص) خطاب به عمار میفرمایند: «یا عمار! اِنْ رَأَیتَ علیاً قَد سَلَک وادیاً و سَلَک الناسُ وادیاً غیرَهُ فَاسلُک مَعَ عَلِی وَدَعِ الناسَ، عمار! هر وقت دیدی که علی (ع) تنها به راهی میرود و همه مردم به راهی دیگر، تو مردم را واگذار و در مسیری برو که علی (ع) میرود. (کنزالعمال، ج١١، ص١٨٧)
با توجه به این موضوع، اهمیت شناخت ابعاد شخصیتی امام علی (ع) امروزه بیش از هر زمان دیگری احساس میشود و چه بیانی بهتر از بیان ولی فقیه امروز جامعه اسلامی که خود علاوه بر برخورداری از مطالعات و دانش تاریخی و روایی اسلامی، در جایگاه حاکمیت نظام اسلامی قرار داشته و این زوایای بیکران وجودی حضرتامیر (ع) را بیشتر از دیگران ادارک کرده است.
چنانکه مقام معظم رهبری خود نیز در بحث از شخصیت حضرت علی (ع) بر الگو بودن آن حضرت از جنبههای گوناگون تأکید میفرمایند: «وجود امیرالمؤمنین (ع) از جهات متعدد و در شرایط گوناگون برای همه نسلهای بشر، یک درس جاودانه و فراموشنشدنی است، چه در عمل فردی و شخصی خود، چه در محراب عبادتش، چه در مناجاتش، چه در زهدش، چه در محو و غرق شدنش در یاد خدا و چه در مبارزهاش با نفس و شیطان و انگیزههای نفسانی و مادی.» (۱۰/۱۱/۶۹) همچنین ایشان ناظر به عملکرد حضرت امیر (ع) در مسیر حکمرانی جامعه اسلامی، مقام معظم رهبری آن حضرت را به عنوان «الگوی کامل» معرفی میفرمایند: «آن وقتی هم که نوبت حکومت و سیاست به حسب تقدیر الهی به او میرسد، مردم مراجعه میکنند، اصرار میکنند و از آن حضرت میخواهند که زمام قدرت را در دست بگیرد، مقتدرانه وارد میدان میشود؛ «لایخاف فی اللَه لومه لائم»؛ از هیچ چیز نمیترسد، هیچ ملامتی او را از راه بر نمیگرداند. یک الگوی کامل این امیرالمؤمنین است.» (۱۵/۱۰/۸۸)
علاوه بر این ایشان شرط تأثیر این الگو قراردادن را بیان کرده و معتقدند این الگوپذیری نیازمند تعمیق عشق و علاقه و محبت حقیقی نسبت به ساحت مقدس حضرت علی و اهل بیت (ع) است تا ویژگیهای شخصیتی آن حضرت در زندگی ما نهادینه شده و اثربخش شود. محبتی که واقعی باشد نه صوری: «محبت واقعی داریم و محبت صوری؛ محبت واقعی شما به فرزندتان است و هیچ گرفتاریای، شما را از بیماری فرزند، از خطری که او را تهدید میکند، از نگرانیهای او فارغ نمیکند؛ این محبت حقیقی است. یک محبت هم محبت زبانی است و در مواقع و مراکز حساس، انسان را رها میکند. اگر ما خدای نخواسته از امیرالمؤمنین (ع) دور بشویم، اینطور خواهد شد. محبت، زبانی و ادعایی خواهد شد. دست ما را وقتی که به آن احتیاج داریم، نخواهد گرفت، اما اگر ما آن راهی را که به امیرالمؤمنین میرسد، دنبال کنیم، هر چه پیش برویم، این محبت عمیقتر خواهد شد.» (۲۹/۱۰/۷۰)
عابد و سالک عقبی
یکی از ابعاد شخصیتی و ویژگیهای امیرالمؤمنین علی (ع) اهتمام ویژه به عبادت خداوند متعال در طول عمر شریف آن حضرت بوده است که به جرئت میتوان هم از لحاظ کیفی، یعنی عبادت همراه با معرفت الهی و هم از لحاظ کمی، یعنی انجام عبادات بسیار، آن حضرت را بیبدیل دانست. نقل است که امام سجاد (ع) در کتابی که عبادتهای حضرت علی (ع) را ثبت کرده بود، نگاه کرد و سپس آن را بر زمین نهاد و فرمود: «کیست که قدرت داشته باشد مانند علی ابن ابی طالب (ع) عبادت کند؟.» (بحارالأنوار، ج ۴۱، ص ۱۷) حضرت امیر (ع) نیز درباره عبادت حقیقی و با شناخت خود میفرماید: «خدایا! من، تو را از ترس عقاب و به طمع ثواب، عبادت نمیکنم، بلکه تو را شایسته عبادت میدانم و عبادت میکنم» و گاه دردمندانه به یاران خود سفارش میفرمود: «سَکنُوا فی اَنْفُسِکمْ مَعْرِفَه ما تَعْبُدُونَ حَتی ینْفَعَکمْ ما تُحَرکونَ مِنَ الْجَوارِحِ بِعِبادَه مَنْ تَعْرِفُون؛ معرفت و شناخت آن کس را که میپرستید، در جان خود جای دهید تا حرکتهای بدنی که برای عبادت معبود شناخته شده خویش تحمل میکنید، شما را سود رساند.» (بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۶۳)
مقام معظم رهبری در اینباره میفرمایند: «آن بزرگوار، همه عمرش را به عبادت خدا گذراند. از اولی که در وجود آن بزرگوار به وسیله پیغمبر اکرم نقطه نوری از هدایت الهی به وجود آمد تا لحظهای که با شمشیر دشمنان خدا به لقاالله شتافت. یکجا شما آن بزرگوار را پیدا کنید که از عبادت و توجه به خدا و رابطه گرفتن با خدا غفلت کرده باشد! چه در شادی، چه در عزا، چه در جنگ و چه در صلح. در شب به نوعی، در روز به نوعی، در مسجد به نوعی، در میدان جنگ به نوعی، در مسند حکومت به نوعی، در جایگاه قضاوت و داوری به نوعی، دائم در حال ارتباط با خدا و تعبد پیش پروردگار و کار برای او. این امیرالمؤمنین است.» (۱۷/۲/۶۷)
یکی از قرائن مبین ابعاد عبادی آن حضرت ادعیهای است که ایشان بیان فرموده و از سوی سایر ائمه (ع) و بزرگان دین مورد تأمل و استفاده قرار گرفته است: «من یک وقت از امام راحل بزرگوارمان پرسیدم در بین دعاهایی که هست شما کدام دعا را بیشتر از همه میپسندید و بزرگ میشمارید؟ ایشان تأملی کردند و گفتند دو دعا؛ یکی دعای کمیل، یکی هم مناجات شعبانیه. احتمالاً مناجات شعبانیه هم از امیرالمؤمنین است، چون روایت دارد که همه ائمه مناجات شعبانیه را میخواندند.» (۱۲/۱۱/۷۵)
زاهد دنیا
علی (ع) در دنیا زندگی و حتی با جدیت کار و تلاش میکرد، ولی برای آخرت میزیست. او از یک سو از دنیا به عنوان آب بینی بز (نهجالبلاغه، خطبه ۳) یاد میکند و از سوی دیگر آن را محل کسب و تجارت بندگان شایسته خدا (نهج البلاغه، حکمت ۱۳۱) میداند. از این رو، زهد امیرمؤمنان (ع) نسبت به این دنیا، وارستگی و عدم وابستگی قلبی به آن است و در نظام معرفتی آن حضرت، دنیاگریزی نیست، بلکه ستیز با بندگی دنیاست. آن حضرت (ع) درباره حقیقت زهد با استناد به دو آیه شریفه از قرآن کریم استنباط میفرمایند: «حقیقت زهد اسلامی را میتوان از دو آیه قرآن به دست آورد، آیهای که میفرماید: بر آنچه از دست شما (از نعمتهای دنیوی) رفت، تأسف مخورید و به آنچه به دست آمده است، دل نبندید و خوشحال نباشید و کسی که به گذشته تأسف نخورد و به آنچه دارد مغرور نگردد، او حقیقت زهد را دریافته و اول و آخر ماهیت آن را به دست آورده است.»
مقام معظم رهبری درخصوص این ویژگی شخصیتی حضرت علی (ع) میفرمایند: «این جملات از زبان امیرالمؤمنین، در فضای آفرینش و فضای زندگی انسان، همچنان پر طنین است: «یا دنیا... غری غیری»ای جلوههای دنیا،ای زیباییهای پرجاذبه،ای هوسهایی که قویترین انسانها را به دام خود میکشید، بروید کس دیگری غیر علی را فریب بدهید؛ علی بزرگتر، بالاتر و قویتر از این حرفهاست.» (۱۰/۱۱/۶۹)
نکته قابل تأمل در این بحث بیان این سخنان از لسان کسی است که به عنوان حاکم جامعه اسلامی در واقع همه منابع و ثروت سرزمین عظیم اسلامی را در دست داشته است: «امیرالمؤمنین (ع) در رأس آن کشور پهناور عظیم با آن قدرت و آن همه منابع و ثروت در آن روزگار و در آن برهه از زمان، اندکی خودش را به دنیای انسان معمولی آلوده نمیکرد و میفرمود: «غری غیری» برو سراغ دیگران،ای دنیای رنگین! برو سراغ ضعیفها که دست تو به مثل امیرالمؤمنینی نمیرسد که نمیرسد!» (۸/۳/۷۲)
ایثار برای جلب رضای الهی در دوران انقلاب اسلامی رسول خدا (ص)
امیرمؤمنان (ع) در سختترین شرایط دعوت پیامبر اسلام (ص) مجاهدانه همراه آن حضرت بود و جان خود را در طبق اخلاص گذاشت. چنانکه آیه «و از میان مردم کسی است که جان خود را برای طلب خشنودی خدا میفروشد و خدا نسبت به (این) بندگان مهربان است» (بقره؛ ۲۰۷) در شأن آن حضرت و برای واقعه لیله المبیت نازل شد.
مقام معظم رهبری اهتمام ویژه آن حضرت به جلب رضای الهی در دوران انقلاب اسلامی پیامبر (ص) و همه مراحل زندگی را اینگونه توصیف میکنند: «در جنگهای پیامبر، در اُحد آن وقتی که همه به جز اندکی رفتند و امیرالمؤمنین از پیامبر دفاع کرد، در خندق آن وقتی که همه از مبارزه با عمروبن عبدود سرپیچیدند و آن حضرت مکرر داوطلب شد، در قضیه خیبر، در قضیه آیات برائت بعد از رحلت پیامبر، در ماجرای انتخاب جانشین برای پیامبر در سقیفه، در شورای تشکیلشده بعد از درگذشت خلیفه دوم در همه این موارد امیرالمؤمنین فقط و فقط رضای الهی را در نظر گرفت و خالصاً لله آن چیزی را که به نفع اسلام و مسلمین بود، انتخاب کرد و «خود» را دخالتی نداد.» (۱۶/۱/۷۰)
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای با بیان این نکته که حضرت علی (ع) در راه انجام وظیفه با مجاهدت، با ایثار جان، با ایثار همه امکانات و با ندیدن و فداکردن خود در همه میدانها ظاهر شدند، تأمل بر این ویژگیها را درس بزرگی برای رفع مشکلات جامعه و امت اسلامی میدانند: «امروز جامعه اسلامی به این ایثار، به این اغماض، به این از خودگذشتگی احتیاج دارد. باید از هواها، هوسها، خودیها، خودخواهیها بگذریم تا نگذریم، گرهها باز نمیشود. تا من و خودی را زیر پا نگذاریم مشکلات از سر راه برداشته نمیشود. امروز هم کلید حل همه مشکلات در دنیای اسلام و در جامعه خود ما همین درس بزرگی است که امیرالمؤمنین این درس را در طول ۵۰ سال زندگی اسلامی خودش به ما داد و در این راه هم امیرالمؤمنین جانش را فدا کرد.» (۹/۳/۶۵)
عدالت محوری
طبق فرموده امام علی (ع) «عدل سنگ زیرین بنیاد اسلام است.» (غرر الحکم، ج ۷، ص ۲۳۶) به همین دلیل نیز خود آن حضرت به گونهای به این اصل التزام داشت که دوست و دشمن، حضرت امیر (ع) را به عنوان میزان و معیار عدالت معرفی میکردند و به این صفت میشناختند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد برجسته بودن ویژگی عدالت در شخصیت حضرت علی (ع) میفرمایند: «عدالت و دادگری یکی از بخشهای زیبای شخصیت امیرالمؤمنین (ع) است. ماجرای عدالت در زندگی حضرت بهقدری عمیق است که کل حکومت وی را تحت تأثیر خود قرار داده است.» (۱۷/۱۱/۷۱) از منظر معظمله؛ «اگر امیرالمؤمنین میخواست عدالت را رعایت نکند، اگر میخواست ملاحظهکاری بکند، اگر میخواست شأن و مقام و شخصیت خودش را بر مصالح دنیای اسلام ترجیح بدهد، موفقترین خلفا میشد و قدرتمندترین و هیچ معارضی هم پیدا نمیکرد.» (۸/۲/۶۸)
از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی عدالت، انصاف، حقطلبی و سایر ویژگیهای متجلی در امیرالمؤمنین (ع) برطرفکننده نیازهای بشر امروز است: «امروز بشریت به همین خصلتهایی که امیرالمؤمنین پرچمدارش بود، احتیاج دارد. این خصلتها، با پیشرفت علم، با پیشرفت فناوری، با پدید آمدن روش جدید زندگی در دنیا کهنه نمیشود. عدالت کهنه نمیشود؛ انصاف و حقطلبی کهنه نمیشود؛ دشمنی با زورگو کهنه نمیشود؛ پیوند دل با خدا کهنه نمیشود. اینها رنگ ثابت وجود انسان در همه تاریخ است. امیرالمؤمنین این پرچمها را در دست داشت و امروز بشر تشنه این حرفها و تشنه این حقایق است.» (۳۰/۶/۶۶)
تکلیف محوری
چشمپوشی از خود و خودی و توجه به تکلیف الهی از دیگر ویژگیهای حضرت علی (ع) بوده است: «یکی از برجستهترین صفات امیرالمؤمنین (ع) عبارت است از: چشمپوشی از خود و خودی، قربانی کردن هوای نفس و منیتها در مقابل تکلیف الهی. تمام ماجراهای بزرگ زندگی امیرالمؤمنین (ع) حول این محور قرار گرفته است.» (۳۰/۳/۶۳)
مردمداری
آن حضرت در همه مراحل زندگی پر برکت خویش همواره خود را بنده خداوند و خدمتگزار مردم میدانستند: «وجود امیرالمؤمنین به عنوان یک رئیس، یک فرمانده و یک مسئول، مظهر پاکی و شفافیت و صداقت بود. او آسودگی را به خودش راه داد؛ نسبت به زیردستان تفرعن نفروخت؛ خود را همه جا بنده خدا و خدمتگزار مردم دانست و مخلصانه - بدون چشمداشت به دنیا- کار کرد.» (۲۸/۱/۸۰)
صداقت و صراحت در گفتار و کردار
صداقت و صراحت نیز از دیگر صفات بارز مولای متقیان است که مورد توجه و تأکید حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای قرار گرفته است: «امیرالمؤمنین، هم مظهر تقوا، امانت و هم دارای صدق و صراحت بود. آن بزرگوار با اینکه یک سیاستمدار و رئیس دنیای اسلام بود و تدبیر امور یک جمعیت عظیم چند ۱۰ میلیونی آن زمان با نبود وسایل امروزی برای ارتباط، بر دوش او بود و جامعه و امت اسلامی را اداره میکرد، اما سیاستمداری علی موجب این نمیشد که از جاده صداقت و صراحت کنار رود. علی، صادق و صریح بود؛ آنچه میگفت به آن معتقد بود و برای او راهنمای عمل بود. برای این است که کلمه گفتار امیرالمؤمنین در طول تاریخ مثل نورافکنی برای زبدگان و نخبگان فکری عالم درخشیده است.» (۱/۱/۸۰)
الگوی تقوا و پرهیزکاری
باید بدانیم، بدون تردید امیرالمؤمنین علی (ع) مصداق و الگوی حقیقی تقوا و پرهیزکاری برای انسانهای مؤمن و خداجو در همه زمانها هستند و خواهند بود: «حقیقتاً او و امام متقین و مجسمه تقوا و پرهیزکاری است. من به همه ملت، توصیه میکنم که دنبالهروی و تبعیت از آن بزرگوار را بیش از همه چیز در زمینه تقوا و پرهیز از گناه و مراقبت از افعال و گفتار و حتی ذهنیات و آنچه در دل خطور میکند، پیشه کنید و تقوا را رعایت نمایید.» (۷/۱/۷۱)
راز این سفارش و الگوپذیری از وجود مقدس حضرت علی (ع) را باید در کلام خود ایشان یافت که میفرماید: «اگر آسمانها و زمین راه را بر بندهای ببندند و او تقوای الهی پیشه کند، خداوند حتماً راه گشایشی برای او فراهم خواهد کرد و از جایی که گمان ندارد روزیاش خواهد داد.» (عیون الحکم و المواعظ، ص۴۱۶، ح ۷۰۶۸)