نامه سازمان لیگ در پاسخ به استقلال؛ زمان دربی تغییر نمی‌کند تصادفات، دخانیات و استرس؛ ۳ تهدید جدی برای سلامت مردان ترکیب سپاهان و ذوب‌آهن برای دربی نصف‌جهان عوامل تأثیرگذار بر اختلالات تیروئید: تغذیه، سبک زندگی و پیشگیری اینتر رقم فروش طارمی را مشخص کرد نوشیدن چای یا سایر نوشیدنی‌های کافئین‌دار چه مزایایی دارد؟ ماتزاری به استقلال نزدیک شد واکنش سازمان انرژی اتمی به اظهارات گروسی مرکز آمار نرخ تورم در بهمن ماه را ۳۲ درصد اعلام کرد سردار معروفی: رزمایش پیامبر اعظم در سراسر کشور اجرا می‌شود پرداخت حقوق فرهنگیان با نرم‌افزار جدید دستمزد در آینده نزدیک پزشکیان: هوایی که تنفس می‌کنیم برازنده انسان‌ها نیست/ از اصلاح حمل‌ونقل عمومی در کشور حمایت می‌کنیم قالیباف با الهام علی‌اف دیدار و گفت‌و‌گو کرد توضیحات وزیر آموزش و پرورش در خصوص رقم یک میلیونی بازمانده از تحصیل در کشور صحنه قتل دانشجوی دانشگاه تهران بازسازی شد

مهناز افشار شغل جدیدش در آلمان را فاش کرد

مهناز افشار در مورد این که بعد از خداحافظی با سینما چه خواهد کرد، گفت: عکاسی بلد نیستم و کارگردانی هم نمی‌توانم بکنم. تدوین و فیلمبرداری نزدیک‌تر است به من.
تاریخ انتشار: ۱۴:۰۰ - ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ - 2022 May 10
کد خبر: ۱۳۲۹۵۷

به گزارش راهبرد معاصر، مهناز افشار بازیگر سینما در گفتگو با یک مجله تخصصی سینمایی با بیان این مطلب در مورد این که بعد از خداحافظی چه خواهد کرد، افزود: عکاسی بلد نیستم و کارگردانی هم نمی‌توانم بکنم.

تدوین و فیلمبرداری نزدیک‌تر است به من. اما احتمال این که نویسنده شوم بیشتر است. مدتی است که نیمه شب‌ها چهار خطی از ذهنم عبور می‌کند و یادداشت می‌کنم و حالا تصمیم گرفته ام دست نوشته هایم را به صورت کتاب چاپ کنم.

نمی‌دانم چرا به نویسندگی علاقه‌مند شده ام.

احتمال اینکه نویسنده شوم بیشتر است
وی ادامه داد: شاید، چون خواهرم شعر می‌گوید و برادرم نقاش است و من استعداد هنری ندارم! این هم چند وقتی است که به ذهنم می‌آید و باورتان نمی‌شود.

بازیگری اکسیژن روح من است
بازیگر «سعادت آباد» در پاسخ به اینکه مگر بازیگری هنر نیست تصریح کرد: منظور من استعداد‌های هنری و تجسمی و از این گونه هنر‌ها است وگرنه بازیگری که برایم عشق است. همیشه وقتی بازی می‌کنم حالم بهتر است. اکسیژن روح من است، اما دلم نمی‌خواهد خرابش کنم.

پس از شنیدن کاندیدا شدنم در «سعادت آباد» نماز شکر خواندم
وی درباره نامزد شدن و دریافت جایزه در جشنواره فیلم فجر و بحث‌هایی که در ادامه مطرح شد، خاطرنشان کرد: وقتی به من گفتند امسال کاندید شده ای، سر صحنه‌ی فیلم «برف روی کاج ها» بودم و تازه هم فیلم سامان مقدم را تمام کرده بودم. آن روز‌ها حسابی خسته بودم. وقتی به من زنگ زدند و گفتند کاندیدا هستی، خیلی خوشحال شدم. ذکرهایم را گفتم و دو رکعت نماز شکر خواندم. این‌ها را می‌گویم که بدانید چه حالی داشتم. همان زمان آقای میری زنگ زدند و تبریک گفتند. البته یک سری صحبت‌ها شد که من را به عنوان بازیگر آن فیلم خوشحال نکرد.

افشار در ادامه توضیح داد: وقتی وارد سالن برج میلاد شدم آن قدر جو آن جا سنگین بود که باورم نمی‌شد. می‌خواستم خدا آن قدر به من انرژی می‌داد که آنجا فقط می‌گفتم: «آمده ایم جایی که ادعا می‌کنیم آدم‌های روشنی هستیم. بیایید بی خیال خط و جریان و رنگ و جناح، به هنر احترام بگذاریم». در این شرایط اسم من را خواندند که بروم جایزه ام را بگیرم. باور نمی‌کنید در مسیر نزدیک بود سه بار زمین بخورم. از قبل هم روی کاغذ چیز‌هایی نوشته بودم که روی سن بخوانم.

«سعادت آباد» یادم رفت
وی با بیان اینکه اول یاد خدا بودم، بعد خانواده ام و بعد هم می‌خواستم جایزه ام را به پدرم تقدیم کنم که عاشقانه دوستش دارم و در ادامه هم می‌خواستم جایزه را به عوامل «سعادت آباد» تقدیم کنم و در آخر هم برای ایران سعادت و صلح و آبادی آرزو کنم اظهار کرد: رفتم روی سن و فقط از مادرم تشکر کردم و پدرم و «سعادت آباد» را یادم رفت. سوءتفاهمی که ایجاد شد این بود که ما – یعنی آدم‌هایی مثل من و ویشکا آسایش و … که نامزد جایزه بودیم-، چون سر صحنه فیلم پیمان معادی بودیم و می‌دانستیم چه اتفاقی دارد برای فیلم فرهادی در برلین می‌افتد، می‌خواستیم تبریکی به آن‌ها بگوییم.

عده‌ای گفتند مهناز افشار برای همکاری با فرهادی به او تبریک گفته است
وی ادامه داد: من به عوامل «جدایی نادر از سیمین» تبریک گفتم. عده‌ای گفتند که مهناز افشار این کار را کرده که آقای فرهادی برای فیلم بعدی اش او را انتخاب کند. از آقای فرهادی بپرسید برای فیلم «درباره الی…» تا دقیقه ۹۰ منتظر من بودند یا نه؟ اما، چون آن‌ها با بازیگر دیگری قرارداد بسته بودند، من گفتم خوب نیست این کار را بکنم. پس اگر می‌خواستم در فیلم آقای فرهادی بازی کنم آن موقع این کار را می‌کردم. من به آن فیلم احترام گذاشتم. خیلی احمقانه است، اما واقعا اسم پدرم و «سعادت آباد» را یادم رفت روی سن بگویم.

ارسال نظر
آخرین اخبار