اهمیت کریدور خلیج فارس-دریای سیاه برای تجارت جهانی-راهبرد معاصر
«راهبرد معاصر» بررسی می‌کند؛

اهمیت کریدور خلیج فارس-دریای سیاه برای تجارت جهانی

پروژه کریدور حمل‌ونقل بین‌المللی خلیج فارس - دریای سیاه که توسط ایران آغاز شده، به تدریج در حال شکل‌گیری است. در صورت اجرا، این پروژه جمهوری اسلامی ایران می‌تواند با تقویت روابط تجاری آسیا و اروپا و همچنین افزایش سهم اقتصادی و سیاسی ارمنستان در منطقه، جاده ترانزیتی بزرگی ازهند به کشورهای اروپای شرقی ایجاد کند.
توحید ورستان؛ کارشناس اقتصاد بین‌الملل
تاریخ انتشار: ۱۳:۵۶ - ۱۷ خرداد ۱۴۰۱ - 2022 June 07
کد خبر: ۱۳۷۰۲۰

اهمیت کریدور خلیج فارس-دریای سیاه برای تجارت جهانی

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ هفته گذشته امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران،  در دیدار با دبیرکل سازمان همکاری اقتصادی دریای سیاه به نهایی شدن سند موافقتنامه کریدور بین‌المللی خلیج فارس - دریای سیاه اشاره و تاکید کرد: امضای این سند و اجرای کریدور مذکور منشا تحولات مثبت در همکاری‌های تجاری و ترانزیتی مابین جمهوری اسلامی ایران و حوزه دریای سیاه می‌شود.

 

ایران برای تامین جریان حمل‌ونقل بار به اروپا، کارهای زیادی را برای توسعه بنادر خلیج فارس و دریای خزر، گسترش شبکه ریلی انجام داده است. برای نمونه، ایران و هند پس از چند سال مذاکره در سال ۲۰۱۵ توافقنامه توسعه بندر چابهار را امضا کردند. این بندر، هند را به افغانستان و آسیای مرکزی متصل خواهد کرد. هند دو ترمینال و پنج اسکله در چابهار اجاره و باید ۲۰۰ میلیون دلار سرمایه‌گذاری می‌کرد تا چابهار را به پایانه‌های کانتینری و باری چندمنظوره تبدیل کند.

 

اما بلندپروازی ایران به دلیل موقعیت، سطح امنیتی بالا، تنوع اقتصادی و نیروی کار تحصیل کرده احتمالا راهی جدید در غرب آسیا باشد. بسیاری بر این عقیده هستند که ایران صرفاً یک بازار ۸۵ میلیونی نیست، بلکه با فراهم کردن دسترسی به کشورهای عربی در جنوب و غرب و به آسیای میانه به عنوان یک نقطه تجاری برای بازار ۳۰۰ میلیونی ظاهر می‌شود.

 

ایران در تلاش است تا نه تنها برای غرب آسیا و کشورهای آسیایی خود را به یک نقطه تجاری تجاری تبدیل کند، بلکه آنها را به اروپا نیز متصل کند.

ایران در تلاش است تا نه تنها برای غرب آسیا و کشورهای آسیایی خود را به یک نقطه تجاری تجاری تبدیل کند، بلکه آنها را به اروپا نیز متصل کند. تهران پروژه ایجاد کریدور حمل و نقل خلیج فارس - دریای سیاه یا کریدور ایران، آذربایجان، ارمنستان، گرجستان و بلغارستان را به هم متصل کرده است. بلغارستان موافقت کرد با استفاده از بنادر وارنا و بورگاس به این پروژه بپیوند  در صورت لزوم، پایانه‌های تخصصی در وارنا و بورگاس ساخته خواهد شد. بطوریکه، کارشناسان دو کشور (در تهران و صوفیه) در مورد جزئیات پروژه ملاقات کرده‌اند.

 

کریدور جدید برای کامیون‌های ایرانی برنامه‌ریزی شده است که باید از طریق ارمنستان و گرجستان امتداد یابد تا به دریای سیاه برسند و از آنجا بتوانند از طریق کشتی‌های RORO به بلغارستان، یونان و حتی ایتالیا حرکت کنند.

 

دور زدن ترکیه

تنش در غرب آسیا اهمیت و نقش کریدور را افزایش می‌دهد. ایران تلاش می‌کند تا جاده‌های موازی ترکیه برای کامیون‌هایش را داشته باشد تا امکانات را افزایش دهد و به دلیل بی‌ثباتی سیاسی و دلایل ژئواکونومیکی نیز مهم است.

 

آنکارا برای تبدیل شدن به بازیگر اصلی منطقه دریای سیاه تلاش می‌کند و همکاری اقتصادی دریای سیاه (BSEC) را ابزاری برای اجرای جاه طلبی‌های منطقه‌ای خود می‌داند.

در حال حاضر ارتباط بین کشورهای غرب آسیا و اروپا از طریق ترکیه انجام می‌شود. آنکارا برای تبدیل شدن به بازیگر اصلی منطقه دریای سیاه تلاش می‌کند و همکاری اقتصادی دریای سیاه (BSEC) را ابزاری برای اجرای جاه طلبی‌های منطقه‌ای خود می‌داند. ترکیه تلاش می‌کند از ترانزیت ‌و راه‌های بین‌المللی به عنوان ابزاری برای افزایش نفوذ خود و در نهایت تسلط بر قفقاز جنوبی و حوزه دریای سیاه استفاده کند.

 

پروژه ایجاد کریدور حمل‌ونقل بین‌المللی خلیج فارس-ارمنستان-گرجستان-دریای سیاه-بلغارستان-یونان که توسط تهران آغاز شده است، اساساً جایگزین مسیرهای حمل و نقل ترکیه می‌تواند باشد.

 

 همچنین، پس از جنگ ۴۴ روزه قره‌باغ، تهران به طور جدی نگران حفظ نفوذ خود بر قفقاز جنوبی، از جمله مسیرهای حمل و نقل ترانزیت است. این کریدور فرصت بی‌نظیری را برای ایران فراهم می‌کند تا با ساماندهی مسیرهای حمل‌ونقل چندوجهی (از طریق دریا، راه آهن و بزرگراه) از موقعیت جغرافیایی و پتانسیل خود برای ایجاد تنوع در مسیرهای ارتباطی با همسایگان خود استفاده کند.

 

ایران به دنبال اتصال بنادر خود در خلیج فارس به بنادر دریای خزر از طریق مسیرهای ریلی ترانزیتی و ایجاد ارتباط با بنادر دریای سیاه از طریق کشورهای قفقاز جنوبی با خروجی نهایی به مدیترانه است. در واقع ایران با اتصال چهار حوضه بزرگ به یکدیگر نقش اساسی در این کریدور ایفا خواهد کرد.

 

شرکای ایران در کریدور خلیج فارس - دریای سیاه

ایران - ارمنستان؛ تهران به ایروان پیشنهاد داد تا تمام تلاش خود را برای اجرای پروژه اتصال خلیج فارس به دریای سیاه از طریق خاک ارمنستان به کار گیرد. برخلاف ترکیه و آذربایجان، ایران با ارمنستان تضادها و مسائل سیاسی ندارد. اجرای این پروژه ارمنستان را از بن‌بست به یک منطقه ترانزیتی تبدیل می‌کند. تهران در عین حال برای ارائه خدمات فنی و مهندسی برای ایجاد این کریدور اعلام آمادگی کرد.

 

در حال حاضر ارمنستان زیرساخت‌های جدی برای حمل بار ایرانی ندارد. بزرگراه‌های اصلی ۵۵۰ کیلومتری که گرجستان و ایران را به هم متصل می‌کند نیاز به نوسازی دارد.

 

پروژه احداث خط‌آهن اتصال ایران به ارمنستان نیز وجود دارد که در صورت اجرای آن خط‌آهن خلیج فارس و دریای سیاه را به هم متصل می‌کند. بر اساس محاسبات اولیه، هزینه آن تا ۳.۵ میلیارد دلار خواهد بود.اما سازمان‌های مالی بین‌المللی در ارمنستان ایده ساخت‌وساز را مثبت ارزیابی می‌کنند و آماده کمک مالی هستند. پروژه ساخت خلیج فارس - دریای سیاه، نشان می‌دهد که نگرش مثبت در اتحادیه اروپا نیز وجود دارد.

 

ژئوپلیتیک متلاطم قفقاز جنوبی تهدیدهای متعددی را برای ارمنستان محصور در خشکی و فقیر از منابع ایجاد می‌کند. این کشور با جستجوی فرصت‌های ارتباطی با کریدورهای حمل‌ونقل بین‌المللی (ITC)، اتصال به بنادر گرجستان و متحد شمالی خود روسیه، تلاش می‌کند بر محاصره حمل‌ونقل غلبه کند. ارمنستان به دلیل عدم دسترسی سرزمینی به دریا و محاصره آذربایجان و ترکیه، ناگزیر برای تامین دسترسی غیرمستقیم دریایی خود به خاک دو همسایه دیگر خود یعنی گرجستان و ایران تکیه کند.

 

ایران - گرجستان؛ سال ۲۰۱۰ نقطه عطفی در روابط ایران و گرجستان است و برقراری ارتباط مستقیم هوایی بین پایتخت‌های دو کشور و افتتاح سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در باتومی صورت گرفت.

 

در نتیجه جریان گردشگران و روابط اقتصادی به میزان قابل توجهی افزایش یافت. در ژانویه ۲۰۱۱، بازدیدهای ایرانیان از گرجستان به ۲۱۳۰۰ نفر و در سال ۲۰۱۲ به بیش از ۸۹۶۰۰ نفر رسید. تعداد شرکت‌های ثبت شده در گرجستان از ۱۰۰ در دو سال گذشته به ۱۵۰۰ افزایش یافته است.

با این حال، در سال ۲۰۱۳، دولت ائتلافی با دستور یکجانبه نظام ویزای رایگان را لغو کرد. در نتیجه تعداد بازدیدکنندگان ایرانی در سال ۲۰۱۵ نسبت به سال ۲۰۱۲ به میزان ۷۲ درصد کاهش یافته است.

 

ایران علاقه‌مند به گسترش و تعمیق روابط تجاری-اقتصادی با کشوری در شرایط تجارت آزاد اتحادیه اروپا است. به موازات توسعه این روابط، ایران علاقمند به ساخت انبارها، بنادر و سرمایه گذاری در مناطق صنعتی گرجستان خواهد بود.

 

ایران – بلغارستان و یونان؛ تصمیم بلغارستان و یونان برای پیوستن به کریدور حمل‌ونقل خلیج فارس-دریای سیاه این پروژه را امیدوارکننده‌تر می‌کند. در این راستا، ایران و بلغارستان سه قرارداد اساسی برای تسهیل روابط بین شرکت‌های کوچک و متوسط دو کشور در زمینه‌های مخابرات و سرمایه‌گذاری متقابل امضا کردند. بلغارستان می‌تواند به بستری برای سرمایه‌گذاری ایران در اتحادیه اروپا تبدیل شود.

 

ایران بلغارستان را به عنوان یک شریک در نظر می‌گیرد که احتمالا به دروازه صادرات منابع انرژی ایران به اروپا تبدیل شود و آن نیز احداث خط لوله گاز ایران - گرجستان - دریای سیاه - بلغارستان باشد. از همین روی ممکن است به کریدورهای ارتباطی انرژی بین اروپا و کشورهای غرب آسیا تبدیل شوند که سرشار از منابع انرژی هستند. علاوه بر این، ایران آماده تامین مالی ساخت کارخانه‌های فرآوری نفت در بلغارستان است که ممکن است به پایگاه جدیدی در اروپا برای نفت ایران تبدیل شود. همچنین در مارس ۲۰۱۶، شرکت ملی نفت ایران (NIOC) و هلنیک پترولیوم یونان قراردادی را برای ازسرگیری عرضه نفت ایران امضا کردند. این شرکت یونانی قبل از اعمال تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران، خریدار سنتی نفت ایران بود.

 

بهره سخن

پروژه کریدور حمل‌ونقل بین‌المللی خلیج فارس - دریای سیاه که توسط ایران آغاز شده، به تدریج در حال شکل‌گیری است. در صورت اجرا، این پروژه جمهوری اسلامی ایران می‌تواند با تقویت روابط تجاری آسیا و اروپا و همچنین افزایش سهم اقتصادی و سیاسی ارمنستان در منطقه، جاده ترانزیتی بزرگی ازهند به کشورهای اروپای شرقی ایجاد کند.

 

در صورت موفقیت این پروژه، ارمنستان و گرجستان را به مناطق ترانزیت حیاتی تبدیل کرده و به رشد اقتصاد آنها کمک خواهد کرد. برای ارمنستان نیز به معنای پایان محاصره ترکیه و آذربایجان است. از آنجایی که این پروژه روسیه را دور می‌زند، نفوذ روسیه در دریای سیاه و منطقه را تضعیف و فرصت‌های خوبی را برای ارمنستان باز می‌کند.

 

برای بلغارستان و یونان اجرای این پروژه امتیازات بیشتری را هم در زمینه تجارت و سرمایه گذاری و هم تنوع در منابع و مسیرهای تامین منابع انرژی فراهم می‌کند. بنابراین، آن پروژه دارای پیش‌نیازهای اقتصادی و سیاسی برای اجرا است.

مطالب مرتبط
ارسال نظر
تحلیل های برگزیده