
به گزارش «راهبرد معاصر»؛ 6 ماه از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران گذشته است، جنگی که در آن رژیم صهیونیستی با همکاری آمریکا حملهای آغاز کرد که ادعا میشد علیه برنامه هستهای ایران و سامانه موشکی دوربرد زمین به زمین آن است. با وجود این، امروز رسانههای صهیونیستی با توجه به دادههای جدید درباره برنامه موشکی ایران، نگرانیهای تازهای مطرح و ادعا میکنند ایران در مسیر تولید سالانه ۳ هزار موشک است.
یک تحلیلگر سیاسی صهیونیست به شدت از نتانیاهو به دلیل فضاسازی اینکه رژیم صهیونیستی در حال آماده شدن برای حمله به ایران است، انتقاد کرد
صهیونیستها همچنین عنوان میکنند ایرانیها موفق شدهاند ذخایر موشکهای زمین به زمین خود را که به وسیله نیروی هوایی رژیم صهیونیستی در جنگ اخیر منهدم شده بود، دوباره پر کنند و اکنون حدود ۲ هزار موشک دارند که قادر به هدف قرار دادن رژیم صهیونیستی هستند؛ همان اظهاراتی که در آستانه جنگ تحمیلی 12 روزه مطرح شده بودند.
نگرانی صهیونیست ها با نزدیک شدن به سفر برنامهریزیشده بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی به واشنگتن برای دیدار با دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا افزایش یافت و باعث تکرار ادعای آنها شد که «ایران در حال رزمایشهایی برای آزمایش موشکهای دوربرد است و این رزمایشها امکان دارد پوشش و آمادهسازی برای حمله غافلگیرکننده به رژیم صهیونیستی باشد».
این موضوع باعث شد نتانیاهو بگوید، « میدانیم که ایران به تازگی رزمایشهایی انجام داده است و فعالیتهای هستهای تهران در دیدار آینده با ترامپ بررسی خواهند شد». با وجود این فضاسازی، افسران ارشد ارتش صهیونیستی هشدار دادند درز اخبار مربوط به دور جدید جنگ علیه ایران میتواند تحقق آن را تسریع کند و آن را به سمت بررسی آغاز حمله سوق دهد، در حالی که ایران اکنون علاقهای به پاسخ دادن به رژیم صهیونیستی ندارد و میخواهد تنها پس از بهبود قابلیتهای تسلیحاتی و اطلاعاتی خود و تقویت مجدد حزبالله و انصارالله اقدام کند.
یک تحلیلگر سیاسی صهیونیست به شدت از نتانیاهو به دلیل فضاسازی اینکه «رژیم صهیونیستی در حال آماده شدن برای حمله به ایران است»، انتقاد کرد و گفت: این ثابت میکند عملیات نظامی که رژیم صهیونیستی 6 ماه پیش علیه ایران آغاز کرد، شکست خورده است.
وی افزود: ایرانیها به خوبی از تواناییهای رژیم صهیونیستی آگاه هستند. آنها به هیچ وجه سادهلوح نیستند و اکنون در تلاشند تا سامانه دفاع هوایی خود را دو برابر کنند و نخست وزیر نمیتواند بگوید «این عملیات شکست خورد»، زیرا چنین صلاحیتی ندارد. فرهنگ غالب در رژیم صهیونیستی دروغگویی است و ما یک نخست وزیر دروغگو داریم.
افزایش لفاظیهای رژیم صهیونیستی در زمینه تهدید ایران با گزارشهای داخلی از منابع عالیرتبه حزب لیکود همزمان شده است که نشان میدهد نتانیاهو به دلیل احتمال افزایش تنشهای امنیتی در آینده نزدیک و همچنین ملاحظات سیاسی داخلی، به دنبال به تعویق انداختن کنفرانس لیکود است. افزایش تنش با ایران امکان دارد به تمایل نتانیاهو برای به تعویق انداختن انتخابات پارلمانی رژیم صهیونیستی با استفاده از همین بهانه کمک کند، به ویژه اگر احساس کند به دلیل اتهامات علیه خود، عفو ریاستی دریافت نخواهد کرد و متوجه شود شانس بازگشت به حیات سیاسی به وسیله صندوق رأی تضمین شده نیست.
بنابراین، منابع صهیونیست صحت ارقام منتشر شده به وسیله رسانههای صهیونیستی را درباره قابلیتهای موشکی ایران زیر سؤال میبرند. آنها استدلال میکنند، ارزیابی واقعبینانه از دیدگاه فناوری و ژئوپلیتیک ابهامات متعددی در زمینه این ادعا که ایران قادر خواهد بود در آینده نزدیک سالانه 3 هزار موشک زمین به زمین با برد یک هزار و 500 تا 3 هزار کیلومتر تولید کند و این ادعا که ایرانیها به طور فعال در حال آماده شدن برای حمله هستند، به وجود میآورد.
همین منابع معتقدند، بیانیههای منتشر شده به وسیله نهادهای امنیتی رژیم صهیونیستی و سایر نهادها چیزی بیش از جنگ روانی با هدف خدمت به منافع سیاسی نتانیاهو نیست. صهیونیستها شک ندارند ایران درگیر رقابت تسلیحاتی است و زرادخانه موشکی خود را تضمینی برای توانمندی هایش میداند. با وجود این، از دیدگاه نتانیاهو درز اطلاعات در زمینه بهبود قابلیت های نظامی ایران، مشروعیت لازم را، چه در داخل و چه در بُعد بینالمللی، برای دور دیگری از حملات به ایران فراهم میکند. وقتی افکار عمومی بینالمللی ادعاهایی درباره ۳ هزار موشک میشنوند، حمله بعدی نه به عنوان گزینه، بلکه به عنوان ضرورت وجودی تلقی میشود.
معضل نتانیاهو نه تنها متقاعد کردن ترامپ در زمینه بهانههایش، بلکه غلبه بر تردید و ترس ترامپ از هزینههای راهبردی تن دادن به هوسهای رژیم صهیونیستی است
محافل صهیونیست معتقدند، ابهام پیرامون جنگ با ایران این نیست که آیا آغاز خواهد شد یا خیر، بلکه این است چه زمانی این اتفاق خواهد افتاد. به گزارش روزنامه عبری معاریو، نقشه جنگ بعدی چهار جبههای خواهد بود و رژیم صهیونیستی خود را درگیر جنگی چند جبههای از غزه و لبنان گرفته تا کرانه باختری، سوریه و ایران میبیند که غزه و لبنان به عنوان دو نقطه ثقل مرکزی ظاهر میشوند. بنابراین، نتانیاهو احتمالاً در دیدار آینده خود با ترامپ درخواست خواهد کرد حمله به ایران در ازای تأیید طرح ترامپ برای سوریه، لبنان و نوار غزه انجام شود.
به عبارت دیگر، وی به دنبال بازتعریف «دشمن محوری» به گونهای است که به رژیم صهیونیستی اجازه دهد بدون پیروزی سیاسی از جنگ فرسایشی طولانی در جبهههای فرعی فرار کند و این کار را با تغییر کانون درگیری از غزه، لبنان و سوریه به ایران انجام میدهد.
برای این منظور، نتانیاهو در حال آماده شدن برای ارائه پرونده اطلاعاتی پیچیده به رئیس جمهور آمریکا در جلسه آینده خود و هدفش کشاندن دوباره واشنگتن به رویارویی نظامی با ایران است. نتانیاهو تلاش خواهد کرد با ترویج این ایده که حملات قبلی به ایران نتوانستهاند بازدارندگی کافی به دست آورند، فقط تأسیسات آسیب دیدهاند، نه زیرساختها و اینکه موشکهای ایران تهدید مستقیمی برای منافع آمریکا هستند، ترامپ را به پذیرش رویکرد خود متقاعد کند.
بدون شک، نتانیاهو تلاش خواهد کرد تا تمام عرصههای درگیری منطقهای (غزه، لبنان، عراق و یمن) را به ایران یا آنچه صهیونیستها «شبکه تسلیحاتی» ایران مینامند، مرتبط کند. نتانیاهو بدون شک سعی خواهد کرد با توسل به منافعش، ترامپ را متقاعد و ادعا کند ایران نه تنها تهدیدی مستقیم برای رژیم صهیونیستی است، بلکه تهدیدی برای اعتبار، بازدارندگی و امنیت انرژی و دریایی آمریکا نیز به شمار میرود.
بعید نیست نتانیاهو بسته فشار جامع علیه ایران پیشنهاد دهد که با رویکرد نظامی شامل حملات محدود و فزاینده، در کنار عملیات مشترک؛ ازجمله جمعآوری اطلاعات، تلاشهای سایبری و حملات دقیق، همراه با افزایش تحریمهای اقتصادی برای فلج کردن ابزارهای ایران برای دور زدن تحریمها همچون نفت، ارز و کشتیرانی هدایت شود. نکته مهم اینکه تمرکز بر جبهه داخلی ایران با حمایت از اپوزیسیون خارج نشین و بازوان داخلی آن، افزایش بحران اقتصادی و سوءاستفاده از شکافهای اجتماعی خواهد بود.
اما معضل نتانیاهو نه تنها متقاعد کردن ترامپ در زمینه بهانههایش، بلکه غلبه بر تردید و ترس ترامپ از هزینههای راهبردی تن دادن به هوسهای رژیم صهیونیستی است، به ویژه که مسیر دیپلماتیک با ایران هنوز بسته نشده است؛ تهران تمایل به مذاکره نشان میدهد و واشنگتن ترجیح میدهد «چماق را بالا نگه دارد، بدون اینکه فوری از آن استفاده کند».
در عمل، نتانیاهو میخواهد ترامپ جنگی را که زمان آن را خودش انتخاب نکرده است، پایان دهد و عواقب ماجراجویی «تغییر نظام ایران» را متحمل شود. وی شرط بسته است اگر مطابق میلش نباشد، دست کم با ارائه پوشش سیاسی، تسهیلات لجستیکی و اطلاعاتی، حمایت آمریکا را به دست خواهد آورد.