ترس صهیونیستها از سیلی مجدد ایران

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ در روزهای گذشته شاهد سیل قابلتوجهی از شانتاژ تبلیغاتی و رسانهای جریانهای سیاسی و رسانه ای غربی و عبری و دیگر متحدانشان در جهان با محوریت قریبالوقوع بودنِ حمله نظامی جدید رژیم صهیونیستی بودهایم. به طور خاص پیش از سفر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی به آمریکا رسانه های غربی طیف متنوعی از مقالات و گزارش ها منتشر کردند که در قالب آنها ادعا می شود به دلیل سرعت قابل توجه تولید موشک های بالستیک ایرانی و ادراک تهدید از این ناحیه، رژیمصهیونیستی قصد دارد بار دیگر حمله کند و نتانیاهو قصد دارد دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا را مجاب به همراهی با رژیم صهیونیستی در این ماجراجویی کند.
هرگونه ماجراجویی تازه رژیم صهیونیستی باید برپایه محاسبات راهبردی باشد
البته که گفته شده نتانیاهو سعی دارد با توجیهات گوناگون و البته نشان دادن برخی اسناد ادعایی به ترامپ، وی را قانع کند حمله یادشده به نفع آمریکا نیز هست. با وجود این، دست کم به سه دلیل عمده بعید به نظر میآید گزاره ماجراجویی مجدد رژیم صهیونیستی قریبالوقوع باشد.
نخست، اینکه رژیم صهیونیستی نیاز به چراغ سبز آمریکا ندارد و اینطور نیست آمریکا یا غرب مانع اقدامات ضدایرانی این رژیم باشند. رژیم صهیونیستی اگر تاکنون بار دیگر به ایران حمله نکرده به دلیل ملاحظات خاص خود بوده است. رژیم اشغالگر قدس خوب می داند ماجراجویی جدید علیه ایران، پاسخهایی فراتر از انتظارِ این رژیم به همراه خواهد داشت.
اینکه میبینیم طیف متنوعی از رسانه های غربی به رژیم صهیونیستی هشدار می دهند ایران آماده شلیک هزاران موشک به سرزمین های اشغالی است و سامانه های پدافندی این رژیم نیز نمی توانند حملات را دفع کنند، شاهدی عینی بر این ادعاست. در عین حال، اشغالگران صهیونیست میدانند گروه های مقاومت منطقه و به طور خاص در لبنان، عراق، یمن و حتی جنبش های سوری کاملاً آماده هستند در درگیری آتی با رژیم صهیونیستی، ضربات جدی به آنها وارد کنند. در این شرایط، وقتی رژیم صهیونیستی از نتیجه چنین جنگی مطمئن نیست و نمیداند کلیت جبهه مقاومت چه برنامهای برایش تدارک دیده است، به هیچ عنوان در موقعیتی نیست بخواهد ماجراجویی تازه ای آغاز کند.
دوم، اینکه هرگونه ماجراجویی تازه رژیم صهیونیستی باید برپایه محاسبات راهبردی باشد. این رژیم در جریان جنگ تحمیلی 12 روزه علیه ایران چه چیزی عایدش شد؟ قصد داشت توان هسته ای و موشکی ایران را نابود و البته نظام سیاسی را هم ساقط کند که در تحقق اغراضش شکست خورد.
در عین حال سرعت تولید موشک های ایرانی چندبرابر شد و توان هسته ای کشور نیز به اعتراف نهادهای اطلاعاتی غربی ادامه یافت، تنها دستخوش چند ماه وقفه شد و در حوزه داخلی نیز جنگ تحمیلی 12 روزه مردم را منسجمتر از هر زمان دیگری کرد. از این رو، رژیم صهیونیستی که نتیجه اشتباه فاحش خود را در تجاوز به ایران مشاهده کرده، بعید است بار دیگر گام در مسیری بگذارد که می تواند نویددهنده شکست های بزرگتری برایش باشد.
سوم، اینکه ملت های منطقه و حتی ملت های غربی به سادگی با گزاره حمله جدید رژیم صهیونیستی به ایران کنار نخواهند آمد. در بُعد منطقه ای، تقریباً بر همه آشکار شده تهدید اصلی علیه صلح و ثبات غرب آسیا، رژیم صهیونیستی است. در غرب نیز حس انزجار از صهیونیست ها به اوج رسیده و دولت ترامپ نمی تواند در وضعیتی که به انتخابات میاندوره ای کنگره آمریکا نزدیک می شود و زیر فشار منتقدان و جریانهای مخالف قرار دارد، چک سفیدامضا به نتانیاهو بدهد و آمریکا را نیز همراهِ ماجراجویی هایش علیه ایران کند.
هرگونه حمله جدید رژیم صهیونیستی به ایران، جدای از اینکه نتیجه نامعلومی برای رژیم اشغالگر قدس به همراه دارد، این رژیم را منزویتر از هر زمان دیگری و منطقِ جبهه مقاومت را نزد افکار عمومی جهان، بیش از پیش مشروعیتبخشی می کند.