به گزارش «راهبرد معاصر»؛ حسین امیرعبداللهیان در نخستین سفر خود به قاره آفریقا راهی مالی، تانزانیا و زنگبار شد. این سفر بر مبنای دو اولویت سیاست خارجی دولت سیزدهم یعنی روابط با همه مناطق جهان و دیپلماسی اقتصادی انجام شده بود. طبق آمارهای منتشر شده در سال گذشته حجم روابط اقتصادی میان ایران و کشورهای آفریقایی 600 میلیون دلار بود. البته با پیگیریهای انجام شده در دولت سیزدهم این عدد دو برابر شده است و رقم یک میلیارد و 300 میلیون دلار را نشان میدهد.
قاره آفریقا با دارا بودن ظرفیتهای فوقالعادهای همچون 80 درصد معادن الماس و 60 درصد معادن طلای دنیا، جایگاه ویژهای در سیاست خارجی قدرتهای بزرگ و کشورهای در حال توسعه دارد
طبق اعلام وزارت امور خارجه کشورمان جمعی از کارگزاران دولتی به همراه هیئتهای اقتصادی، تجار و فعلان بخش خصوصی وزیر امور خارجه را در این سفر همراهی کردند. در این سفرها درباره موضوعاتی همچون روابط دوجانبه، همکاریهای امنیتی، آموزش، بهداشت، فناوریهای نوین، کشاورزی، دامپروری و انرژیهای پاک مانند انرژی خورشیدی تبادل نظر انجام شد.
تغییرات اقتصادی-اجتماعی در غرب موجب عبور تدریجی کشورهای اروپایی از اقتصاد فئودالی و حرکت به سمت اقتصاد سرمایهداری بر پایه دو طبقه بورژوازی و پرولتاریا شد. در این دوران به تدریج کارخانههای متمرکز شکل گرفتند که در آن سرمایه مالی، تجهیزات و مکان از سوی سرمایه دار تهیه میشد و کارگران در آن به تولید انواع کالا میپرداختند.
با اوج گیری انقلاب صنعتی در انگلستان و رشد فناوریهای نوین، تولید این کارخانههای چند برابر شد، به گونهای که دیگر نه تنها نیاز بازارهای داخلی را تأمین میکردند، بلکه برای سود بیشتر به منابع طبیعی، نیروی کار و بازار مصرف بیشتری نیاز داشتند. در این لحظه تاریخی نظریه امپرالیسم ولادیمیر ایلیچ لنین متولد میشود. کشورهای اروپایی همچون انگلیس، فرانسه، بلژیک، ایتالیا و آلمان برای یافتن منابع و سود بیشتر راهی قاره آفریقا شدند و با استثمار این منطقه، منابع سرشار این قاره همچون طلا، اورانیوم، الماس و ... را به تاراج بردند و وارد چرخه اقتصاد استعماری خود کردند. چنین میراثی سبب شد تا ملتهای آفریقایی تا اواسط قرن بیستم از چرخه پیشرفت و ترقی عقب بمانند و برای استقلال خود از دست استعمارگرایان اروپایی تلاش کنند.
با ذکر این پیشینه تاریخی حال دولت انتقالی مالی با دور شدن از استعمارگران دیروز یعنی آلمان و فرانسه روی به اتحاد راهبرد با ایران و روسیه آورده است. حکومت مالی با بیان اینکه غرب در امور داخلی این کشور مداخله میکند، خواستار مناسبات سیاسی، اقتصادی و امنیتی-نظامی با کشورهای مستقل از بلوک غرب همچون جمهوری اسلامی ایران است.
قاره آفریقا با دارا بودن ظرفیتهای فوقالعادهای همچون 80 درصد معادن الماس و 60 درصد معادن طلای دنیا، جایگاه ویژهای در سیاست خارجی قدرتهای بزرگ و کشورهای در حال توسعه دارد. شاید هیچ کشوری به اندازه چین حضور خود را در آفریقا گسترش نداده است. پکن با پرداخت وامهای میلیارد دلاری به حکام آفریقایی علاوه بر مشارکت در طرحهای زیرساختی این کشورها کنترل قابل توجهی بر روی شبکه بانکی و معادن آنها دارد.
همچنین دولتهای غرب آسیا مانند اعضای شورای همکاری خلیج فارس، ترکیه و حتی رژیم صهیونیستی روابط نزدیکی با کشورهای این قاره برقرار کرده و به دنبال حفظ منافع اقتصادی خود هستند. این در حالی است که دولتهای پیشین ایران از توجه به این قاره ارزشمند غافل شده و به دنبال برقراری رابطه با کشورهای غربی بودند.
کشورهای اروپایی از لحاظ نیاز به فناوری، سرمایه، کالا و خدمات اشباع شده و هیچ نیاز اقتصادی به ایران ندارند. در چنین شرایطی منافع اقتصادی و سیاست راهبردی ایران باید تلاش برای آغاز پروژههای ساخت بندر، نیروگاه برق، سد سازی، جادهسازی، ایجاد مراکز علمی-بهداشتی، ساخت کارخانههای صنعتی و ... در قاره محروم آفریقا باشد.
قاره آفریقا رتبه نخست رشد جمعیت در جهان را در اختیار دارد. برهمین اساس بسیاری از کارشناسان معتقدند قرن بیست و یکم، قرن ظهور آفریقاست. در یک سال گذشته هیئت های مختلف اقتصادی از قاره آفریقا ازجمله کشورهای نیجریه، غنا، ساحل عاج، کنیا، تانزانیا، کامرون، سنگال، گینه، مالی و... به ایران آمده اند. برای نخستین بار نیز هیئت ۵۰ نفره تجاری از کشور موریس به سرپرستی وزیر بازرگانی و کار این کشور به ایران سفر و نشستهای متعددی در حوزههای صنعت و معدن، تجارت، کشاورزی، توریست، گردشگری و حوزه خدمات فنی مهندسی برگزار کرد.
طبق آمار منتشر شده، هماکنون واردات آفریقا حدود 580 میلیارد دلار و سهم ایران از این حجم همچنان اندک است. در حال حاضر ایران توانسته 1.3 میلیارد دلار از این بازار را به دست آورد، همچنین سهم صادرات خدمات فنی و مهندسی به آفریقا 300 میلیارد دلار است؛ اما سهم ما در سال گذشته با وجود افزایش در دولت سیزدهم، به 200 میلیون دلار رسید.
قاره آفریقا رتبه نخست رشد جمعیت در جهان را در اختیار دارد. برهمین اساس بسیاری از کارشناسان معتقدند قرن بیست و یکم، قرن ظهور آفریقاست
معاون وزیر و رئیس کل سازمان توسعه تجارت ایران با بیان توجه دولت به قاره آفریقا و برنامهریزی برای افزایش صادرات به این منطقه گفت: برنامه دولت این است تا پایان سال 1401، 1.2میلیارد دلار تجارت ایران با آفریقا را به دو برابر یعنی 5.2 میلیارد دلار و تا پایان 1404 به پنج تا 6 میلیارد دلار برساند که رسیدن به این میزان نیازمند الزاماتی ازجمله تجهیز زیرساختهاست. با تحقق این چشمانداز حجم روابط اقتصادی میان ایران و کشورهای آفریقایی در چهار سال نخست دولت سیزدهم به 6 برابر افزایش خواهد یافت.
مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) در تعریف اقتصاد مقاومتی از تعبیر «اقصاد درون زا، برونگرا» استفاده کردند. این به آن معناست که دولت باید سیاست خود را حمایت از صنایع، شرکتها، تولیدات و خدمات داخلی قرار دهد تا علاوه بر برآورده کردن نیازهای کشور، صنعتگران و تجار ایرانی به سمت فتح بازارهای جهانی و منطقهای حرکت کند.
در این میان قاره آفریقا به دلیل ظرفیتهای بالقوه و بالفعل اقتصادی همچون منابع طبیعی فراوان، نیاز به خدمات فنی-مهندسی برای ساخت پروژههای زیرساختی، نیازهای نظامی-امنیتی برای مقابله با تروریسم، بازار مصرف و ... فرصتی بیبدیل برای اقتصاد در حال توسعه ایران به شمار می رود. برای گسترش روابط با کشورهای آفریقایی و فتح بازارهای این قاره لازم است دولت سیزدهم در سیاستهای پیشین کشور تجدید نظر و سیاست آفریقا گرایی را در دستگاه سیاست خارجی کشور تثبیت کند.