به گزارش راهبرد معاصر؛ محمد مرسی 67 ساله، نخستین رئیس جمهور غیرنظامی و پنجمین رئیس جمهوری مصر پس از استقلال، روز 17 ژوئن و در هنگام جلسه دادگاه بیهوش شد و درگذشت. در این نوشتار ضمن اشاره مختصر به حیات سیاسی محمد مرسی، تبعات و پیامهای مرگ وی بررسی میشود.
1- بررسی مختصر حیات سیاسی محمد مرسی؛ ژوئن سرنوشتساز
«محمد مرسی عیسیالعیاط» مشهور به محمد مرسی، اواخر سال 1979 میلادی به عضویت جمعیت اخوانالمسلمین در آمد و در بخش سیاسی این جماعت که در سال 1992 میلادی تأسیس شد، فعالیت کرد. محمد مرسی در سال 1995 و 2000 از طرف اخوانالمسلمین در انتخابات پارلمانی نامزد و موفق شد به پارلمان مصر راه یابد. مرسی 18 مه 2006 در جریان مشارکت در یک راهپیمایی مردمی در اعتراض به ارجاع دو تن از قضات به کمیته تعیین صلاحیت به دلیل اعتراض به تقلب در انتخابات پارلمانی سال 2005 دستگیر و به 7 ماه زندان محکوم شد. مرسی و 34 تن از رهبران اخوانالمسلمین روز 28 ژانویه 2011 یعنی چند روز پس از آغاز انقلاب مردم علیه حسنی مبارک نیز دستگیر و روانه زندان شدند، اما روز 30 ژانویه توسط مردم از زندان فراری داده شدند.
محمد مرسی در سال 2012 پس از اینکه صلاحیت خیرت الشاطر، نامزد اخوانالمسلمین برای انتخابات ریاست جمهوری تائید نشد، به عنوان نامزد نهایی در نخستین انتخابات ریاست جمهوری مصر پس از سقوط حسنی مبارک شرکت کرد و توانست در رقابت با «احمد شفیق» آخرین نخستوزیر حسنی مبارک، پیروز انتخابات باشد و به عنوان نخستین رئیس جمهور غیرنظامی و دموکراتیک مصر معرفی شود. با این حال، با وجود اینکه اخوانالمسلمین 7 دهه برای دستیابی به قدرت در مصر مبارزه کرد، اما دوره ریاست جمهوری مرسی و قدرت اخوانالمسلمین تنها یک سال بود و در سال 2013 پس از تشدید اعتراض جنبش موسوم به «تمرد» و با کودتای نظامیان روز سوم ژوئن 2014 از قدرت برکنار و روانه زندان شد.
محمد مرسی از زمان برکناری از قدرت به قتل معترضان در اطراف کاخ الاتحادیه در سال 2012، جاسوسی برای قطر، حمله به یک زندان در سال 2011 و فراری دادن هزاران زندانی متهم شد. رئیس جمهوری سابق مصر به اتهام دست داشتن در کشتار تظاهرات کنندگان سال 2012 به 20 سال حبس و به جرم جاسوسی برای قطر به 25 سال حبس محکوم شد. مرسی همچنین از سوی دادگاهی در قاهره به اتهام سازماندهی حمله به یک زندان در سال ۲۰۱۱ که موجب فرار هزاران زندانی از جمله خود او بود، به اعدام محکوم شد، اما این حکم لغو شد. در نهایت نیز محمد مرسی روز 17 ژوئن در جلسه دادگاهی که به اتهام جاسوسی وی برگزار شد، درگذشت. نکته مهم این است که محمد مرسی 24 ژوئن 2012 به عنوان رئیس جمهوری مصر معرفی شد و در ژوئن 2019 نیز در حین محاکمه درگذشت.
2- پیامهای مرگ محمد مرسی
مرگ محمد مرسی حاوی پیامهای مهمی است که برخی از مهمترین این پیامها عبارتند از:
2-1- تکمیل مرگ دموکراسی در مصر
محمد مرسی پس از محمد نجیب، جمال عبدالناصر، انور سادات، حسنی مبارک، پنجمین رئیس جمهوری مصر پس از استقلال در دهه 1950 بود. نکته مهم این است که محمد مرسی در میان این 5 رئیس جمهور مصر تنها رئیس جمهور غیرنظامی بود که در یک انتخابات کاملاً دموکراتیک و رقابتی با رأی مردم مصر به قدرت رسید. محمد نجیب 18 ماه، جمال عبدالناصر کمتر از 39 ماه، انور سادات 11 سال، حسنی مبارک 30 سال و محمد مرسی نیز تنها یک سال قدرت را در مصر در اختیار داشتند. محمد نجیب با کودتای سرهنگ جمال عبدالناصر و محمد مرسی نیز با کودتای ژنرال عبدالفتاح السیسی از قدرت برکنار شدند. کودتا علیه مرسی، اما آغاز زودهنگام روند مرگ دموکراسی تازه متولد شده در مصر بود. اکنون با درگذشت محمد مرسی در فرآیند دادگاهی ناعادلانه و فرسایشی، مرگ دموکراسی در مصر تکمیل شد.
2-2- نظام قضایی ناکارآمد و وابسته مصر
یکی از مهمترین پیامهای درگذشت محمد مرسی این است که نظام قضایی در این کشور همچنان وابسته به قدرت اجرایی است و استقلال ندارد. یکی از شاخصههای مهم نظام سیاسی مصر در زمان حسنی مبارک این بود که نظام قضایی در این کشور استقلال نداشته و کاملاً مطابق میل رئیس جمهوری عمل میکرد. مردم مصر پس از انقلاب سال 2011 اصلاح نظام قضایی این کشور را خواستار شدند، اما احکامی که پس از به قدرت رسیدن عبدالفتاح السیسی علیه محمد مرسی و برخی از رهبران اخوانالمسلمین صادر شد و همچنین حکم تبرئه حسنی مبارک و وابستگانش نشان داد که شکست دموکراسی در مصر، تداوم وابستگی نظام قضایی به قوه مجریه را نیز در پی داشته است. پیش از محمد مرسی، «محمدمهدی عاکف»، رهبر سابق جمعیت اخوانالمسلمین نیز در زندان فوت کرده بود. اخوانالمسلمین پیش از مرگ مرسی درباره کمبود امکانات و خدمات پزشکی در زندانهای مصر بارها هشدار داده بود. بر همین اساس نیز اخوانالمسلمین مرگ محمد مرسی را «قتل» خوانده است.
نکته مهم این است که نحوه درگذشت محمد مرسی با واکنش برخی کشورها و سازمان ملل متحد مواجه شد و محور این انتقادها نیز ناکارآمدی و وابسته بودن نظام قضایی به قوه مجریه مصر است. رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه، در واکنش به درگذشت محمد مرسی در هنگام جلسه دادگاه، وی را «شهید» نامید. روپرت کالویل، سخنگوی دفتر حقوق بشر سازمان ملل متحد نیز اعلام کرد: «نگرانیها درباره شرایط زندان آقای مرسی بهویژه در زمینه دسترسی وی به مراقبتهای پزشکی، و همچنین امکان دیدار وی با وکلا و خانوادهاش در طول ۶ سال زندانی بودن افزایش پیدا کرده است.» آقای کالویل همچنین افزود: «به نظر میرسد که مرسی مدتهای طولانی در زندان انفرادی به سر برده است.» دفتر حقوق بشر سازمان ملل همچنین خواستار آن شد که یک نهاد قضایی یا یک نهاد دارای قدرت لازم که از مسئولان زندانها مستقل باشد، با حکمی مأمور شود تا تحقیقاتی فوری، بیطرفانه و موثری را درباره شرایط و دلایل مرگ محمد مرسی انجام دهد.
2-3- ضعف جامعه مدنی در مصر
سومین پیام درگذشت محمد مرسی آشکار شدن ضعف جامعه مدنی در مصر است. جامعه مدنی مصر طی 6 سال گذشته که محمد مرسی در زندان بود، تلاشی برای تحت فشار قرار دادن ساختار قدرت در این کشور برای آزادی مرسی و رهبران اخوان انجام نداد. حتی زمانی که دادگاه قاهره، محمد مرسی را به اتهامهای اثبات نشده کشتار معترضان و جاسوسی برای قطر به جمعاً 45 سال زندان محکوم کرد نه جامعه مدنی و نه گروههای سیاسی و مردم مصر واکنشی نشان نداده بودند. به نظر نمیرسد که مرگ محمد مرسی نیز واکنش جدیای از جانب گروههای سیاسی و رسانههای مصری در پی داشته باشد. سرنوشت محمد مرسی گویای این است که مصر همچنان در مسیر دیکتاتوری شبه اقتدارگرا گام بر میدارد.
3- پیامدهای مرگ محمد مرسی
میتوان گفت که مرگ محمد مرسی سه پیامد در سطح داخلی و منطقهای خواهد داشت که عبارتند از: احیای تقابل مردم با نظامیان مصری، تداوم روند تضعیف جایگاه منطقهای مصر و برجسته شدن مجدد نقش اخوان در منطقه غرب آسیا.
3-1- احیای تقابل مردم با نظامیان مصری
اگرچه عبدالفتاح السیسی با سرکوب شدید مخالفان خود به خصوص مخالفان اخوانی فضای سیاسی حتی بستهتری از زمان حسنی مبارک در مصر ایجاد کرد، اما به نظر میرسد که مرگ محمد مرسی تشدید فشارها علیه دولت السیسی را به خصوص از جانب اخوانالمسلمین و نهادهای حقوق بشری بینالمللی در پی داشته باشد. اخوانالمسلمین که مرگ مرسی را «قتل» نامید، تلاش خواهد کرد از ظرفیت نهادهای حقوق بشری در این زمینه استفاده کند و دولت السیسی را تحت فشار قرار دهد. موضوعاتی نظیر کمبود شدید امکانات پزشکی و شرایط نامناسب نگهداری زندانیان که احتمال مرگ زندانیان در زندانها را افزایش میدهد و همچنین فرآیند معیوب و ناقص قضایی با اتهامهای ساختگی از مواردی است که میتواند مورد بهرهبرداری اخوانالمسلمین علیه عبدالفتاح السیسی قرار گیرد. در عین حال، این احتمال نیز وجود دارد که نهادهای بینالمللی حقوق بشری نظیر شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد نیز درباره نحوه مرگ مرسی با اعمال فشار بر دولت السیسی، تحقیقات مستقل و بیطرفانه را خواستار شود.
به طور کلی، نحوه مرگ مرسی میتواند تقابل مردم مصر با دولت نظامی حاکم بر این کشور را احیا کند. عمر عادل، رئیس دفتر سیاسی شورای انقلابی مصر در این خصوص گفت: «مرسی به رهبری جاودانه تبدیل شد و ما معتقدیم که نبرد میان مردم و نهادهای نظامی که از دهه ۵۰ تاکنون ادامه داشته است باز هم متوقف نخواهد شد. مرگ مرسی هم گامی مؤثر در این مسیر است و انقلابها و رویدادهای تاریخی نشان دادهاند که قهرمانان بزرگی که جان خود را برای حیات مردم کشورشان قربانی میکنند همواره برای نبردهای آزادی فراگیر الگو خواهند بود.»
3-2- تداوم روند تضعیف جایگاه منطقهای مصر
نحوه مرگ مرسی گویای این است که مصر نه تنها جایگاه منطقهای خود را بازیابی نکرده است بلکه این حد از خشونت ساختاری جایگاه منطقهای این کشور را تضعیفتر خواهد کرد. در واقع، در حالی که تونس به انقلاب یاسمین سال 2011 و تحولات دموکراتیک 8 سال پس از آن به یک مدل و الگوی منطقهای در خصوص گذار از دیکتاتوری به دموکراسی تبدیل شد مصر کهن و باسابقه نه تنها الگوی منطقهای نیست بلکه صرفاً موقعیت نظامی آن میتواند مورد بهرهبرداری دیگر قدرتهای منطقهای قرار گیرد.
3-3- برجسته شدن مجدد نقش اخوانالمسلمین در منطقه غرب آسیا
یکی از پیامدهای احتمالی نحوه درگذشت محمد مرسی در سطح منطقهای این است که میتواند فعالیت و تحرکات اخوانالمسلمین را بار دیگر در سطح منطقه غرب آسیا تقویت کند. اخوانالمسلمین، جنبشی محدود به مصر نیست بلکه جنبشی فراملی است که در اغلب کشورهای عربی پایگاه و جایگاه مهمی دارد. پس از کودتای سال 2013 نظامیان مصری علیه محمد مرسی و اخوانالمسلمین، در اغلب کشورهای عربی نیز اخوان سرکوب و به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی شد. مرگ مرسی میتواند اکنون بار دیگر تحرکات اخوان را در سطح منطقه غرب آسیا افزایش دهد. در عین حال مرگ محمد مرسی میتواند سبب خشونت مجدد نظامهای اقتدارگرای عربی علیه اخوانالمسلمین شود که حتی این موضوع نیز به منزله برجسته شدن مجدد جایگاه اخوان در جهان عرب است.