به گزارش «راهبرد معاصر»؛ اظهارات اخیر ویکتوریا نولاند علیه ایران در زمینه مذاکرات رفع تحریمها و ادامه سناریوی مقصرنمایی کشورمان، به دلایل قابلتوجهی در سیاست خارجی و داخلی واشنگتن بازمیگردد. معاون وزیر امور خارجه آمریکا در کنفرانس امنیتی «اسپن» درباره ابراز تردید رئیس سازمان اطلاعات انگلیس نسبت به نیت ایران برای مذاکرات رفع تحریم، بار دیگر به سبک و سیاق مقام های آمریکایی توپ را در زمین کشورمان انداخت و مدعی شد «اگر ایرانیها بخواهند، میتوانند توافق (مدنظر واشنگتن) را بپذیرند».
ریچارد مور، رئیس سازمان امنیت انگلیس پنجشنبه گذشته برجام را بهترین راه در دسترس برای محدود کردن برنامه هستهای صلحآمیز ایران توصیف کرده بود. نولاند با سوءاستفاده از این فضا، با اشاره به عنوان «تنها تصمیمگیرنده» درباره سرنوشت توافق هستهای، تلاشی فرافکنانه انجام داد تا دیوار بلند بدعهدیهای آمریکا را کوتاهتر نشان دهد و ناتوانی کشورش در بازگشت به برجام را بهپای ایران بنویسد. در این زمینه چند نکته قابلتأمل به نظر میآید.
جو بایدن با شعار بازگشت به برجام، کسوت چهل و ششمین ریاست جمهوری آمریکا را بر تن کرد، اما به بهانه مخالفت کنگره با برجام تاکنون از ارائه ضمانت قابلاتکا به ایران برای تکرار نشدن روند خروج کاخ سفید از «برنامه جامع اقدام مشترک» خودداری کرده است
نخست، اینکه برخلاف آنچه معاون آنتونی بلینکن در نشست امنیتی اسپن بیان کرد، نهادهای تصمیمگیر و تصمیمساز درباره برجام در ایران از زمان کلید خوردن مذاکرات هستهای همواره مشخص و شفاف بوده و این اظهارات غیرمسئولانه به پیشبرد فرایند بازگشت غرب به توافق هسته ای با ایران کمک نمیکند. وزارت امور خارجه کشورمان عهدهدار اجرای مذاکرات است و در هماهنگی کامل با همه نهادهای بالادستی، مفاد توافقات و گفتوگوها را به اطلاع اعضای شورای عالی امنیت ملی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی میرساند.
این در حالی است که جو بایدن با شعار بازگشت به برجام، کسوت چهل و ششمین ریاست جمهوری آمریکا را بر تن کرد، اما به بهانه مخالفت کنگره با برجام تاکنون از ارائه ضمانت قابلاتکا به ایران برای تکرار نشدن روند خروج کاخ سفید از «برنامه جامع اقدام مشترک» خودداری کرده است. با وجود این، بایدن و تیم سیاست خارجی اش ایران را تهدید میکنند یا باید در مقابل این توافق نیمبند و بدون پشتوانه کرنش کند یا هزینه خودداری از امضای برجام به سبک یانکیها را با اعمال تحریمهای مضاعف بپردازد.
دولت بایدن به دلیل محدودیتهای موجود در نهادهای تقنینی این کشور (مجلس سنا و نمایندگان) بهصورت ماهوی قادر به ارائه تضمین به ایران نیست و با اظهاراتی مشابه آنچه ویکتوریا نولاند بیان کرد، تقلا میکند توپ به زمین ایران بیفتد و از آب گلآلود ماهی بگیرد.
بهعنوان نمونه، سناتورهای جمهوریخواه کنگره سال گذشته میلادی لایحهای ارائه کردند که هرگونه توافق دولت فعلی آمریکا با ایران، تنها زمانی از قابلیت تصویب برخوردار شود که انعقاد و اجرای آن پس از مشاوره و موافقت دو سوم مجلس سنا باشد. به این مفهوم که مستأجر کاخ سفید نمیتواند تحریمهای ایران را لغو یا تعلیق کند یا از تعداد آنها بکاهد. همچنین از بایدن یا هر رئیسجمهور دیگری اختیار خودداری از اعمال تحریمها پس از کسب توافق سلب میشود.
در فوریه سال جاری میلادی نیز 33 عضو جمهوریخواه مجلس سنا در نامهای به بایدن هشدار دادند چنانچه دولت مانع بررسی توافق با ایران شود، برای بیاثر کردن آن تلاش خواهند کرد و در صورت رجوع جمهوریخواهان به صدر قدرت، درصدد لغو آن توافق برخواهند آمد.
این موارد شواهدی هستند که ثابت میکنند آمریکا با فضاسازی انگلیس و شرکای غربی درصدد تحمیل توافقی بدون پشتوانه قانونی همچون برجام نسخه 2015 است و بهجای آنکه پاسخگوی ناتوانی خود در اقناع کنگره آمریکا باشد، با مقصرنمایی و وارونه جلوه دادن حقایق میکوشد مقام های ارشد ایران را که همواره مدافع توافق مستظهر به تضمین و راستیآزمایی بوده اند و هستند، عامل بازنگشتن خود به برجام معرفی کند.
دوم، اینکه نکته فرامتن موضعگیری اخیر وزارت امور خارجه آمریکا از زبان نولاند حاکی است، اروپا و آمریکا برای تشدید تنش علیه ایران از دستور کار واحد و نسخه مشترک پیروی میکنند. باید به این واقعیت، اقبال جمهوریخواهان و دموکراتها به نولاند را افزود، زیرا چهرهای فراحزبی دارد و رؤسای جمهور هر دو حزب به کار کردن با او علاقه نشان داده اند و وی با آنها همکاری کرده است. با تکمیل شدن ضلع سوم اشتراکات ضدایرانی، تصادفی نیست او افزایش تنشها را بهعنوان سیاست دوحزبی تشریح و تهدید کند که جمهوری اسلامی راهی جز آنچه واشنگتن پیش پایش قرار داده ندارد. در واقع او به نمایندگی از «فیلها» (نماد جمهوریخواهان) و «الاغها» (نماد دموکراتها) از سویی و اتحادیه اروپا از سوی دیگر، سوت یکدست شدن راهبردهای داخلی و فرا آتلانتیکی علیه کشورمان را با صدای بلندتری زده است.
سوم، اینکه واشنگتن و بروکسل هر رطب و یابسی را به هم میبافند تا القا کنند کشورهای بهاصطلاح منزویشده از سوی آمریکا امکان به رسمیت شناخته شدن ندارند و علیالدوام زیر فشار خواهند بود. جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید پیشتر ادعا کرده بود «اگر ایران بازگشت به برجام را نپذیرد، همانطور که بایدن بهطور واضح و روشن اعلام کرد، با همکاری متحدان و شرکا در منطقه و اروپا فشارها بر ایران افزایش خواهد یافت».
جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا نیز در ادعایی مشابه و تکراری گفته بود «گزینههای پیش روی ایران مشخص است. یا به اجرای کامل توافق هسته ای برمیگردد، یا فشار از سوی آمریکا و میزان انزوای آنها بیشتر میشود». رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران هم در گفتوگو با شبکه سیانان در اظهاراتی که تهدید در آن مستتر بود، تصریح کرد «ایران یک گزینه پیشرو دارد و آن بازگشت به توافق هستهای است».
طرح اینگونه مواضع نخنما شده که به ترجیعبند آمریکایی ها تبدیلشده، از قرار گرفتن مقام های واشنگتن در چنبره توهمی حکایت دارد که سالهاست آنها را از درک واقعیتهای بینالمللی و چرخش قدرت به سمت شرق دور کرده است. کاخ سفید همچنان خود را قدرت فائقه جهانی میپندارد و خود را معادل کل جهان فرض میکند. تونی بلر، نخستوزیر اسبق و بدنام انگلیس، جدیدترین سیاستمداری است که به این توهم اعتراف کرد و در سخنرانی سالانه در رویداد بنیاد «دیچلی» وعده داد «دوران سلطه سیاسی و اقتصادی غرب رو بهپایان است».
چهارم، اینکه آمریکای بایدن نرخ تورم 40 ساله را شکسته و مردم این کشور تورم 9.1 درصدی را تجربه میکنند. این یعنی بدترین عملکرد اقتصادی آمریکا از زمان ریاست جمهوری جیمی کارتر تاکنون. بایدن چوب نتیجه سیاستهای خود و دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا را در جریان ادامه تحریم نفتی ایران و ایفای نقش پدرخواندگی برای اوکراین میخورد. همپیمانان او در اروپای شرقی و غربی از استونی و ایتالیا گرفته تا انگلیس به دلایل اقتصادی و سیاسی که بیارتباط با مداخله آنها در تحولات اوکراین نیست، دومینو وار در حال سقوط هستند.
طرح اینگونه مواضع نخنما شده که به ترجیعبند آمریکایی ها تبدیلشده، از قرار گرفتن مقام های واشنگتن در چنبره توهمی حکایت دارد که سالهاست آنها را از درک واقعیتهای بینالمللی و چرخش قدرت به سمت شرق دور کرده است
محبوبیت بایدن به دلیل فرار مفتضحانه پنتاگون از افغانستان و اوضاع آشفته شخصی وی که بهتازگی کرونا و سرطان هم به بیماری آلزایمرش اضافهشده، بسیار وخیم است. طبق آخرین آمار، محبوبیت بایدن به ۳۶ درصد که پایینترین میزان از زمان آغاز ریاست جمهوری او به شمار میرود، کاهش یافته و جالب اینکه یکی از دلایل این سقوط آزاد، کاهش محبوبیت وی در میان همحزبیهایش بوده است.
در چنین شرایطی، هیاهوی بیسابقه برجامی ویکتوریا نولاند شاید بتواند تنفس مصنوعی به اوضاع آشفته بایدن و شانس حزب دموکرات را در انتخابات میاندورهای کنگره و اقبالش برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری 2024 را افزایش دهد.