به گزارش «راهبرد معاصر»؛ ادبیات حوزه کودک و نوجوان چند سالی است که دارد جایگاهش را به آثار ترجمهای که خود را در بازارهای جهانی ثابت کردهاند، میدهد. با توجه به آمار خانه کتاب، کتابهایی که با موضوع کودک و نوجوان از فروردین ماه سال ۱۴۰۰ تا تیرماه سال ۱۴۰۱ چاپ شدهاند، ۱۳ هزار و ۸۴۲ جلد کتاب تالیفی و ۹ هزار و ۱۹۳ جلد کتاب ترجمهای بوده است. این در حالی است که بازار نشر در این حوزه در اختیار کتب ترجمهای است.
سیدعلی کاشفی خوانساری نویسنده، منتقد، پژوهشگر و کارشناس حوزه ادبیات کودک و نوجوان و خالق آثار فراوانی چون «نظر بر نظر» و «قصههای عهد قجر» درباره برتریجویی آثار ترجمه نسبت به کتابهای خلاق تألیفی به خبرنگار خبرگزاری فارس میگوید: ادبیات کودک و نوجوان در دهه گذشته بازتابی از وضعیت اجتماعی و فرهنگی عمومی کشور است؛ گرچه با بینظمیها و موانع مختلفی در این حوزه روبهرو هستیم، اما در مجموع حرکت رو به رشدی در حوزههای مختلف فرهنگی و اجتماعی حاصل شده است. تغییرات بنیادی دارد صورت میگیرد که پیش فرضها و بسترهای اتفاقات را تغییر میدهد و همین تغییرات زمینه رشد وتوسعه خواهد بود.
وی ادامه داد: در حوزه ادبیات کودک و نوجوان در دههای که گذشت نتوانستیم افتخارات سابق را تکرار کنیم و با کاهش تیراژ و مطالعه مواجه شدیم. در ضمن، چهرههای شاخصی که در دهههای گذشته ظهور پیدا کردند در این دهه کمتر رخ نشان دادند و همچنین عملکرد نهادهای دولتی و غیردولتی فرهنگی و چهرههای برجسته زیاد خوشایند نبوده است. کاهش خواسته و یا ناخواسته دخالت دولت در ادبیات کودک و نوجوان و شکل گیری بخش خصوصی گستردهتر از قبل و شکل گیری نهادهای مدنی متعدد، فعالیت انجمنهای صنفی، گروههای تخصصی، عمومیت یافتن ترویج کتابخوانی و به رسمیت شناخته شدن مروجانی که در قالب کتابدار، مربی، قصهگو و بلاگر آمدهاند تا به یک نیاز حوزه کتاب کودک پاسخ بدهند، یک مصداق تنوعی است. چنین چیزی در حوزه ادبیات کودک در دهههای گذشته سابقه نداشته و در مجموع، حرکت روبه رشدی داریم.
این پژوهشگر حوزه مطبوعات در ادامه دلیل کاهش تمایل مخاطب به آثار تالیفی را اینگونه توضیح داد: دو دسته دلیل میتوان ذکر کرد که به ترتیب، دلایل داخلی و جهانی است؛ در سطح ملی، کاهش قدرت اقتصادی عمومی باعث ضعف اقتصاد صنعت نشر و موجب کاهش تیراژ کتابها شده است. مشکلات اقتصادی بر عملکرد نویسندگان و ناشران تاثیر گذاشته؛ در حالی که تولید کتابهای تالیفی به دلیل هزینه تصویرگری، کاغذ و مواردی از این دست روز به روز بیشتر میشود و همین باعث شده تا کتابهای تالیفی ضعیفتری به بازار عرضه شود. از آن سو بحث بینالمللی است که در یک رقابت نابرابر قرار گرفتهایم. مثلاً اگر هزار نویسنده ایرانی در حوزه کودک داریم از آن طرف ۱۰ میلیون نفر نویسنده جهانی که برای کودک مینویسند، معلوم است که در این رقابت پیدا کردن آثار ادبی قوی از میان آثار جهانی بیشتر است و در همین تقابل آثاری که قویتر هستند، وارد بازار نشر کشورها میشوند.
مدیرمسئول مجله شهرزاد در خصوص عملکرد و جایگاه مطبوعاتی چون سروش نوجوان و کیهان بچهها که به صورت تخصصی در حوزه کودک و نوجوان فعالیت میکردند، بیان کرد: یک جریان عمومی در حوزه کتاب برای ایجاد نهضت کتابخوانی وجود دارد، ولی متاسفانه هیچ نگاه حمایتی به مطبوعات دیده نمیشود. این در حالی است که مطبوعات همه محاسن موجود در کتاب را دارند و چه بسا کارکردهای فراوانتری نیز داشته باشند.
نویسنده مجموعه کتابهای «چهرههای ادبیات کودک» خاطرنشان کرد: مطبوعات موجود دنیا در خیلی از حوزهها با افول همراه بودهاند؛ اما در حوزه کودک و نوجوان، این قضیه صادق نیست و هنوز مطبوعات حوزه کودک و نوجوان با قدرت ادامه میدهند. در کشور ما، یکی از مهمترین چیزهایی که به مطبوعات آسیب وارد کرد و کتاب توانست از این بحران عبور کند، دولتی بودن ساختار مطبوعات کودک و نوجوان بود. همچنین شناخت دقیقی از نیازهای مخاطب وجود نداشت و به خاطر همین دلیل، نشریاتی به مرگ زودرس دچار شدند یا اگر هم هستند، دیگر آن تاثیرگذاری سابق را ندارند.
این کارشناس حوزه ادبیات کودک و نوجوان در پایان علت اینکه دیگر آثاری چون «قصههای مجید»، «تنتن و سندباد» و «قصههای خوب برای بچههای خوب» به چاپ نمیرسد، گفت: بخشی از علل را در پاسخ به سوالات قبلی بیان کردم، اما بخشی نیازمند زمان، دیده شدن و مطرح شدن در جوایز و مجلات تخصصی و عمومی است. وقتی مجلات تخصصی و تئوری ادبیات کودک و نوجوان تعطیل شدهاند، دیگر مجلات کودک و نوجوانی که آثار برتر را به مخاطبان معرفی کند، نداریم و طبیعی است که آثار خوبی هم که وجود دارد، شناخته نخواهند شد. / فارس