به گزارش «راهبرد معاصر»؛ طبق اعلام کاخ سفید، جو بایدن در نخستین سفرش به عنوان رئیس جمهور آمریکا به منطقه غرب آسیا، ۱۳ تا ۱۶ جولای (۲۲ تا ۲۵ تیر ماه) به سرزمین های اشغالی، کرانه باختری و عربستان سفر خواهد کرد. گفته می شود بایدن در پایان سفر خود، در نشست سران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در جده، در کنار رهبران مصر، اردن و عراق حضور خواهد یافت. به این ترتیب بایدن با بیشتر سران عرب ملاقات و درباره موضوعات مختلف گفت وگو می کند.
نخستین سفر بایدن به منطقه پیشاپبش مورد توجه محافل و رسانه های مختلف قرار گرفته است، زیرا به نحوی دربرگیرنده و مبیّن سیاست دولت جدید آمریکا در قبال منطقه و پرونده های پیچیده سیاسی، امنیتی و اقتصادی آن است و در شرایط خاص منطقه، معادلات جدید و نیز جنگ اوکراین معنا و مفهوم خاصی می یابد.
مقابله با نفوذ ایران: در سطح رسمی و به گفته مقام های کاخ سفید هدف از سفر رئیس جمهور آمریکا به عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی در راستای پیشبرد ثبات و توسعه صلح در غرب آسیا به وسیله راهکار دیپلماسی است، اما سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا با تکرار ادعاهای واهی گفت نفوذ ایران جزو موضوعاتی خواهد بود که بایدن در سفر به عربستان و سرزمین های اشغالی درباره آنها گفت وگو خواهد کرد.
بایدن درصدد است در ادامه اقدامات رئیس جمهور سابق آمریکا برای برقراری رابطه میان چند کشور عرب حوزه خلیج فارس با رزیم صهیونیستی، با دادن تضمین امنیتی به عربستان برای مقابله با تهدید ایران، از سعودی ها بخواهد با این رژیم رابطه برقرار کنند
مشاور امنیت ملی کاخ سفید نیز هدف از سفر بایدن به منطقه را یکپارچگی و همکاری عمیقتر میان همه کشورهای منطقه در برابر ایران از جمله تهدیدات موشکی به عنوان اولویت واقعی آمریکا قلمداد کرد.
کاهش تنش در روابط با عربستان: بایدن از وقتی نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد، به دلایلی از جمله جنگ یمن و قتل جمال خاشقجی، فعال مخالف سعودی در سال 2018 در ترکیه، در سیاست خارجی با عربستان نگاه تند و منفی داشت و حتی اعلام کرد از این کشور در جنگ یمن حمایت نمی کند.
اکنون به نظر می آید دولت آمریکا در مواضع خود انعطاف نشان داده و حتی از مسایل حقوق بشری عدول کرده است و سعی می کند به دلایل مختلف ازجمله تقویت جبهه مشترک ضد ایرانی و نیز موضوع انرژی به متحد راهبردی و قدیم خود روی خوش نشان دهد و مناسبات واشنگتن ـ ریاض را بیش از گذشته مستحکم کند.
پیگیری «توافق ابراهیم»: هدف دیگری که در رسانه های مختلف درباره سفر بایدن به غرب آسیا تأکید شده، بررسی امکان پیوستن عربستان به توافق ابراهیم (پروژه امضای توافق صلح میان امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی در کاخ سفید در اوت 2020) است.
در واقع بایدن درصدد آن است که در ادامه اقدامات دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا برای برقراری رابطه میان چند کشور عرب حوزه خلیج فارس با رزیم صهیونیستی، با دادن تضمین امنیتی به عربستان برای مقابله با تهدید ایران، از سعودی ها بخواهد با این رژیم رابطه برقرار کنند و علیه ایران هم پیمان شوند؛ موضوعی که اگر تحقق یابد ژئوپلیتیک منطقه دستخوش دگرگونی اساسی خواهد شد.
همزمان با انتشار اخبار سفر بایدن به منطقه، برخی رسانه ها مدعی شدند هدف اصلی این سفر تشکیل ناتوی عربی یا ائتلاف عربی- صهیونیستی است. اما رسانه های رژیم صهیونیستی به نقل از منابع آمریکایی گزارش کردند سفر قریب الوقوع بایدن به منطقه ارتباطی با تشکیل «ناتوی خاورمیانه» ندارد و در چارچوب ترتیبات فرماندهی مرکزی آمریکا انجام می شود.
این در حالی است که چند روز پیش عبدالله دوم، پادشاه اردن اعلام کرد از تشکیل ائتلاف نظامی مشابه ناتو در غرب آسیا حمایت خواهد کرد؛ مشروط بر اینکه این کار با کشورهای همفکر انجام شود.
در همین راستا روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال گزارش کرد، آمریکا در ماه مارس گذشته نشستی محرمانه با مقام های ارشد نظامی رژیم صهیونیستی و مقام های نظامی کشورهای عربی در شرم الشیخ مصر برگزار کرد که هدف آن بررسی راه های مقابله با تهدیدهای موشکی و پهپادی ایران بوده است.
«آویو کوخاوی»، رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی و «فیاض بن حامد الرویلی»، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح عربستان سعودی در نشست شرم الشیخ حضور داشتند. به نظر می آید موضوع ناتوی عربی یا ناتوی خاورمیانه بیش از آن که واقعی باشد، تبلیغات سیاسی-رسانه ای و بیشتر به نفع عربستان و رژیم صهیونیستی است. محمد بن سلمان، شاهزاده سعودی از ناتوی خاورمیانه به عنوان سرپوشی برای عادی سازی روابط میان کشورش و رژیم صهیونیستی استفاده خواهد کرد و حمایت آمریکا را از خود برای تصدی به مسند پادشاهی بعد از پدرش به دست خواهد آورد.
رژیم صهیونیستی نیز با این ادعا که در معرض تهدید موجودیتی است، کمک ها و تجهیزات و تسلیحات نظامی بیشتری از آمریکا به دست می آورد. به گزارش منابع غربی و صهیونیستی اهداف سفر رئیسجمهور آمریکا به غرب آسیا بیش از آنکه به ناتوی خاورمیانه یا ائتلاف صهیونیستی- عربی مربوط شود، ناظر به تدارکات و تفاهماتی در چارچوب فرماندهی مرکزی آمریکا در منطقه (سنتکام) است. در واقع تشکیل ناتوی عربی به شکل سازمانی رسمی دست کم در اوضاع کنونی در دستور آمریکا قرار ندارد، اما در عرصه عمل، همکاری های امنیتی ـ نظامی میان رژیم غاصب و کشورهای سازشکار عربی با اشراف و حمایت آمریکا در جریان است.
با وجود این، بعید نیست دورنمای این گونه همکاری ها در سایه تشدید پروژه ایران هراسی بسترساز تشکیل ناتوی عربی شود. در چنین شرایطی قطعاً ایران و محور مقاومت با شرایط جدید امنیتی در منطقه مواجه شده و این امر مستلزم استفاده از ظرفیت های متعدد مقاومت در برابر ناتوی عربی و تقویت هر چه بیشتر قدرت بازدارندگی نیروهای نیابتی در منطقه است.
برخی ناظران معتقدند سفر بایدن موجب تقویت حمایت های آمریکا از رژیم صهیونیستی است که به دلیل تشدید اختلاف های داخلی و نزاع بر سر تشکیل دولت، در مسیر فروپاشی قرار دارد.
سفر بایدن به سرزمین های اشغالی در حالی انجام می شود که کابینه این رژیم پس از انحلال کنست (مجلس رژیم صهیونیستی) در ۲۰ ژوئن منحل شد و اکنون کابینه موقت به نخست وزیری یئیر لاپید، وزیر امور خارجه قدرت را در دست گرفته و قرار است تا برگزاری پنجمین انتخابات در نوامبر آینده امور را سرپرستی کند.
در واقع سفر قریب الوقوع بایدن به منطقه و به ویژه سرزمینهای اشغالی به یکی از ابزارها و امیدهای کابینه این رژیم تبدیل شده است. دفتر نخست وزیر رژیم صهیونیستی با استقبال از سفر بایدن به غرب آسیا اعلام کرد، این سفر برای ادغام رژیم صهیونیستی در منطقه است و به تل آویو کمک خواهد کرد.
با وجود تمام امیدواری ها و مانورهای صهیونیستها، تحلیلگران و ناظران تحولات منطقه معتقدند سفر بایدن شاید برای تل آویو منافعی داشته باشد، اما نخواهد توانست از وضعیت بحران سیاسی در داخل رژیم گرهی بگشاید.
عربستان همچنان بزرگترین تهدید خود را در منطقه جمهوری اسلامی ایران می داند، لذا به حمایت های آمریکا و به ویژه تضمین های امنیتی چشم دوخته است. عربستان از سویی در جنگ یمن دچار شکست شد و تن به آتش بس داد و از سوی دیگر نگران مذاکرات هسته ای و بازگشت آمریکا به برجام است، زیرا اعتقاد دارد اگر توافقی انجام و تحریم ها علیه ایران لغو شود، دست تهران در نفوذ منطقه ای بازتر خواهد شد.
علاوه بر این، ناکامی در مذاکرات برجام نیز عربستان را نگران می کند، زیرا نتیجه آن تقویت توان هسته ای ایران و در نتیجه افزایش نگرانی های امنیتی برای عربستان و رژیم صهیونیستی خواهد بود.
بایدن سعی می کند در ملاقات خود با سران ریاض به آنان اطمینان دهد مذاکرات هسته ای به هر نتیجه ای برسد، برای متحدانش به ویژه عربستان خطری در برندارد و اوضاع تحت کنترل است، وعده ای که معلوم نیست ضمانت اجرایی داشته باشد.
همچنین بایدن امیدوار است در این سفر از ظرفیت تولید نفت عربستان استفاده کند و عرضه و تولید نفت را افزایش دهد تا به این شکل بتواند تا حدودی قیمتها را کنترل کند. طبق توافق دوجانبه قرار است آمریکا امنیت عربستان را حفظ و در مقابل، عربستان بازار انرژی را به گونه ای مدیریت کند که منافع آمریکا به ویژه در سایه حبران انرژی به دلیل جنگ اوکراین تأمین شود.
تا پیش از انجام سفر بایدن به منطقه ارزیابی دقیق پیامدهای آن کار دشواری است، اما می توان پیش بینی کرد با وجود آنکه رسانه ها و محافل مختلف نسبت به سفر آتی جو بایدن به عنوان نخستین سفرش به غرب آسیا مانور زیادی می دهند، این سفر دستاورد قابل ملاحظه ای برای دولت و متحدان منطقه ای اش دربر نخواهد داشت.
سفر بایدن به منطقه چیزی فراتر از تأکید بر اتحاد میان واشنگتن و شرکای منطقه ای و احتمالاً دستیابی به برخی توافقات تازه و نیز تکرار بر سیاست نخ نمای تهدید خواندن جمهوری اسلامی ایران نخواهد بود
این در حالی است که ادعای مقابله با نفوذ ایران کلیدواژه قدیمی است که نه تنها موفق به اجرای آن نشده اند، بلکه بر نفوذ و جایگاه منطقه ای ایران و توانمندی های محور مقاومت افزوده شده است.
موضوع تشکیل ناتوی عربی نیز در حال حاضر در دستور کار دولت بایدن قرار ندارد و به ویژه با توجه به تجربه ناکام اعراب در شکل دهی به هرگونه ائتلاف، تنها در حد جنجال رسانه ای قرار دارد. حمایت از رزیم صهیونیستی نیز موضوع تازه ای نیست و بدون سفر بایدن به منطقه تداوم دارد. علاوه بر این، بحران سیاسی در داخل رژیم غاصب موضوعی ریشه دار و بنیادین است که سفر بایدن قادر به حل آن نیست.
الحاق عربستان سعودی به روند سازش و توافق ابراهیم در اوضاع پیچیده منطقه کار آسانی نخواهد بود، زیرا عربستان تا اطلاع ثانوی به طرح صلح عربی (که در سال 2002 به وسیله ملک عبدالله، پادشاه وقت عربستان ارائه شد) پایبند است.
از این منظر سفر بایدن به منطقه چیزی فراتر از تأکید بر اتحاد میان واشنگتن و شرکای منطقه ای و احتمالاً دستیابی به برخی توافقات تازه و نیز تکرار بر سیاست نخ نمای تهدید خواندن جمهوری اسلامی ایران نخواهد بود.