به گزارش راهبرد معاصر؛ بدنه سیاسی حزب دموکرات ایالات متحده آمریکا، دارای یک هارمونی مشخص از گرایشات سیاسی نیست. از گروه های لیبرال گرفته تا سوسیال ها و حتی محافظه کاران مذهبی و ملی گرا در آن جای می گیرند. اصولاً این حزب از تجمیع قدرت میان چهار جناح اصلی شکل حاصل شده است. چپ ترین گروه سیاسی زیرشاخه در حزب دموکرات ایالات متحده، حزب «سوسیالیسم دموکرات» است که عموماً پایگاه اصلی آن ها در ایالت واشنگتن قرار دارد. اما دقیقاً در منتهی راست حزب دموکرات آمریکا (آن طرف محور)، گروهی از «محافظه کاران دموکرات» قرار دارند که تا حدودی نزدیک به حزب جمهوری خواه هستند؛ به دلیل بنیه های قوی تر مذهبی و ملی گرایانه، در اکثر اوقات بر سر مسائل مختلفی که شعون مذهبی کلیسا را زیرسؤال می برد با دیگر دموکرات های رادیکال دچار تعارض هستند. اما دو گروه دیگری که در میان سوسیالیست ها و محاظفه کاران راست گرا وجود دارد، «لیبرال های میانه» و «لیبرال های سنتی» هستند. گروه لیبرال های میانه عموماً در تالار مشاهیر و افتخارات سیاسی آمریکا سهم بیشتری داشته و یا بیان دیگر بیشترین رییس جمهورها را از میانه خود و به نام دموکرات ها وارد کاخ سفید کرده اند، این گروه نه به طور کامل اقتضاعات اقتصادی سرمایه داری را اولویت دانسته و نه صرفا دخالت کامل دولت در اقتصاد را می پسندند. اما لیبرال های سنتی جزء قدیمی ترین گروه های سیاسی در داخل حزب دموکرات آمریکا هستند که پایه تفکرات خود را بر لیبرالیسم و دخالت های محدود دولتی پایه گذاری کرده است [با این تفاوت نسبت به لیبرال های میانه که تاثیر حضور دولت را بیشتر لحاظ می کنند]. دو شخصیت «جان کری» و «بیل کلینتون» از موثرین لیبرال های سنتی هستند.
با وجود درک کلی از گفتمان سیاسی موجود در حزب دموکرات آمریکا باید به هفته گذشته سفر کنیم؛ مناظرات مهم نامزدهای دموکرات انتخابات ریاست جمهوری صورت پذیرفت تا در نهایت با بررسی های لازم نسبت به اقبال عمومی، به دو نامزد نهایی رسیده و در نزدیکی انتخابات 2020 از تنها رقیب انتخاباتی دونالد ترامپ پرده برداری شود. از 24 نامزد معرفی شد به حزب، بیست نامزد به مرحله مناظرات رسیده و در نهایت هر شب (تاریخ های مشخص شده) ده تن از آنان در جلسه مناظره حاضر می شوند.
چالش ایران و استراتژی دموکراتها
دموکرات ها در انتخابات اخیر بارها نسبت به مواضع و عملکرد ترامپ لب به انتقاد گشودند. به طور مثال در جدول زیر تعداد اشاره هریک از کاندیداهای حزب دموکرات به دونالد ترامپ در مناظره 27 ژوئن را مشاهده می کنیم:
نگاه انتقادی «جو بایدن»، پر نفوذ ترین و کهنه کارترین دموکراتِ شب مناظره ها نشان می دهد که رویه تهاجمی او و «برنی سندرز» کماکان ادامه دارد. نه این دو کهنه کار، بلکه نامزدهلای جوانتر نیز ترامپ را به واسطه پاشنه آشیلی چون «خروج از برجام» ملامت کرده و هر کدام به نحوی سیاست خارجی دولت جمهوریخواه ترامپ را زیر سوال بردند. بایدن در واکنش به تنشهای اخیر آمریکا و ایران، از برجام دفاع کرده است. او توافق هستهای ایران با شش قدرت جهانی را حاصل کار دولت «اوباما - بایدن» خوانده و نوشته که ترامپ با خروج از برجام و تحریمهای بیشتر ایران میخواست رفتارهای منطقهای ایران را کنترل کند اما نتیجه این سیاستها به نظر جو بایدن نتیجه عکس داشته و ایران دوباره تواناییهای هستهایاش را بازسازی میکند».
معاون رئیس جمهوری پیشین آمریکا نوشته که آمریکا از برجام خارج شده و حالا از ایران میخواهد که به این توافق پایبند باشد. جو بایدن این رفتار را متناقض خوانده و ادامه داد، آمریکا با بستن راه دموکراسی احتمال یک درگیری نظامی دیگر در خاورمیانه را افزایش داده است. همچنین در مصاحبه اخیر بایدن با سرویس بین المللی «بی بی سی»، وی تصریح کرد: «سیاست ترامپ در برابر ایران یک فاجعه خودساخته است. جو بایدن که در میان نامزدهای دموکرات برای انتخابات سال آینده آمریکا پیشتاز است در یک رشته توییت از سیاست دونالد ترامپ در برابر ایران انتقاد کرده و آن را فاجعه ای خطاب کرده که آقای ترامپ خود مسبب اوست». در ادامه برنی سندرز دیگر پیشتاز لیست نامزدهای حزب دموکرات آمریکا در حساب توییتری خود نوشت: «دلایل فاجعهبار بودن جنگ با ایران شامل: بیثباتی بیشتر منطقه خواهد شد . باعث جنگی تمام نشدنی می شود. هزاران میلیون دلار خرج روی دست دولت میگذارد. هزاران جان گرفته میشود».
این در حالی است که دیگر نامزدهای مطرح حزب دموکرات آمریکا، «چالش ایران» را به عنوان اهرم فشار نسبت به تصمیمات دونالد ترامپ مطرح می کنند؛ به طور مثال «الیزابت وارن، کاملا هریس، پیت بوتیجیج، کرستن جیلیبرند» هر یک به نوبه ای، ابتدا با اذعان به دشمن بودن ایران با آمریکا راهکارهایی چون «بازگشت به برجام» و اتخاذ تصمیمات دیپلماتیک را چه در مناظره آخر خود و چه در حساب های توییتری تکرار کرده اند. به طور مثال در شب نخست مناظره نامزدهای دموکرات در شهر «میامی»، از ۱۰ نفری که در مناظره شب اول حضور داشتند ۹ نفر وعده دادند در صورت پیروزی در انتخابات، به توافق هستهای موسوم به «برجام» با ایران برخواهند گشت.
اما در ادامه ترندهای مناظره 27 ژوئن دموکرات ها وضعیت رقابت های درون حزبی را نشان می دهد:
بهره سخن
بازی با برگهی ایران به نوعی یکی از تاکتیک های انتخاباتی در حزب دموکرات شده است. جنگ روانی حاصل از این موضوع اگرچه نمی توان گفت دولت ترامپ را کاملاً تحت تاثیر خود قرار داده اما می توان اعتراف کرد که روند تصمیم گیری ها در حوزه سیاست خارجی دولت جمهوری خواه آمریکا را کند کرده است. هجمه های فراوان دموکرات ها نسبت به عهدشکنی ترامپ در فقرهی برجام باعث آن شده که آمریکایی ها پیشتر از آنکه به عواقب داخلی این مسئله فکر کنند، نگران رویکرد دیگر دولت ها در خصوص توافقات بین المللی باشند که یک طرف آن آمریکایی از نوع بدعهدش قرار دارد. اما یکی از نکات مثبتی که اجباراً به عنوان یک توفیق می توان از آن یاد کرد؛ همزمانی بن بست سیاست داخلی ترامپ و تصمیم گیری نهایی در خصوص «چالش ایران» بوده که تمرکز هسته اصلی قدرت در کاخ سفید را مخدوش کرده است. شاید حصول برخی وعده های اقتصادی ترامپ نسبت به شهروندان آمریکایی باعث بارقه های امیدی برای جمهوری خواهان شود اما نباید فراموش کرد که در بستهی انتخاباتی از جنس امریکایی تمامی مؤلفه ها لحاظ می شود. با توجه به آنکه عموم اندیشکده های نزدیک به حزب دموکرات بر پایه سیاست های میلیتاریسمی فعالیت نمی کنند، باید دید که در صورت پیروزی نهایی دموکرات ها در آمریکا آیا دوباره به ساز و کارهای غیرنظامی (جنگ نرم) نسبت به ایران باز خواهند گشت؟