به گزارش «راهبرد معاصر»؛ جو بایدن رئیس جمهور آمریکا در نخستین سفر خود به غرب آسیا از ۲۲ تا ۲۵ تیر ماه به فلسطین اشغالی و عربستان سفر خواهد کرد. حضور در نشست سران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس که مصر، اردن و عراق نیز در آن شرکت خواهند کرد، ازجمله برنامههای سفر بایدن به منطقه است.
مشکلات اقتصادی، سیاسی، امنیتی و اجتماعی ناشی از تحریم نفت و گاز روسیه در اروپا، اوضاع نابسامان سیاسی و امنیتی در سرزمینهای اشغالی، وضعیت شکننده «توافق ابراهیم» که آمریکا طراح و مبتکر اصلی آن است، مشکلات مربوط به روند عادی سازی مناسبات رژیم صهیونیستی با عربستان و برخی کشورهای عربی و سیاستهای منطقهای ایران چهار محور مهمی هستند که در حفظ منافع ملی آمریکا در دو سطح منطقهای و بینالمللی مشکلاتی به وجود آوردهاند.
در واشنگتن بر کسی پوشیده نیست هدف اصلی بایدن کمک به رژیم صهیونیستی و عربستان برای نزدیکتر شدن به یکدیگر است
با توجه به اینکه هرگونه تنش در مناطق و کشورهایی که متحد کاخ سفید به شمار می روند و در چارچوب منافع آمریکا عمل میکنند، این کشور را نیز با مشکل مواجه می کند و بار سنگینی روی دوش سیاست خارجیاش میگذارد، بایدن ترجیح داده است با سفر به منطقه سازوکارهایی برای رفع مشکلات موجود بیابد.
گفته می شود سفر بایدن به غرب آسیا بر روی موضوع ایران متمرکز است، اما اهداف او گسترده تر از آن است. در واقع، در واشنگتن بر کسی پوشیده نیست هدف اصلی بایدن کمک به رژیم صهیونیستی و عربستان برای نزدیکتر شدن به یکدیگر است. بهانه ایران به این روند کمک می کند، زیرا تل آویو و ریاض نسبت به اقدامات منطقه ای تهران نگرانی های مشابهی دارند، اما اهداف بایدن به احتمال زیاد بزرگتر از این است.
رئیس جمهور آمریکا در دوران انتخابات ریاست جمهوری برای سعودی ها به ویژه محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان خط و نشان کشید و گفت، اگر وارد کاخ سفید شود تنها نقطه تعاملش سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه سعودی خواهد بود. این اظهارنظر در دورانی مطرح می شد که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا بود و برای تعامل با ریاض راهبرد گفت وگو با بن سلمان را در پیش می گرفت.
حال به دلایل مختلف ازجمله بحران انرژی ناشی از تحریم روسیه و ناآرامی های داخلی در آمریکا ناشی از کمبود بنزین و سوخت، بایدن ناچار شده تلفنی با ولیعهد عربستان و امیر امارات تماس بگیرد و وقتی از سعودی ها جواب سر بالا شنید، ترجیح داد از واشنگتن راهی سفر منطقه ای شود و در این سفر علاوه بر بازدید از ریاض، با بن سلمان دیدار و گفت وگو کند. همه این عوامل نشان دهنده افول هژمونی آمریکاست که دیگر اظهارات مقام های این کشور نزد متحدان منطقه ای اش خریدار ندارد.
بایدن که از تحریم روسیه خسارت دیده و تورم در جامعه آمریکا بیداد می کند و رو به روز بر تعداد فقیران در این کشور افزوده می شود، برای جبران کمبود سوخت در کشورش ناچار است به منطقه نفت خیز غرب آسیا بیاید. طبعاً رئیس جمهور آمریکا با توجه به اوضاع داخلی کشورش چاره ای ندارد جز اینکه از متحدانش در میان کشورهای عربی بخواهد صادرات نفت خود را افزایش دهند و درواقع سفر بایدن به منطقه برای تحقق این هدف انجام می شود. این در حالی است که کشورهای عربی نمی توانند ناگهانی بر میزان صادرات خود بیفزایند.
در هر صورت سفر بایدن به منطقه نمی تواند روند فعلی گرایش جهان تک قطبی به سمت چند قطبی شدن را آن هم بدون توجه به بود یا نبود آمریکا متوقف کند
عربستان نیز که این روزها به نقطه امید آمریکا تبدیل شده، روزگار خوشی ندارد و آسیب پذیر است. درواقع اگر مبارزان یمنی اراده کنند، به راحتی می توانند میدان های نفتی عربستان در جیزان و ... را با پهپاد و موشک هدف قرار دهند. علاوه بر عربستان، متحدان اروپایی آمریکا نیز که با طناب پوسیده بایدن به چاه افتاده اند، روزگار سختی را می گذرانند، زیرا بحران انرژی و تورم بسیار بیشتر از آمریکاست؛ آن هم اروپایی که به شدت به نفت نیازمند است و روسیه نیز به دلایل خاص خود خطوط انتقال گاز به آلمان و ایتالیا را قطع کرده است و ژرمنها چاره ای جز استفاده از ذغال سنگ ندارند. دولت برلین حتی از مردم خواسته بود از دوش آب گرم استفاده نکنند، زیرا زمستان سختی در پیش خواهند داشت.
می توان این گونه گفت که آمریکایی ها دیگر در غرب آسیا جایگاهی ندارند و روز به روز ضعیف تر می شوند. آمریکا در حالی چاره ای جز ترک منطقه ندارد که در تلاش است بر شدت حضور نظامی خود در منطقه بیفزاید. در هر صورت سفر بایدن به منطقه نمی تواند روند فعلی گرایش جهان تک قطبی به سمت چند قطبی شدن را آن هم بدون توجه به بود یا نبود آمریکا متوقف کند و این سفر رهاوردی برای آمریکایی ها نخواهد داشت.
تشکیل جهان چندقطبی به موضع تهران کمک بسیاری میکند و عملاً بخش قابل توجهی از تحریم ها در نتیجه آن بی اثر می شوند. ایران باید نهایت استفاده را از شرایط پیش آمده داشته باشد و با بهبود شرایط داخلی مردم را در مسیر اهداف خود همراه کند. روند تشکیل جهان چندقطبی واقعیتی است که ایران می تواند با استفاده از آن تمام ظرفیت های بالقوه خود را اجرایی کند.