به گزارش «راهبرد معاصر»؛ ماجرای تلخ و غمانگیز فوت دختر جوان سقزی در سالن مرکز آموزش پلیس امنیت اخلاقی تهران، این روزها به یکی از مهمترین اخبار کشور بدل شده که افکار عمومی را سخت مشغول به خود کرده است و بسیاری درباره آن اظهارنظر کردهاند. این موضوع بلافاصله به سوژهای برای بهرهبرداریهای سیاسی بدل شد و اصلاحطلبان و فرصتطلبان بهمثابه کاسبانی وارد میدان شدند تا با بهرهگیری از رسانههای گسترده در اختیارشان، انتفاع سیاسی جناحی خود را داشته باشند.
در گام نخست، اصلاحطلبان فرصت را مناسب دانستند و تلاش کردند با همه توان خود را مدافع آزادی و مخالف گشت ارشاد معرفي کنند. آنان از دوقطبی ایجادشده موافقان و مخالفان گشت ارشاد سوءاستفاده و تلاش کردند تا رقبای سیاسی خود را مخالفان آزادیهای فرهنگی۔ اجتماعی معرفی کنند و خود را پرچمدار آزادی جا بزند. آنها از معیوب بودن روندهای موجود در عرصه عمومی و مواجهه با آزادیهای اجتماعی و موضوع زنان سخن گفتند، گشت ارشاد را خلاف قانون، منطق و شرع معرفي کردند، آن را عاملی برای وهن چهره اسلام و نظام دانستند و در نهایت نگرانی خود را از تکرار حوادث مشابه ابراز کردند و خواهان حذف گشت ارشاد شدند.
در حالی که شبکه عملیاتی دشمن انتظار داشت با حداقل هزینه از اسم رمز مهسا امینی بهعنوان کاتالیزور اغتشاشات استفاده کند، فرصت را ازدسترفته میبیند. در این زمان اصلاحطلبان به یاری ستاد عملیاتی در اربیل اقلیم کردستان عراق به میان آمدند تا بخت خود را برای آخرین بار آزمایش کنند
بخشی دیگر بدون آنکه حاضر باشند واقعیت های مشخص شده در این ماجرا را بشنوند، با همه توان در تخریب و تضعیف نیروهای خدوم انتظامی کشور فعال شدهاند و با دروغپردازی و درحالیکه شواهد بسیاری در زمینه ضرب وشتم نشدن مرحوم وجود دارد، بر برخورد خشونتآمیز نیروی انتظامی تأکید می کنند و همسو با شبکههای معاند خارجی و جریان ضدانقلاب، از همان ابتدا تلاش کردند ادعای ضرب و شتم از سوی عوامل انتظامی را عامل فوت اعلام کنند.
طیف رادیکال و ساختارشکن که در حوزه گفتمانی مدتهاست از مقوله حکومت دینی گذشته و حداکثر آن را در حد حکومت دینداران تنزل داده است، بحث را در سطح موافقان و مخالفان گشت ارشاد نگه نداشتند، بلکه در نگاهی وسیعتر تلاش کردند کارکردهای حکومت اسلامی را به چالش بکشند، حکومت را از هرگونه اقدام در عرصه هدایت و تربیت منع کنند و با طرح شبهاتی از این قبیل که وظایف و اختیارات حکومت اسلامی در عرصه فرهنگ و تربیت تا چه حد است و آیا حکومت اسلامی در این عرصهها نیز اختیاراتی دارد یا خیر، تلاش کردند بخشی از کارکردهای حکومت اسلامی را زیر سؤال ببرند و آن را در حد دستگاهی که تنها به سیر کردن شکم مردم باید مشغول باشد و رسالت و وظایفی برای هدایت جامعه ندارد، تقليل دهند.
در این میان، بخشی از خط دهندگان این جریان که تلاش دارند حرف سکولارها را به زبان آیات و روایات بزنند، ناشیانه آیه «لا إكراه في الدين» را نشانی از آن آوردند که حکومت در زمینه امربهمعروف و نهی از منکر هیچ وظیفه ای ندارد و فرهنگ جامعه باید به حال خود رها شود.
تماس تلفنی آیت الله سید ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور با خانواده مرحوم امینی و ابراز همدردی با آنها و نیز دستور مستقیم حجتالاسلام محسنی اژهای، رئیس قوه قضائیه درباره بررسی همه ابعاد پرونده و برخورد بدون ملاحظه با خاطیان، خاطر مردم را جمع کرد و نظام را در سطح وکیل مدافع مهسا امینی نشان داد.
در حالی که شبکه عملیاتی دشمن انتظار داشت با حداقل هزینه از اسم رمز مهسا امینی بهعنوان کاتالیزور اغتشاشات استفاده کند، فرصت را ازدسترفته میبیند. در این زمان اصلاحطلبان به یاری ستاد عملیاتی در اربیل اقلیم کردستان عراق به میان آمدند تا بخت خود را برای آخرین بار آزمایش کنند، درحالیکه ۱۸ حزب اصلاحطلب برای نوشتن بیانیه مشترک باهم تفاهم نداشتند، ناگهان با کلیدواژه مهسا امینی با هم تفاهم میکنند، گویی همچون فتنه ۸۸ تنها رمز آشوب عوضشده بود.
اينها تنها بخشي از عمليات رواني رسانههاي اصلاحطلب بود و در بسياري از موارد ازجمله تحريك افكار عمومي بهویژه زنان و مردم كردستان براي اعتراض خياباني و تعميم موضوع به کل حاكميت با رسانههای معاند و منافقين مخرج مشترك داشتند.
طيف راديكال جريان اصلاحات بعد از انتخابات ریاست جمهوری در سال 1400 راهبرد خود را تمركز بر مسائل اجتماعي – فرهنگي قرار داده است، هرچند اين راهبرد در برخي موارد مورد نقد محافظهکاران اين جريان قرار گرفت، اما درهرصورت تلاش براي معرفي خود بهعنوان تنها نماينده و حامي مطالبات جامعه بهویژه زنان از سیاستهای راهبردي اصلاحطلبان براي ترميم پايگاه اجتماعي خود و بازگشت آنها به قدرت است.
طرح و تأکید برخي از رسانهها و فعالان اصلاحطلب بر لزوم بررسي پرونده مهسا اميني از سوي افراد و نهادهاي مستقل يا پيشنهاد تشكيل كميته حقيقتياب درواقع باهدف اعتبار زدایی از ساختارها و نهادهاي قانوني و زير سؤال بردن روایتهای رسمي دنبال میشود. زير سؤال بردن استقلال نهادهاي قانوني و صلاحیتدار میتواند فتح بابي براي اعتبار زدايي از تصميم نهادهاي حاكميتي در آينده باشد.
تحت تأثیر قرار دادن دستاوردهای پیادهروی اربعین و عملکرد دولت سیزدهم در این زمینه و همچنین به محاق بردن عضویت ایران در پیمان همکاری شانگهای در دولت سیزدهم ازجمله اهداف اصلاحطلبان در موجسواری رسانهای اخیر بوده است.
همچنانكه فتنه 88 موجب هزینهتراشی براي جمهوري اسلامي در عرصه بینالملل و گستاخ شدن دشمنان انقلاب شد و در همين بستر تحريمهاي ظالمانهاي را عليه مردم ايران تحميل كردند، امروز نيز با توجه به دست برتر ايران در مذاكرات رفع تحریم ها و قرار گرفتن آمريكا در بنبست تصمیمگیری، بحرانآفرینی در داخل كشور ممكن است موضع دولت سيزدهم را در مراودات بینالمللی تضعيف كند و اين همان چيزي است كه اصلاحطلبان به دنبال آن هستند.
خط دهی جریان رسانهای ضدانقلاب از همان ابتدا بر حمله به مأموران انتظامی و اعمال خشونت افراد علیه مأموران حفظ امنیت متمرکز شد. در این خطدهی، سازماندهندگان اغتشاش با ادعای اینکه آشوبگران حق دارند با خشونت حق خود را مطالبه و پیگیری کنند، تشویق میشوند مردم با مأموران انتظامی درگیر شوند و این کار را نیز اخلاقی میدانند. با این نگرش، در برخی شهرهای کشور ازجمله تهران، رشت، سنندج، کامیاران، دیواندره و چند شهر دیگر درگیریهایی میان آشوبگران و مأموران انتظامی رخ میدهد.
راهاندازی چالشهای هتاکانه همچون قرآنسوزی (دعوت به سوزاندن آیات مربوط به حجاب)، چالش روسری سوزاندن، کوتاه کردن مو به وسیله زنان، کشف حجاب سلبریتیهای از کار افتاده و نیز راهاندازی کمپین «خرابکاری شرافتمندانه» با هدف ضربه به مکان های حیاتی کشور و تولید هزاران محتوای آموزشی با هدف تولید سلاحهای سبکدست ساز و نیز فعال شدن دوباره شبکه قاچاق اسلحه نشان داد دشمن از همه ظرفیتهای خود برای کلید زدن حادثه خیابانی بزرگ استفاده کرده است.
عملیات دشمن با اسم رمز «مهسا» نشان داد سرویسهای اطلاعاتی در منطقه این بار از دو عنصر عملیات روانی و میدانی به صورت همزمان استفاده کرده اند؛ قلاب اندازیهای یکجانبه از سوی دشمن در یک سال اخیر نتوانسته بود چیزی نصیبشان کند، اما مرگ تلخ مهسا امینی فرصتی بود که شاید تا ماهها و سالهاي بعد نظیر آن یافت نشود.
اين در حالي است كه در اغتشاشات پراکنده روزهاي گذشته هویت مهسا امینی بهکل فراموششده و مانور از موضوع حجاب به همان شعارهای همیشگی اغتشاشات رسید که در شعار «هر چیزی بهانه است؛ اصل نظام نشانه است» قابل تجمیع است.
باید واقعبین بود و فهمید دیگر موضوع گشت ارشاد یا فوت یک هموطن نیست، اینک بستری برای تجزیهطلبان تروریست فراهمشده است تا با تحریک عواطف و هیجانات عمومی، زمینه را برای تضعیف امنیت ملی ایران فراهم آورند. هرچند نخستین تیم از تیمهای عملیات ویژه مشترک موساد و کومله زیر ضربه وزارت اطلاعات رفت، اما بعید نیست سایر تیمهای این شبکه از فرصت مشغول شدن همه به ناآرامیها سوءاستفاده کنند و بخواهند خدشهای به مکان های حساس و حیاتی کشور وارد آورند.
عملیات دشمن با اسم رمز «مهسا» نشان داد سرویسهای اطلاعاتی در منطقه این بار از دو عنصر عملیات روانی و میدانی به صورت همزمان استفاده کرده اند
هرکه «ایران» را دوست دارد و دلنگران «دختران ایران» است، باید در مقابل این توطئه شوم تروریستی هوشیار باشد و اجازه ندهد به نام خونخواهی برای مهسا اميني امنیت سایر دختران ایران به مخاطره افتد.
اکنون آنچه حیاتی و مهم است و باید به صورت مطالبه عمومی مطرح شود، برخورد مقتدرانه و بدون اغماض نیروهای انتظامی-امنیتی با آشوبگران است. مشخصاً در این مسیر نیز باید از نیروهای خدوم حمایتهای لازم انجام شود تا ذرهای کوتاهی و بخشش در حق آشوبگران به خرج ندهند و به شدیدترین شکل ممکن با آنها برخورد کنند.